کد خبر: 929913
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۷ - ۰۴:۰۸
رسانه‌های غربی رویکردی کاملاً متناقض در بازنمایی مسائل مرتبط با زنان و خانواده در جوامع غربی و جوامع شرقی دارند
پوشش خبری گسترده موضوعی نظیر اینکه نخست‌وزیر نیوزیلند فرزند خود را به مجمع عمومی سازمان ملل می‌برد هم برای مخاطب غربی پیام دارد و هم برای مخاطب شرقی! این پوشش برای غربی‌ها روی اهمیت تشکیل خانواده و فرزندآوری تأکید می‌کند و نشان می‌دهد یک زن در بالاترین جایگاه سیاسی و شغلی‌اش می‌تواند مادر شود و این‌ها با یکدیگر تضادی ندارند.
زهرا چيذری
با فراگیرتر شدن رسانه‌ها در دنیا افکار عمومی با یک ابهام بزرگ مواجه شده است؛ چقدر از تصویری که از سوی رسانه‌ها و به طور خاص رسانه‌های جریان اصلی در دنیای عرب مطرح می‌شود تصویر واقعی از دنیاست و چه میزان از این تصویرسازی و ایماژ‌ها وانموده‌هایی است که تلاش می‌کند با قاب‌بندی ذهن مخاطب هم به او بگوید به چه چیزی فکر کند و هم بستر جریان فکری مخاطبان را تعیین کند بدین معنا که به مخاطب القا کند چگونه باید فکر کند. با پیگیری جریان رسانه‌ای غرب در حوزه زنان و خانواده و مقایسه این جریان در پوشش اخبار مرتبط با دنیای غرب و اخبار مرتبط با کشور‌های شرقی و آسیایی می‌توان به خوبی تفاوت معیار‌های برجسته‌سازی و جهت‌گیری‌های خاص رسانه‌ای را در موارد گوناگون متوجه شد؛ اخباری که نحوه پوشش آن‌ها نشان می‌دهد امپراتوری‌های رسانه‌ای برای چارچوب‌بندی ذهن مخاطب غربی برنامه متفاوتی از چارچوب‌بندی ذهن مخاطب شرقی دارند به همین خاطر در شرایطی که اخباری همچون حضور نخست‌وزیر نیوزیلند با فرزندش در مجمع سازمان ملل بازتابی جهانی می‌یابد تا اهمیت خانواده را در چشم زنان غربی بزرگنمایی کند اخباری نظیر آزادی همجنس‌گرایی در هند و یا حذف جرم‌انگاری از زنای محصنه در این کشور در سطحی وسیع از سوی همین رسانه‌ها پوشش داده می‌شود تا رفتار‌هایی نظیر این را در نگاه مخاطب شرقی عادی‌سازی کند.

پیش از رایج شدن اینترنت، خبر‌های خارجی روزنامه‌ها و تلویزیون منبع اصلی یا تقریباً تنها منبع اطلاعات مربوط به کشور‌های خارجی بود. خبر‌های خارجی هم اغلب از طریق خبرگزاری‌های بین‌المللی (مانند رویترز، خبرگزاری فرانسه (AFP) و آسوشیتدپرس (AP)) تولید و توزیع می‌شد. با ظهور اینترنت، اما سازمان‌های خبری می‌توانند اخبار خود را از طریق اینترنت در سراسر جهان به اطلاع مخاطبان برسانند.
با این وجود ادعا می‌شود رسانه‌های بین‌المللی غربی و شرکت‌های ارتباطات، مطالبی را در رسانه انتشار می‌دهند که سلطه خبری آن‌ها را توجیه و تأیید می‌کند (Schiller, ۱۹۹۱) و این که مطالب رسانه‌ای آن‌ها منافع شرکت‌ها و دولت‌های غربی را بازتاب می‌دهند (Herman, ۲۰۰۰). علاوه بر سلطه خبری در صنعت رسانه‌ها و ارتباطات، ایالات متحده امریکا از مزیت بالایی در فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات (ICT) برخوردار است. بوید- بارت (Boya-Barrett, ۲۰۰۶) معتقد است شرکت‌های رسانه‌ای امریکا می‌توانند از پیشرفته‌ترین فناوری‌ها برای پیوند بین مزایای خود در رسانه‌های سنتی به مزایای خود در رسانه‌های دیجیتالی استفاده کنند.
خبرگزاری‌های بین‌المللی خبر‌های بیشتری را درباره کشور‌های غربی مخابره می‌کنند و دبیران سازمان‌های خبری ملی بر اساس خبر‌های تهیه شده در خبرگزاری‌های بین‌المللی درباره اهمیت رخداد‌های خبری خارجی قضاوت می‌کنند. فرآیند سرمقاله در خبرگزاری‌های ملی به شدت متکی بر خبرگزاری‌های بین‌المللی غربی است و از این رو، پوشش اخبار در بخش خبرگزاری‌های بین‌المللی نشان‌دهنده پوشش خبری غرب‌گرایانه است. (Boyd-Barrett, ۱۹۸۰).

