کد خبر: 959202
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۵
پایان تراژیک دولت مستعجل مرسی
حکومت یکساله مرسی از جهتی نماد تراژدی سیاسی برای جنبش اخوان‌المسلمین بود آن هم نه از این جهت که با کودتای ارتش ساقط شد بلکه از این جهت که جنبش اخوان‌المسلمین با وجود سابقه طولانی‌مدت سیاسی، بدترین کارنامه ممکن را در این یک سال حکومت مرسی از خود به جا گذاشت و بیش از هر چیز قربانی بی‌تجربگی خود شد.
دكتر سيدنعمت‌الله عبدالرحيم‌زاده
سرویس بین الملل جوان آنلاین: تاریخ معاصر مصر حوادث عجیب و غریب دارد؛ از کودتای افسران آزاد در سال ۱۹۵۲ گرفته تا تشکیل جمهوری متحد عربی با سوریه در شش سال بعد، مرگ غیرمنتظره جمال عبدالناصر در ۱۹۷۰، قرارداد کمپ دیوید و صلح با رژیم صهیونیستی در ۱۹۷۸ تا بهار عربی و پایان دادن به چندین دهه حکومت نظامیان در سال ۲۰۱۱. بی‌شک مرگ محمد مرسی در روز دوشنبه گذشته یکی دیگر از همین اتفاقات عجیب و غریب در تاریخ معاصر مصر است. او برای رسیدگی به اتهامش در مورد جاسوسی برای قطر به دادگاه آورده شده بود و بعد از این که پنج دقیقه‌ای در دفاع از خود سخن گفت، حالش خراب شد و بیهوش در کف اتاقک حفاظتی شیشه‌ای افتاد و قبل از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد. شاید مرگ رئیس‌جمهور سابق مصر برای حکومت فعلی ژنرال عبدالفتاح السیسی به معنای بسته شدن یکی از پرونده‌های دردسرساز باشد، اما اعتراضاتی که در این چند روز شد دلالت بر چیز دیگری دارد و نشان می‌دهد این مرگ دور تازه‌ای از بحران را برای دولت السیسی به راه خواهد انداخت.

مهندس اخوانی
محمد مرسی عیسی العیاط یک سال قبل از کودتای افسران آزاد در خانواده‌ای کشاورز و در روستای العدوه واقع در استان الشرقیه مصر به دنیا آمد و تحصیلات دانشگاهی خود را در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس در رشته مهندسی فلزات در دانشگاه قاهره و دکترای خود را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و در رشته موتور‌های فضاپیما گرفت. او بعد از اتمام تحصیلات در دانشکده مهندسی دانشگاه الزقازیق مشغول به کار شد و از سال ۱۹۹۲ همکاری خود را با گروه اخوان‌المسملین مصر شروع کرد. هر چند او در انتخابات سال ۲۰۰۰ به عنوان فردی مستقل وارد پارلمان شد، اما در واقع یکی از نمایندگان اخوانی پارلمان بود، چراکه اخوان‌المسلمین آن موقع هم مجاز به فعالیت سیاسی نبود. او بعد از این به عضویت دفتر ارشاد اخوان‌المسلمین در آمد که یکی از ارکان اصلی این گروه است و در سال ۲۰۱۱ از سوی اخوانی‌ها برای رهبری حزب آزادی و عدالت انتخاب شد تا نخستین رهبر شاخه سیاسی این گروه باشد. مرسی با وجود رهبری این شاخه، اما کاندیدای مورد نظر اخوانی‌ها برای نخستین ریاست جمهوری بعد از سقوط رژیم حسنی مبارک نبود و خیرت الشاطر کاندیدای آن‌ها بود که معاونت رهبری این گروه را به عهده داشت. شاید سابقه مبارزاتی الشاطر و شهرت وی در میان اخوانی‌ها و جامعه مصری دلیل این انتخاب بود، اما همین سابقه بهانه‌ای به دست کمیته انتخابات مصر داد تا او را به خاطر داشتن پرونده قضایی از دور انتخابات کنار بزند. مرسی با حذف الشاطر به عنوان نامزد انتخاباتی اخوانی‌ها معرفی شد، اما این معرفی چندان به مذاق برخی جناح‌های سیاسی مصر در آن زمان خوش نیامد تا آنجا که به طنز از مرسی به عنوان زاپاس یاد می‌کردند و کاریکاتور‌هایی با این مضمون از او در نشریات مصر چاپ می‌شد. با وجود تمام طنز و کاریکاتور‌ها مرسی توانست در نهایت و با شکست احمد شفیق، آخرین نخست‌وزیر رژیم حسنی مبارک به ریاست جمهوری مصر برسد.

