سرویس تاریخ جوان آنلاین: حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان را میتوان در زمره حواریون رهبر کبیر انقلاب اسلامی در واپسین دهه حیات ایشان قلمداد کرد. وی، اما پیشتر از این دهه که در دفتر امام اشتغال داشت، با شور و خلوص فراوان در قم و نجف، در متن فعالیتهای مبارزاتی بود. رحیمیان از جمله چهرههایی است که به فاصلهای کوتاه پس از ارتحال امام خمینی، به نگارش خاطرات خویش مبادرت ورزید و آن را با نام «در سایه آفتاب» از سوی انتشارات پاسدار اسلام روانه بازار نشر ساخت. از آن پس این اثر، بارها و از سوی ناشران متعدد به علاقهمندان عرضه گشت تا اینکه چندی پیش نشر سورهمهر، این مجموعه خاطرات را با ویراست نو و اضافات منتشر ساخت. در دیباچه سورهمهر بر این اثر آمده است: «صحیفه پیش رو واگویه مردی است که ۲۵ سال از عمر خویش را در سایه و محضر بزرگمرد تاریخ اسلام، حضرت امام خمینی (قدس سره) بالیده است و دریغش آمده تا گوشههایی از مشاهدات خود را، چون جرعهای زلال و دلپذیر در کام مشتاقان فضیلت، معرفت و بصیرت نریزد. توصف این اثر گرانمایه از زبان رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظله العالی) که فرمودند: من تمام کتاب شما را خواندم، نوشته شما، علاوه بر روایت، درایت هم هست... و همچنین ارزیابی بسیاری از اهل نظر، که این کتاب را از بهترین آثاری دانستهاند که در قالب خاطرات ابعادی از ویژگیهای و شخصیت امام را تبیین کرده است، ما را بر آن داشت تا با توضیحات و اضافاتی که راوی محترم جناب حجتالاسلام والمسلین محمدحسن رحیمیان بر آن افزوده است به تجدید چاپ (سیزدهم) اقدام نماییم. باشد که گامی در راه معرفی و زنده داشتن افکار، گفتار و رفتار آن حکیم یگانه برداشته باشیم».
راوی خاطرات نیز در مقدمه خویش بر این اثر، با قلمی شیرین اینگونه اثر خویش را به توصیف نشسته است: «هرچند این بنده ناچیز بیش از نیمی از عمرم را بسان خاری، نزدیک و در کنار گل بیخار وجودش سر کردم ولی به دلیل عدم قابلیت، کمتر از طراوت و زیبایی ملکوتیاش بهرهمند شدم و بیگمان آنچه از او نصیبم شد قطرهای بود از دریا و در عین حال آنچه از این قطره درک و احساسم با قلم شکسته در قالب الفاظ ناقص میآید بازهم قطرهای است از دریا! به هر حال از آنجا که تمام کارها، حرکتها و گفتارها و حتی سکوتها و سکوتهای امام- هرچند جزئیترین آنها- درسهایی است عمیق و پرمعنی و نمودهایی است از حکمت الهی و روح ملکوتیاش که به همه پیروان و عاشقانش تعلق دارد از این رو هرکس آنچه را از امام دیده و شنیده باید در اختیار همگان قرار دهد و از طرفی تذکر و اصرار برخی از دوستان در زمان حیات امام و بعد از آن نویسنده را بر آن داشت تا بهرغم درک قاصر و دید محدود و عدم یادداشت بهموقع و روزانه تمام خاطرات و مشاهدات که موجب فراموشی آنها شده یا آنچنان دقیق به خاطر نمانده که قابل استناد باشد فقط به تحریر آن قسمت اندکی که جسته و گریخته بهطور مستند یادداشت کرده بودم مبادرت ورزم. بنابراین آنچه در این مختصر آمده است هرگز نمیتواند معرف شخصیت والای حضرت امام باشد بلکه فقط گوشهای است از داستان آشنایی ناقص نویسنده با ایشان و خاطراتی چند از آنچه خود مستقیماً شاهد و مرتبط با آنها بودهام و جز در چند مورد که از مرحوم آیتالله شهید حاجآقا مصطفی نقل کردهام، از نقل صدها خاطرهای که از دیگران شنیدهام، خودداری کردهام به این دلیل که نقل بدون واسطه از اعتبار و دقت بیشتری برخوردار است و به این امید که دیگران نیز آنچه را خود شاهد بودهاند تحریر نمایند تا انشاءالله مجموعهای کامل از خاطرات مستند که بیانگر مجموعه سیره زندگی امام باشد برای رهروان و پیروان امام فراهم گردد. البته در این مجموعه از ذکر پارهای از خاطرات بهدلایل سیاسی و برخی به دلیل عدم رضایت امام و برخی نیز بهخاطر تکرار موارد مشابه آن در خاطرات دیگران خودداری شده است».