جریان بین‌المللی اخبار
یکی از الگو‌های برجسته جریان بین‌المللی اخبار، الگوی مرکز- پیرامون است که در کار یوهان گالتونگ، تحلیل نظریه ساختاری امپریالیسم ارائه شده است، در اینجا جهان به دو قسمت تقسیم می‌شود: مرکز یا جوامع مسلط و پیرامون.
مطابق این نظریه، میزان تبادل خبر‌ها میان ملل مرکز و پیرامون و میزان تبادل خبر بین خود ملل مرکز با یکدیگر تفاوت زیادی دارد. خبر‌های ملل مرکز، سهم بیشتری از رویداد‌های خارجی را در رسانه‌های ملل پیرامون دارند. تقریباً جریان خبر در میان ملل پیرامون بسیار ناچیز است و یا اصلاً وجود ندارد. از طرف دیگر خبرگزاری‌های غربی اغلب با طرح مسائل نمایشی و در حقیقت کـم‌اهمیـت، اذهـان مخاطبـان بین‌المللی خود را از پرداختن به حقایق فاجعه‌آمیز جوامع زیر سلطه بازمی‌دارنـد. عـلاوه بـر ایـن، بهـا دادن یک‌جانبه به اخبار جهان صنعتی و کوچک کردن، حذف و یا تحریف اخبار جهان سـوم و بـه طـور کلـی روش برجسته‌سازی اخبار و القای بی‌ثباتی اوضاع در کشور‌های در حال توسـعه در خبرگـزاری‌های غربـی از جملـه مسائلی است که جای سؤال دارد. این خبرگزاری‌ها اغلب سعی دارند بـا تکیـه بـر فاجعـه‌هـا، بحـران‌هـا، درگیری‌ها و اخبار تألم‌انگیز جهان سوم تصویر مخدوشی از این کشور‌ها ارائه دهند. برخـورد آنهـا بـا جهـان سوم برخوردی قوم‌گرایانه بوده و صرفاً در جهت ارضای بازار خبری تحت سلطه غرب است.

از واقعیت تا بازنمایی
رسانه‌ها همچون آیینه برای انعکاس واقعیت عمل نمی‌کنند بلکه بر ساخت اجتماعی واقعیت اثر می‌گذارند. بر این اساس بازنمایی برساخت رسانه‌ای واقعیت است. بازنمایی‌های رسانه‌ای از این لحاظ مهم هستند که شناخت و باور عمومی را شکل می‌دهند. با توجه به نسبت گفتمان و بازنمایی، محتوای رسانه‌ای، بازنمایی روابط قدرت نابرابر (نژادی جنسیتی، فرهنگی و...) در جهان است. بنابراین بازنمایی رسانه‌ای معناسازی خشک و بی‌طرف نیست چراکه هرگونه بازنمایی ریشه در گفتمان و ایدئولوژی‌ای دارد که از آن منظر بازنمایی صورت می‌گیرد.
واقعیت بر اساس بازنمایی‌های رسانه‌ای شکل می‌گیرد و ساخته می‌شود، اما ایدئولوژی و گفتمان سعی می‌کند آن معانی و بازنمایی را طبیعی و فراگفتمانی و فرازبانی جلوه دهد.