دولت مستعجل
هر چند مصر تا قبل از آن موقع چهار رئیس‌جمهور داشت، اما مرسی نخستین غیرنظامی بود که به این مقام رسید. انتقال قدرت از نظامیان به یک فرد غیرنظامی می‌توانست طلیعه دوره‌ای جدید برای مصر باشد که بعد از قریب به هفت دهه حاکمیت نظامیان، سرانجام کار سیاست این کشور به دست غیرنظامیان بیفتد، اما چنین نشد و حکومت غیرنظامی او دولتی مستعجل بود که بیش از یک سال دوام نیاورد. می‌توان مجموعه‌ای از مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در داخل و خارج از مصر برشمرد که دست در دست هم دادند تا مرسی نتواند حتی یکسالگی ریاست جمهوری خود را جشن بگیرد. مشکلات اقتصادی که در سقوط رژیم حسنی مبارک حرف اول را می‌زد همچنان گریبان دولت مرسی را هم گرفته بود. سرمایه‌گذاری خارجی و افت شدید صنعت توریسم، کسری بودجه شدیدی را به بار آورده بود و مرسی هم برای عبور از این مرحله بحرانی چاره کار را در استقراض خارجی می‌دید، اما نه صندوق بین‌المللی پول حاضر به دادن وام ۲/۳ میلیارد دلاری شد و نه بانک توسعه اسلامی تحت اختیار سعودی‌ها به او وام یک میلیارد دلاری داد. هر چند وعده وام ۲ میلیارد دلاری و سرمایه‌گذاری ۱۰ میلیارد دلاری قطری‌ها می‌توانست تا اندازه‌ای به مرسی در حل مشکلات اقتصادی کمک کند، اما مشکلات او در عرصه‌های دیگر هم کم نبود. او اگرچه در زمان عضویت در پارلمان به عضویت کمیته مقاومت علیه صهیونیسم درآمده بود، اما در دوره ریاست جمهوری‌اش سیاست شفافی در برابر اسرائیل نداشت و حتی ادامه فروش گاز به اسرائیل باعث ناامیدی جبهه مقاومت از خود شد. از سوی دیگر، همکاری و روابط نزدیک او با جبهه اخوانی در جنگ داخلی سوریه هم نارضایتی در نظامیان مصری به وجود آورد که تمایلی به دخالت او در جنگ سوریه نداشتند و هم باعث نگرانی سعودی‌ها و اماراتی‌ها شد که از سال‌های دور دل خوشی از اخوانی‌ها نداشتند. نارضایتی سیاسی داخلی را باید به این مجموعه اضافه کرد، زیرا انحصارطلبی او در قدرت رفته‌رفته دیگر گروه‌های سیاسی را از او ناامید کرد که نقش قابل توجهی در انقلاب ۲۰۱۱ داشتند. به طور خلاصه مرسی در یک سال حکومت خود نه در عرصه داخلی و نه خارجی طرح و برنامه شفافی داشت و با سخنرانی آتشین تنها به اختلافاتی در داخل و خارج دامن می‌زد که در نهایت باعث اعتراضات عمومی در نخستین سالگرد حکومتش و سقوط آن به دست ارتش شد.

تراژدی اخوانی
حکومت یکساله مرسی از جهتی نماد تراژدی سیاسی برای جنبش اخوان‌المسلمین بود آن هم نه از این جهت که با کودتای ارتش ساقط شد بلکه از این جهت که جنبش اخوان‌المسلمین با وجود سابقه طولانی‌مدت سیاسی، بدترین کارنامه ممکن را در این یک سال حکومت مرسی از خود به جا گذاشت و بیش از هر چیز قربانی بی‌تجربگی خود شد. در واقع، اخوانی‌ها در این یک سال و از هر جهت بی‌تجربگی خود را در حکومتداری به نمایش گذاشتند و بهترین نمونه از این بی‌تجربگی با انتخاب ژنرال السیسی برای وزارت دفاع مصر دیده شد. محمد حسین طنطاوی سلیمان فرمانده ارتش مصر و وزیر دفاع این کشور در زمان انقلاب ۲۰۱۱ بود که بعد از سقوط رژیم حسنی مبارک تا زمان به قدرت رسیدن مرسی ریاست جمهوری موقت مصر را به عهده داشت. شخصیت کاریزماتیک طنطاوی به خصوص بر پرسنل ارتش ترس از کودتا توسط او را دامن می‌زد و به همین جهت بود که مرسی در ۱۲ آگوست ۲۰۱۲ او را برکنار کرد و السیسی را به جای او گماشت. این اشتباهی سرنوشت‌ساز برای مرسی بود، زیرا او فردی مسن و بدون جاه‌طلبی سیاسی را برداشت تا ژنرال جوانی را جای او بگذارد که گذشته از جاه‌طلبی شدید سیاسی، در امریکا دوره آموزش‌های ویژه اطلاعاتی دیده بود و سابقه مدیریت واحد اطلاعات نظامی ارتش را هم داشت. السیسی با این سابقه به خوبی از زیر و بم کودتا اطلاع داشت و تنها باید زمینه کافی برایش فراهم می‌شد تا کار خود را انجام دهد. به این ترتیب، مرسی به واسطه بی‌تجربگی خود کسی را در رأس ارتش و قدرت نظامی مصر قرار داد که در اولین فرصت نه تنها بساط حکومت او بلکه بساط کل تشکیلات اخوان المسلمین را جمع کرد، به نحوی که اخوانی تجربه سرکوبی مثل این را در تاریخ پر زیر و بم خود کمتر دیده است.
در هر صورت، مرسی در تاریخ مصر مبدل به اولین و آخرین رئیس‌جمهور غیرنظامی مصر شد که نتوانست حتی یک سال از حکومت خود را پشت سر بگذارد و بعد از کودتای سوم جولای ۲۰۱۳ تا کنون در زندان به سر می‌برد. گزارش‌ها از وضعیت او در زندان و به خصوص نحوه رسیدگی به او در دادگاه باعث شد تا اعتراضاتی علیه دولت السیسی به راه بیفتد. رهبران در تبعید اخوانی از مرسی به عنوان شهید یاد می‌کنند و همراه حکومت ترکیه خواهان رسیدگی بین‌المللی به مرگ او هستند و روپرت کولویل، سخنگوی دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل هم در بیانیه‌ای خواستار تحقیقات کامل در این مورد شده است. هر چند این اعتراضات می‌تواند بر وجهه حکومت السیسی در عرصه بین‌الملل تأثیر بگذارد، اما از مراسم تدفین بی‌سر و صدای مرسی در قبرستان شرق قاهره معلوم شد که دولت مصر پرونده مرسی را تمام شده می‌داند و در مقابل اعتراضات گامی به عقب نخواهد گذاشت تا تراژدی کامل اخوانی‌ها رقم بخورد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار