سسی در کتاب زیر درخت تمر هندی خاطرات دختران آزادشده را با مهارت هرچه بیشتر با تجربۀ ژورنالیستی خود در هم میآمیزد.
سسی نویسندهای صریح و قاطع است و از همان فصلهای اول زیر درخت تمر هندی، آمیزهای قوی از گزارشگری و تحلیل اجتماعی را عرضه میکند. او که حالا سی. ان. ان را ترک کرده، آزاد است تا حمایت خود را از تحصیل دختران بهعنوان مبنای این کتاب قرار دهد. او عزمش را جزم کرده تا نگذارد داستان دختران شبوک در «خلاء نیجریه» به دست فراموشی سپرده شود. در این راستا، او داستان خود را در قالب دو استدلال کلیتر و پیوسته به هم ارائه میدهد: اول اینکه تبعیض طبقاتی، نژادپرستی و تبعیض جنسیتی مشخص میکند چه اخباری و چگونه به دست ما برسد؛ و دوم اینکه مخالفت شدید بوکوحرام با تحصیل دخترانْ نشانهای کاملاً آشکار از یک ضعف بینالمللی در حمایت از برابری و آزادی زنان است.
استدلال دوم شاید آشناتر از اولی باشد. هرچند این نکته کاملاً کلیدی است، وقتی خوانندگان روایتِ ربودهشدنِ دختران شبوک را میخوانند، بعید است از این مطلب تعجب کنند که «مخالفت خستگیناپذیر بوکوحرام با تحصیل دختران، اساساً تجلی میل آنها برای خاموشکردن صدای این دختران است» یا درنتیجۀ مورد قبلی، «محرومکردن زنان از اینکه صدایی داشته باشند، به معنای ناتوانکردن آنها در به چالشکشیدن فعالیتها و هنجارهایی است که آنها را تحت انقیاد درآورده و به آنها آسیب میزند». آنچه موجب تمایز کتاب زیر درخت تمر هندی شده است، تحقیقات سسی دربارۀ همدستی دولت نیجریه و رسانههای بینالمللی در سرکوب صدای دختران شبوک و والدینشان و نیز فعالان نیجریهای است که برای آزادی آنها مبارزه میکنند.
سسی بر این باور است که نقش دولت نیجریه عمدی و تا حدی بدخواهانه است. وقتی دختران شبوک ربوده شدند، رئیسجمهور وقت گودلاک جاناتان اعلام کرد که این آدمربایی «حقهای است که هدفش بیآبروکردن و نهایتاً کنارزدن او از سِمت خود است». چندین هفته پس از آدمربایی، همسر او، پِیشنس جاناتان، خطاب به مادران بعضی از دختران ربودهشده گفت: «ما زنان نیجریهای میگوییم که هیچ کودکی ربوده نشده ... دیگر کاری نمانده که بتوانیم انجام دهیم». محمدو بوهاری، جانشین جاناتان، در تبلیغات نامزدی خود قول داد دختران شبوک را بازگرداند، اما به محض رسیدن به ریاست جمهوری، نجات آنها را از فهرست اولویتهایش خارج کرد.
دختران ربودهشده اهل ایالت بورنو بودند، منطقهای که به لحاظ سیاسی به حاشیه رانده شده و کمتر از ۳۰ درصد دخترانِ آنجا وقتی به سن مدرسه میرسند، تحصیلات را شروع میکنند. سسی میگوید آشکار است که تحصیل دختران بورنو هیچگاه اهمیتی برای دولت نیجریه نداشته و البته شکست دولت در حفاظت از مدرسۀ راهنمایی دخترانۀ دولتی در شبوک نیز بر این حدس صحه میگذارد. با اینکه همه میدانستند بوکوحرام (اصلاً اسم این گروه یعنی «تحصیل حرام است») در شبوک فعال است، اما فقط دو مرد بالای ۶۰ سال از صدها دانشآموز دختر شبوکی محافظت میکردند.
به گفتۀ سسی، بیتفاوتی رسانههای بینالمللی به صدای دخترها شاید تا آن حد عمدی نباشد، اما آسیبزاتر است. سسی در آن زمان، خبر آزادسازی ۲۱ دختر اول را پوشش داده بود و حالا در کتابش دربارۀ آن قضیه چنین مینویسد: «این لحظهای بود که منتظرش بودم، فرصتی برای اینکه توجه مخاطبان را از این دیدگاه آزارنده دور نمایم که ربودهشدنِ این دختران، فقط فقدان مشتی آدم بیاهمیت بود، سرقتِ کامیونی از بدنهای سیاهِ بیچهره و بینام». اما سسی مجبور شد لابی کند تا بتواند این خبر را پوشش بدهد. سی. ان. ان هم او را بدون پشتیبانی چندان به شبوک فرستاد. هم داخل و هم خارج از تحریریه، واکنشها به بازگشت دختران مسکوت شد. سسی دلسرد شد، اما بیتفاوتی مخاطبان و رئیسانش خبر از چیزی میداد که او از قبل میدانست: «در بخش اعظم جامعۀ آمریکا، رنج مردمان سیاه و تیره –بهخصوص زنان سیاه و تیره– به راحتی پذیرفته و فراموش میشود».
دولتهای جاناتان و بوهاری در حق دختران شبوک و خانوادههایشان کمانصافی کردند. سسی معتقد است که بقیۀ ما نیز چنین کردیم. هر چقدر جامعۀ بینالملل توجه پایدارتری به تحصیل دختران نشان دهد، گروههای تروریستیای مثل بوکوحرام کمتر خواهند توانست «تحصیل و خودمختاری را از آحاد مردم بگیرند تا آنها را فرودست نگه داشته و به آسانی تحت کنترل خود درآورند»، یا بهطور خلاصه، نخواهند توانست با ارعاب، نیرو جذب کنند و به قدرت برسند. از نظر سسی، فراموشکاری بینندگان آمریکایی نسبت به مخمصۀ دختران شبوک نشان از نوعی کوتهبینی خطرناک دارد. او مینویسد: «وحشتهایی که این دختران تحمل کردهاند ... [باید]در دل گفتگوهای مربوط به خطرات جهانی پیشِ روی آمریکا جا داشته باشد».
گزارشگران، مدیران اجرایی شبکهها و روزنامهها، و مخاطبان اخبار اگر به تلاش دختران سرتاسر دنیا برای تحصیل و رهاسازی خود توجه نشان دهند میتوانند هم به نجات بقیۀ دختران اسیر شبوک کمک کنند و هم جوامع را در برابر انواع نیروهای واپسگرایی و ترس محافظت نمایند.
پینوشتها:
• این مطلب را لیلی مایر نوشته است و در تاریخ ۱۰ جولای ۲۰۱۹ با عنوان «Girls Captured by Boko-Haram Brought into Focus in Beneath The Tamarind Tree» در وبسایت ان. پی. آر منتشر شده است.
وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۹۸ با عنوان «سرانجام دخترانی که بوکوحرام دزدیده بود به کجا رسید؟» و ترجمۀ علیرضا شفیعینسب منتشر کرده است.