به چه چیزی فکر کنید و چگونه؟!
برجسته‌سازی یکی از شیوه‌هایی است که از طریق آن رسانه‌های جمعی می‌توانند بر عامه تأثیر بگذارند. برجسته‌سازی یعنی این اندیشه که رسانه‌های خبری با ارائه خبرها، موضوعاتی را که عامه راجع به آن‌ها فکر می‌کنند، تعیین می‌کنند.
در مـورد برجـسته‌سـازی گفته شد به رسانه این امکان داده می‌شود که بگوید درباره چه فکر کنیم نه اینکه به چه فکـر کنیم، اما چارچوب‌سازی نه تنها به رسانه این امکان را می‌دهد که بگوید درباره چه فکر کنـیم بلکه همچنین می‌گوید چطور درباره چیزی فکر کنیم.
رابرت انتمن (۱۹۹۳) تأکید کرد چارچوب‌ها برای جلب توجه افراد بـه برخـی عناصر و توجه نکردن به برخی عناصر دیگر به کار می‌روند. او همچنـین بـر ایـن بـاور است که «شیوه چارچوب‌گذاری یک موضوع باید مشخص کند مردم چگونه می‌تواننـد موضوعی را درک و ارزیابی کنند.»
«بازنمایی» تولید معنا از طریق چارچوب‌های مفهـومی و گفتمـانی اسـت. اسـتوارت هال می‌گوید: «هیچ چیز معناداری خارج از گفتمان وجود ندارد و وظیفه مطالعات رسانه‌ای سنجش شکاف میان واقعیت و بازنمایی نیست بلکه تلاش برای شناخت این نکته است که معانی به چه نحوی از طریق رویه‌ها و صورت‌بندی‌های گفتمانی تولید می‌شوند. از دیدگاه هال، ما جهان را از طریق بازنمایی می‌سازیم و بازسازی مـی‌کنـیم» (مهدیزاده، ۱۳۸۷، ص. ۱۵).

تحلیلی بر پوشش جریان اخبار بین‌المللی در حوزه زنان و خانواده
بر مبنای تئوری‌هایی که در بالا به آن‌ها پرداخته شد بهتر می‌توانیم جریان خبری رسانه‌های غربی را درباره موضوعات مختلف بررسی و تحلیل کنیم. پوشش خبری گسترده موضوعی نظیر اینکه نخست‌وزیر نیوزیلند فرزند خود را به مجمع عمومی سازمان ملل می‌برد هم برای مخاطب غربی پیام دارد و هم برای مخاطب شرقی! این پوشش برای غربی‌ها روی اهمیت تشکیل خانواده و فرزندآوری تأکید می‌کند و نشان می‌دهد یک زن در بالاترین جایگاه سیاسی و شغلی‌اش می‌تواند مادر شود و این‌ها با یکدیگر تضادی ندارند. دنیای غرب به بحران خانواده و جمعیت رسیده و برای حل این بحران نیازمند ارائه الگو‌های عملی است. بدیهی است برجسته‌سازی مادری خانم نخست‌وزیر نه فقط می‌تواند ذهن زنان و مردان غربی را معطوف به توجه به کانون خانواده کند بلکه مشوق خوبی برای فرزندآوری هم محسوب می‌شود. همچنان که هفته گذشته رسانه‌ای شدن اولین جریمه به خاطر مزاحمت خیابانی در فرانسه نشان از تلاش جوامع غربی برای تغییر فرهنگی دارد که آن‌ها را به بن‌بست کشانده است.
در برابر این، اما حمایت رسانه‌ای گسترده از همجنس‌گرایی در کشور‌های مختلف و پوشش گسترده رسانه‌ای آزادی همجنس‌گرایان در هندوستان به عنوان کشوری سنتی که خانواده در آن اصیل‌ترین بنیان را دارد و نرخ طلاق در آن در پایین‌ترین سطح ممکن است نشان می‌دهد رسانه‌های دنیای غرب می‌خواهند ذهن مخاطب شرقی را به گونه‌ای دیگر قاب‌بندی کنند؛ بخشی از چرخ‌های نظام سرمایه‌داری در صنعت فحشا می‌چرخد و با بازگشت دنیای غرب به خانواده نظام رسانه‌ای موظف است بازار‌های تازه‌ای را دست و پا کند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر