سرویس سیاسی جوان آنلاین: «مذاکره بدون پیش شرط» توطئه جدید اقدامات ضدایرانی دولتمردان امریکایی برای تحریک و ترغیب طرف ایرانی به انجام مذاکرات مستقیم با آنهاست که بر اساس آن رئیسجمهور این کشور و وزیر امور خارجه و برخی دیگر از مقامات کاخ سفید در سخنان خود به آن اشاره کردهاند. کاخ سفید این پیشنهاد را با دو هدف عمده ۱- تحریک احساسات جامعه ایرانی برای تشدید فشار بر نظام اسلامی جهت تن دادن به خواسته امریکا مبنی بر مذاکرات مستقیم درباره سایر محورهای مورد مناقشه میان دو طرف با توجه به این تلقی اشتباه که بخشهایی از جامعه ایرانی عامل مشکلات اقتصادی و معیشتی را مبارزه با جهان غرب میدانند و ۲- تهیه ادوات و ابزار برای جریان غربزده داخلی برای فشار بر حاکمیت جهت یک هدف جناحی- سیاسی بر زمین مانده که عبارت است از عادیسازی روابط میان ایران با امریکا البته به قیمت چشمپوشی از منافع ملی و انقلابی.
اینکه چند هفتهای است مقامات ارشد دولت امریکا با گردش مواضع نسبت به شروط دوازدهگانه دونالد ترامپ از ضرورت مذاکرات جدید با ایران سخن به میان آوردهاند با توجه به رویکرد ایرانستیزانه دو دولت دونالد ترامپ و باراک اوباما، تنها یک شوی تبلیغاتی است به این دلیل که هر دوی آنها به کرات با اعمال و اجرای قوانین ضدایرانی مانند «قانون ویزا»، «آیسا» و «کاتسا» برجام را نقض کرده و با تشدید فشارهای خود به سایر کشورها مانع از عادیسازی روابط تجاری اقتصادی ایران با سایر کشورها شدند.
«مایک پمپئو» وزیر خارجه امریکا روز دوشنبه با تأکید بر اینکه دونالد ترامپ تصمیم نهایی در مورد مذاکره با ایران را خواهد گرفت، عنوان داشت که سخنان اخیر رئیسجمهوری ایران همان پیشنهادی است که او به جان کری و باراک اوباما ارائه کرده بود. این سخن وزیر امور خارجه امریکا به اظهارات رئیسجمهور کشورمان مبنی بر اینکه اگر امریکا دست از زورگویی بردارد ما آماده مذاکره میباشیم، است. وزیر خارجه ایالات متحده، همچنین در مصاحبهای تلفنی با روزنامه واشنگتنپست گفته است: «رئیسجمهور ترامپ است که در نهایت تصمیم خواهد گرفت، اما این همان مسیر نازلی است که دولت پیشین رفته و به توافق اتمی با ایران منجر شد. در حالی که در این دولت، هم رئیسجمهوری و هم من معتقد هستیم آن توافق فاجعهبار بود.».
اما برخلاف هدف امریکاییها، افکار عمومی ایران به ویژه بعد از رویکرد چهار ساله امریکاییها در قبال برجام مطلقاً اعتمادی به پیشنهادات صرفاً تبلیغاتی دولتمردان امریکا نداشته و چنین گفتههایی را تنها در جهت تعدیل قدرت منطقهای و دفاعی ایران تفسیر میکنند. بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران در داخل کشور نیز متاثر از فضای جامعه تغییر ادبیات ظاهری امریکایی را با اهداف تبلیغاتی تفسیر میکنند.
پیشنهاد مذاکره صرفاً تبلیغات انتخاباتی است
سیدجلال ساداتیان دیپلمات سابق کشورمان در همین باره اظهار کرد: از یک سو میتوان گفت که اقدامات ایران در مجموع لحن اروپاییها را قدری تغییر داده است و از طرف دیگر موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که به عنوان حامی بقای برجام و مذاکره با ایران شناخته میشد، در این زمینه ابراز نگرانی کرده است. در کل کشورهای اروپایی پس از این اقدام ایران ابراز نگرانی کردهاند. وی تصریح کرد: موضعگیری اخیر تهران در قبال بیتعهدی اروپاییها در رابطه با برجام، نگرانیهایی را برانگیخته است. آنها نگران هستند که گام دوم ایران باعث افزایش تنشها و احتمالاً وقوع درگیری شود که هم از نظر امنیتی و هم به لحاظ اقتصادی به ضرر اروپاییها خواهد بود. همچنین مقامات اروپایی حاضر در توافق هستهای با هشدارهای خود سعی دارند تهران را از برداشتن گامهای بعدی منصرف کنند.
