سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: زمانی که صحبت از محصولات شبکه نمایش خانگی میشود، به راحتی میتوان با تقسیم محصولات به آثاری که از سینما به شبکه نمایش خانگی آمدهاند و فیلمهایی که مختص این شبکه تولید شدهاند، تفاوت آشکار میان دو گروه از ملاحظات را مشاهده کرد. آثار دسته اول که تکلیف مشخصی دارند و بعد از آنکه در اکران عمومی دیده شدهاند، به بازار شبکه نمایش خانگی عرضه میشوند. در این دسته از فیلمها عملاً تهیهکننده درآمد اصلی را در اکران سینماها قرار داده و فروش شبکه نمایش خانگی بیشتر جنبه تضمین فروش بیشتر را خواهد داشت، اما برای گروه دوم یک واقعیت تلخ وجود دارد و آن نگاه سنتی به آنهاست که هنوز نتوانستهاند از زیر یوغ عنوان «فیلمهای شانه تخمهمرغی» خارج شوند. مدیریت ضعیف و سیاستگذاری غلط در این عرصه نیز باعث شده تا عملاً شبکه نمایش خانگی با وجود گستردگی مخاطب و پتانسیل فروش بالقوه خوب، به یک آشفتهبازار تمامعیار تبدیل شود.
متهم اول پولهای کثیف
اولین و جنجالبرانگیزترین پرونده فساد مالی که یک سرش از سینما سر درآورده است با کلید خوردن یک سریال مختص به شبکه نمایش خانگی به جریان افتاد. سریال «شهرزاد» که هنوز هم مدیران فرهنگی وقتی میخواهند از موفقیت شبکه نمایش خانگی مثال بزنند سراغ آن میروند، محصول ورود پولهای کثیف به سینماست. بعد از آن سریال «شاهگوش» نیز با چنین سرمایهای ساخته شد. جالب اینجاست که ادامه داستان دو کاراکتر «شاهگوش» اکنون در سریال جدیدی با نام «سالهای دور از خانه» به کارگردانی مجید صالحی در حال ساخت است و مشخص نیست این ادامه یافتن به رابطه میان سرمایهگذار «شاهگوش» و تهیهکننده سریال جدید مربوط است یا خیر؟!
دیگر سریالی که اکنون با مسئله پول کثیف دست به گریبان است مجموعه «رقص رویشیشه» است. سحر قریشی، بازیگر این سریال در مصاحبهای با گلایه از پرداخت نشدن مطالبات عوامل سریال، از گم شدن ۲۸ میلیارد تومان پول در این پروژه شبکه نمایش خانگی خبر داد.
محلی برای پروژههای بیسرانجام
زمانی که مهران مدیری سریال «قهوه تلخ» را بیسرانجام رها کرد، این رویه کمکم در شبکه نمایش خانگی ادامه پیدا کرد. در سال جاری حداقل دو سریال به این سرنوشت دچار شدهاند. مجموعه «رقص روی شیشه» به کارگردانی مهدی گلستانه و حضور تعداد زیادی از بازیگران سرشناس سینما که تصور میشد میتواند یکی از موفقترین سریالهای شبکه نمایش خانگی باشد، تنها چند ماه بعد از شروع پروژه به دلیل شکایت و جدایی بازیگران اصلی آن از جمله بهرام رادان به بنبست خورد. این سریال پس از حاضر نشدن بازیگران سر صحنه فیلمبرداری با کمک تدوین سکانسهای قدیمی، به طور ناگهانی در دوازدهمین قسمت تمام شد. دیگر سریالی که امسال دچار چنین سرنوشتی شد مجموعه «احضار» است. احضار قرار بود اولین سریال ترسناک ایرانی مختص شبکه نمایش خانگی باشد، ولی این سریال تنها پس از پخش هشت قسمت اولیه دچار مشکل شد. «احضار» به دلیل مخالفتهای وزارت ارشاد، چندین ماه در توقیف بهسر میبرد تا اینکه چندی پیش اعلام شد سه قسمت پایانی آن در شبکه نمایش خانگی عرضه میشود تا دستکم سریال به سرانجامی برسد. سریال «ممنوعه» دیگر سریال بیسرانجام مانده است. این سریال نیز در حالی که سه قسمت آن عرضه شده بود، توقیف شد و وزارت ارشاد پخش قسمتهای بعدی را منوط به اعمال اصلاحات کرده است. این سریال دارای صحنههایی است که مانند سریالهای دیگر عبور از خطوط قرمز در آن بهصورت تدریجی رخ نمیداد و در فصلی نوین از فعالیتهای سازمان سینمایی، تمامی خطوط قرمز و تابوهای اجتماعی ناملموس را در قالب یک مجموعه، یکتنه درنوردید.
