
دست روي دست گذاشتهاند و به تماشا نشستهاند که چطور يک کشور ميرود در کنفدراسيون فوتبال آسيا از حق ميزباني باشگاههايش دفاع ميکند، اما آنها اينجا در فدراسيون فوتبال به جاي اينکه با عوض کردن پروازهايشان از اين کشور به آن کشور براي گرفتن حق باشگاههاي ايراني که بر اساس يک ادعاي واهي دو سال است زير پا گذاشته شده، تلاش کنند در اتاقشان در نقطه شمالي تهران نشستهاند و از بازيگران يک سريال تلويزيوني تقدير ميکنند.
خواب مسئولان فوتبال و البته وزارت ورزش در روزهايي که بيشتر از هميشه فوتبال کشورمان به ديپلماسي فعال براي مقابله با عربستانيها نياز دارد، کام ورزش را بيشتر از هر زمان ديگري تلخ کرده است. به خصوص که قطريها نشان دادهاند اگر تلاش باشد، اگر لابي باشد و اگر مديران فوتبال کشوري بيتفاوتي نسبت به آرمانها و خط قرمزها حکومتشان را که بيشک يکي از مهمترين فاکتورهايش امنيت است، کنار بگذارند؛ ميشود مقابل بيقانوني ايستاد تا حرف زور به کرسي ننشيند و عدالت اجرا شود، اما اظهارنظرهاي عاميانه و کلي مسئولان فوتبال از فدراسيونيها گرفته تا مديران باشگاهها نشان ميدهد که آنها همچنان راه گذشته را در پيش گرفتهاند و حاضر نيستند حتي يك بار هم كه شده براي دفاع از منافع ملي کشورمان اقدامي عملي انجام دهند و از لابي حداقلي و نفوذي که در کنفدراسيون فوتبال آسيا دارند براي به گوشه رينگ راندن عربستانيها و گرفتن حق فوتبال کشورمان که در سالهاي اخير مظلومانه از حق ميزبانياش محروم شده، استفاده کنند.
البته مديران ايراني که در AFC حضور دارند، نشان دادهاند که منافع کشورمان حداقل در پرونده مهمي مانند بازيهاي تيمهاي ايراني و عربستاني در کشور ثالث برايشان محلي از اعراب ندارد؛ مثل علي کفاشيان که نايبرئيس ايراني کنفدراسيون فوتبال آسياست و به جاي تلاش براي استفاده از قدرت نفوذش براي لابيگري به نفع ايران، در مصاحبهاي با افتخار از رأي به قطر در پرونده دعواي اين کشور با امارات و عربستان بر سر ميزبانيها خبر ميدهد. كسي كه اهمالهايش مقابل اعراب در روزهايي که هنوز پايش به کنفدراسيون فوتبال آسيا باز نشده بود هم نشان ميداد که نبايد چندان به کارايي رئيس سابق فدراسيون فوتبال در AFC نسبت به پروندههايي که کشورمان با آن درگير است، اميدوار بود.
تماشاي اين بيتفاوتي وقتي غيرقابل تحمل ميشود که مسئولان فوتبال کشورمان در برابر انتقاداتي که نسبت به موضع منفعلانه فدراسيون در خصوص عربستان وجود دارد هم جبهه ميگيرند و کساني را که نسبت به رويه مهدي تاج و همکارانش در فدراسيون انتقاد دارند، به رفتار احساسي متهم ميکنند. اين در حالي است که وقتي صحبت امنيت ايران به زبان ميآيد، ديگر کمتر کسي ميتواند ساکت بنشيند و شاهد باشد که سعوديها اين امنيت را که با خون صدها هزار شهيد دفاع مقدس و مدافع حرم به دست آمده، زير سؤال ببرند. تأسفآور است که مسئولان فدراسيون به جاي اينکه از انتقادها نسبت به کمکاري در پرونده فوتبالي ايران و عربستان در AFC استقبال کنند، آن را مورد شماتت قرار ميدهند و احساسي عنوان ميکنند.
نکته قابل تأمل هم عدم واکنش سفت و سخت مديران ورزش کشورمان نسبت به ادعاي واهي سعوديهاست، مسئلهاي که ميتوانست حداقل در ظاهر نشان دهد که مديران ورزش از تاج گرفته تا سلطانيفر در اين باره دغدغه دارند و دست روي دست نگذاشتهاند و به دنبال حل اين مشکل هستند. با اين حال آنها از همين واکنش هم دريغ کردهاند و حتي آن يک باري هم که تهديد کرده بودند در اعتراض به اين بيعدالتي از آسيا کنار ميکشند، تهديدشان را تنها پس از چند ساعت تکذيب کردند تا نشان دهند هيچ استراتژي و راهبرد خاصي براي ايستادن مقابل لابي سعوديها ندارند. لابي که سبب شده تا در دو سال اخير تيمهاي ايراني براي ميزباني از تيمهاي عربستاني در کشوري ثالث، علاوه بر صرف هزينههاي هنگفت، از حضور تماشاگرانشان نيز که ميتوانست نقش زيادي در نتايج تيمها داشته باشد، محروم باشند.
اينجا در ايران، اما کمتر مديري در فدراسيون و وزارت ورزش پيدا ميشود که مقابل اين بيعدالتي بايستد و مانند قطريها براي گرفتن حق کشورش تلاش کند. به نوشته يکي از خبرگزاريها شايد کمترين کار ميتواند شکايت به فيفا باشد، به خصوص که با توجه به نفوذ سعوديها در AFC، چندان نبايد اميدي به اين نهاد داشت و بايد از فدراسيون جهاني اين بيعدالتي را پيگيري کرد، امري که به نظر ميرسد آن را هم مهدي تاج و همکارانش از فوتبال ايران دريغ ميكنند تا به کارهاي مهمترشان که تقدير از بازيگران سريال ليسانسههاست برسند تا نکند که به تريج قباي دوستان عرب کفاشيان بربخورد!