این دیپلمات سابق کشورمان اشاره کرد: احتمال دیگر این است که گامهای اخیر تهران میتواند اروپاییها را از ایران دور و آنها را به سمت امریکا ببرد و آنها از طریق آژانس و حکام آژانس بتوانند رأیی را علیه ایران از آن خود کنند که مجدداً پرونده ایران را به شورای امنیت بکشانند که بعید نیست این طرح ایالات متحده و متحدان منطقهایاش از جمله عربستان و اسرائیل باشد. در نتیجه با شرایط فعلی در عین حال ایران مصمم بودن خود را در ادامه اقدامات اعلام و سیاست رسمیاش را مشخص کرده است، هر چند دیگرانی از جمله امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه درصدد هستند که به نوعی باب مذاکره را باز کنند. ایران تاکنون فقط در چارچوب برجام اعلام آمادگی برای انجام مذاکره کرده است، اینکه آیا از آن عدول میکند و به فراتر از برجام هم رضایت میدهد یا نه در هالهای از ابهام است.
وی تصریح کرد: در همین راستا ترامپ در اوایل حضور در کاخ سفید اعلام کرد که از معاهده آب و هوایی پاریس خارج خواهد شد که این امر ابراز نگرانی کشورهای صنعتی را به دنبال داشت، زیرا هر یک از اعضا تعهداتی را در قبال کاهش گازهای گلخانهای پذیرفته بودند، این درحالی است که رئیسجمهور امریکا به خاطر منافع اقتصادی این کشور حاضر نیست از میزان تولیداتش در زمینه سوختهای فسیلی بکاهد و قوانین این معاهده را اجرا کند. در این میان با توجه به نزدیک بودن انتخابات دور آینده ریاست جمهوری این کشور و تلاش ترامپ برای کسب موفقیت در حوزه دیپلماسی، به دنبال کسب دستاورد هستند و به همین منظور هم تلاش میکنند در عرصه توافقات بینالمللی از همه ابزارهای موجود استفاده کنند، برای مثال ایران را دوباره به میز مذاکرات برگردانند. موضوع نشاندن ایران بر سر میز مذاکره البته خارج از برجام برای امریکا حتی فارغ از نتیجه آن دستاورد مهمی تلقی میشود.
اشتباه محاسباتی امریکا و تمایل نداشتن ایران به مذاکرات مجدد
سیانان در گزارشی با پرداختن به انتشار گزارشهای جدید با «جیمز بویز» تحلیلگر سیاسی در همین باره به گفتگو پرداخته است. سیانان از وی پرسید: ترامپ با خروج از توافق هستهای مدعی شد که این توافق نه تنها برنامه موشکهای بالستیک را شامل نشده بلکه رفتار بیثبات کننده ایران در منطقه را هم محدود نساخته است. مشخص نیست ترامپ این اطلاعات را از کجا به دست آورده و در آن زمان چه کسی با رئیس جهموری موافق بوده است. میدانیم که «مایک پمپئو» وزیر خارجه امریکا در آن موقع گفته بود ایران پایبند به این توافق بوده است. این تحلیلگر سیاسی پاسخ داد: درست است، این موضوع اندک زمانی پس از آنکه «بوریس جانسون» وزیر وقت امور خارجه انگلیس نتوانست دولت ترامپ را متقاعد به ماندن در توافق هستهای کند، بیان شد.
سیانان در ادامه میافزاید: اکنون شاهد اشتباه محاسباتی ترامپ هستیم، زیرا هیچ نشانهای از تسلیم شدن ایران دیده نمیشود، ترامپ میگوید روش وی در قبال کره شمالی و تجارت با چین جواب داده است.
روزنامه فیگارو نیز در گزارشی به نقل از یک منبع موثق در الیزه، نوشته است: رئیسجمهور ایران خواستار برقراری یک آتشبس اقتصادی است. مسئولان جمهوری اسلامی خواهان ادامه مذاکرهاند، اما در عین حال مصمم هستند تا در برابر حداکثر فشار دونالد ترامپ حداکثر مقاومت را از خود نشان دهند. این روزنامه فرانسوی همچنین در پایان مینویسد: «رفع بحران برجام و آرام کردن ایران دور از دسترس به نظر میآید. تجربه کرهشمالی نشان میدهد بهتر است ایران اول به سلاح اتمی مجهز شود، سپس با واشنگتن مذاکره کند.»
آنچه در این میان مبرهن است این مسئله است که محاسبات طرف امریکایی از ایران تا حدود بسیاری تغییر کرده است، بر این منوال که طرف ایرانی با تهدید و تشدید فشار اقتصادی حاضر به گفتوگوی مستقیم با طرف غربی نیست و باید از مسیر تقویت یک جریان سیاسی در ایران به چنین هدفی نزدیک شد؛ سیاستی که حداقل از سال ۱۳۷۶ به این سو مورد توجه بسیاری از مقامات، اندیشکدهها و سیاستمداران امریکایی قرار گرفته است.