صف طولانی کمدیهای سطحی
هماکنون دو سریال کمدی «سالهای دور از خانه» و «هیولا» به صورت هفتگی در شبکه نمایش خانگی توزیع میشوند و با اضافه شدن سریال کمدی «ریکاوری» سهم سینمای کمدی در شبکه نمایش خانگی بیشتر شد. همانطور که در اکران سینما کمدیهای سطحی در اکثریت قرار دارند در شبکه نمایش خانگی نیز آثار کمدی بیکیفیت به اکثریت رسیده است. به غیر از «هیولا» که به کمک فیلمنامه پیمان قاسمخانی به یک کمدی اجتماعی با کنایههای سیاسی تبدیل شده است، دیگر آثار کمدی شبکه نمایش خانگی به شدت سطحی و مبتذل هستند. ابتذال شبکه نمایش خانگی بارها با اعتراض کارشناسان روبهرو بوده است.
ابتذال افسارگسیخته
اگر شبکه نمایش خانگی به دلیل ضعف نظارت سازمان سینمایی به محل جولان دادن سرمایههای کثیف تبدیل شده، در کنار آن محتوای نامطلوب محصولات عرضه شده در این محیط با انتقادات زیادی مواجه شده است. دکتر حسن فارسیجانی، استاد دانشگاه هنر در این زمینه میگوید: «سریالهای شبکه نمایش خانگی برخلاف توفیقاتی که میتوانست داشته باشد به سمت هنجارشکنیهای اخلاقی و ابتذال رفته است، این تأثیرگذاری بهنوعی به صورت زیرپوستی در حال حرکت است و اثرات مخرب آن به مراتب بدتر از ابتذال در سینماست.» یک روزنامه در گزارشی به نمونهای از آثار مبتذل ارائه شده در شبکه نمایش خانگی اشاره میکند و مینویسد: «شدت ابتذال در یکی از فیلمهای منتشر شده در شبکه نمایش خانگی، سوژه شبکههای اجتماعی شد. این فیلم سینمایی که عنوان آن برگرفته از نام شهری امریکایی است، مدتی است که در شبکه نمایش خانگی در دسترس عموم مردم و خانوادهها قرار گرفته، اما این فیلم دارای دیالوگهایی هنجارشکن است که طی روزهای اخیر به طور گستردهای در گروههای مجازی منتشر میشود.»
VODها آینده شبکه نمایش خانگی
روزهایی که مردم به جای سینما رفتن منتظر انتشار لوحفشرده فیلمها بودند، سپری شده و امروزه VODها با انتظار آنلاین فیلمها و سریالهای شبکه نمایش خانگی سهم بزرگی در چرخه اقتصادی این حوزه از سینما را دارند. با افزایش تعداد VODها اکنون مشکلی به نام نظارت آنلاین برای ارشاد به وجود آمده است. اینکه آیا ارائه آثار خارجی با پرداخت حق کپیرایت بوده و اینکه ممیزی محصولات خارجی در حد متعارف است یا خیر از جمله چالشهایی است که VODها ایجاد کرده و به آن دامن میزنند. به جرئت میتوان گفت که امروزه این VODها هستند که در حال شکل دادن به فضای فرهنگی کشور هستند و اگر ارشاد میخواهد در اجرای وظایف حاکمیتی خود موفق باشد، باید به این عرصه بیشتر از گذشته توجه کند.