به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل مرد سالخورده‌اي سراسيمه به اداره پليس رفت و از سه مرد ناشناس به اتهام آدم‌ربايي شكايت كرد.
شاكي در توضيح ماجرا گفت: من مرد پولداري هستم و در يكي از خيابان‌هاي شمالي شهر خانه بزرگي دارم. چند سال قبل همسرم فوت كرد و من تنها شدم تا اينكه چند ماه قبل با زني جوان به نام نسترن آشنا شدم. نسترن از شوهرش طلاق گرفته بود و من به خاطر اينكه كمك خرجش باشم، او را صيغه كردم. مدتي قبل مدت صيغه‌نامه ما تمام شد و از هم جدا شديم تا چند روز قبل با من تماس گرفت و خواست مرا داخل خيابان ملاقات كند. داخل خيابان منتظر نسترن بودم كه خودروی پژويي كنارم توقف كرد. راننده مرا به اسم صدا زد و وقتي به طرف خودرو برگشتم ناگهان دو مرد قوي هيكل از داخل خودرو پياده شدند و مرا با تهديد چاقو به داخل خودرو كشاندند و راننده هم به سرعت حركت كرد. در حالي كه به شدت ترسيده بودم، به سه مرد ناشناس اعتراض كردم، اما آنها به شدت كتكم زدند و تهديد كردند چنانچه حركتي كنم، مرا مي‌كشند. از ترس حرفي نزدم تا اينكه راننده در مكان خلوتي خودرو را نگه داشت و سه نفري دست و پا و دهانم را با طناب و پارچه بستند و مرا داخل صندوق عقب خودروشان انداختند. در نهايت چند ساعت بعد خودرو آنها در خانه‌اي متروكه توقف كرد. مرا از داخل صندوق عقب بيرون آوردند كه فهميدم يكي از شهرهاي شمالي كشور است. مردان خشن چند روز مرا در آن خانه متروكه حبس و شكنجه كردند. آنها در اين مدت چند سفته 500 ميليون توماني و چند عدد چك سفيد امضا گرفتند و همچنين پول‌هاي داخل كارت عابرم را به حساب ديگري منتقل كردند. سه مرد آدم‌ربا حتي در اين چند روز به من غذاي كافي ندادند به طوري كه توان راه رفتن نداشتم تا اينكه نيمه شبي مرا داخل خيابان خلوتي رها كردند.
پس از طرح اين شكايت، پرونده به دستور قاضي آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران براي شناسايي مردان آدم‌ربا در اختيار تيمي از كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي قرار گرفت.
مأموران در بررسي‌هاي خود دريافتند سه مرد آدم‌ربا هيچ ردي از خود به‌جاي نگذاشته‌اند. از سوي ديگر مأموران احتمال دادند متهمان از سوي نسترن زن صيغه‌اي شاكي اجير شده‌اند تا از مرد پولدار اخاذي كنند. در چنين شرايطي مأموران نسترن را براي بازجويي به اداره آگاهي احضار كردند.
دستگيري زن صيغه‌اي به اتهام آدم‌ربايي متهم ابتدا منكر دست داشتن در آدم‌ربايي شد، اما وقتي مورد بازجويي فني قرار گرفت، اعتراف كرد سه مرد خشن را براي آدم‌ربايي اجير كرده است.
وي گفت: در دوران نوجواني عاشق پسر جواني به نام شاهرخ بودم. ما دو نفر خيلي به هم علاقه داشتيم اما به خاطر مخالفت خانواده‌هايمان موفق به ازدواج نشديم. چند سال قبل با مرد جواني ازدواج كردم اما اين ازدواج زياد دوام نياورد تا اينكه مدتي بعد از هم جدا شديم. من تنها بودم به همين دليل چندماه قبل با شاكي كه مرد پولداري بود، آشنا و صيغه او شدم.
در اينستاگرام مرد مورد علاقه‌ام را پيدا كردم مدتي قبل در فضاي مجازي برنامه اينستاگرام را در موبايلم نصب كردم و يكي از عكس‌هايم را در اينستاگرام گذاشتم. تعداد زيادي از دوستانم عكسم را لايك كرده بودند كه متوجه شدم شاهرخ هم عضو اينستاگرام است و عكس مرا لايك كرده است. همين موضوع باعث شد تا پس از چند سال دوباره شاهرخ را پيدا كنم. وقتي شاهرخ را ملاقات كردم به من گفت كه از همسرش جدا شده و من هم به او گفتم كه صيغه مرد پولداري هستم و به زودي صيغه‌نامه‌ام تمام مي‌شود.
مي‌خواستيم پولدار شويم متهم ادامه داد: قرار شد بعد از پايان مدت صيغه‌نامه‌ام با او ازدواج كنم اما ما هر دو هيچ پولي براي ازدواج و ادامه زندگي نداشتيم تا اينكه شاهرخ پيشنهاد آدم‌ربايي مرد پولدار را داد تا از او اخاذي كنيم. شاهرخ مرا وسوسه كرد كه به زودي پس از اين آدم‌ربايي پولدار مي‌شويم و زندگي تازه‌اي را شروع مي‌كنيم. از آنجايي كه شاهرخ را خيلي دوست داشتم و نمي‌خواستم دوباره او را از دست بدهم، پيشنهاد او را قبول كردم و با مرد پولدار قرار ملاقات گذاشتم و سرقرار شاهرخ همراه دو نفر از دوستانش او را ربودند. وي در پايان گفت: ما قرار بود با پولي كه از شاكي اخاذي مي‌كنيم زندگي تازه‌اي را با مرد مورد علاقه‌ام شروع كنم اما الان گرفتار شدم و بايد به زندان بروم.
طرح شكايت مشابه در دادسرا همزمان با ادامه تحقيقات درباره اين حادثه مأموران دريافتند مدتي قبل مرد سالخورده پولدار ديگري به شعبه هفتم دادسراي جنايي رفته بود و از سه مرد آدم‌ربا به همين شيوه شكايت كرده است. بررسي‌هاي مأموران نشان داد شاكي جديد هم مدعي است مدتي قبل نسترن را صيغه كرده و روز قرار ملاقات با او سه مرد قوي هيكل او را ربوده‌اند.
مأموران پليس به دستور قاضي سيفي در تلاشند هر چه زودتر متهمان را بازداشت كنند تا زواياي پنهان اين پرونده بر ملا شود.
