اگرچه طب سنتي و طب نوين خيلي وقت‌ها به كمك هم مي‌آيند و مي‌توانند مكمل هم باشند اما اينكه حاكميت سلامت در دست پزشكان آموزش ديده در طب نوين است موجب شده تا آب طب سنتي و طب نوين در يك جوي نرود و مافيايي كه سودشان در طب نوين و تجارت داروهاي گران‌قيمت و مضر شيميايي است مانع از گرايش جامعه به سمت طب سنتي شوند؛ اين موضوعي است كه عضو شوراي عالي سازمان نظام پزشكي كشور هم آن را تأييد مي‌كند.
به رغم آنكه توانايي طب سنتي براي پيشگيري و درمان بسياري از بيماري‌ها به اثبات رسيده است اما دست‌هاي پنهاني در تلاشند كه ميان طب سنتي و طب نوين تقابل ايجاد و با اظهار نظرهايي غير‌علمي چهره طب سنتي را تخريب كنند. اين تلاش‌ها تا جايي پيش رفت كه وزير بهداشتي كه خودش يك عطارزاده است معاونت طب سنتي وزارتخانه‌اش را منحل كرد و آن را به يك دفتر كوچك تنزل داد. هاشمي دليل اين كار را نارضايتي از اقداماتي دانست كه تاكنون صورت گرفته است. هاشمي در عين حال كارش را تنزل جايگاه طب سنتي در جامعه نمي‌داند و به رغم تبديل يك معاونت به دفتر بازهم تأكيد مي‌كند اين كار تنزل نيست؛ ما از طب سنتي حمايت مي‌كنيم. ايرج حريرچي، سخنگوي وزارتخانه هم در پاسخ به ابهاماتي كه درباره اين اقدام ناگهاني اين وزارتخانه در انحلال يك معاونت و تقديم جايگاهش به معاونت اجتماعي وزارت بهداشت وجود داشت، گفت: اگرچه به طور اسمي معاونت طب سنتي و اسلامي به دفتر تبديل شده، اما با توجه به جايگاه مديريتي، مدير‌كلي و مشاوره وزير همچنان در سطح وزارت و جايگاه آن همانند جايگاه معاونت است. باوجود اينها همچنان در سطح وزارت بهداشت شاهد مقاومتي در برابر طب سنتي هستيم تا جايي كه داريوش طاهرخاني، عضو شوراي عالي سازمان نظام پزشكي كشور كه خودش هم يك پزشك است، تأكيد مي‌كند: مافياي دارويي كشور، امكان برخورداري مردم از حمايت‌هاي بيمه‌اي در رجوع به طب سنتي را بسيار دشوار كرده است.
بي‌مهري‌هاي وزارت پزشكان طب نوين به طب سنتي انحلال معاونت طب سنتي وزارت بهداشت تنها بي‌مهري وزارت پزشكان طب نوين به طب سنتي نيست. معاونت طب سنتي- اسلامي وزارت بهداشت ارديبهشت92 ايجاد شد. در سياست‌هاي كلي «سلامت» كه در فروردين 93ابلاغ شد، بخشي هم به طب سنتي اختصاص دارد. با روي كار آمدن دولت يازدهم محمود خدادوست در سمت معاون طب سنتي ابقا شد. اما لغو مصوبه تأسيس دانشگاه طب سنتي - اسلامي در اسفند 92 نشان داد اگرچه وزير بهداشت يك عطارزاده است اما انگار به طب مدرني كه با آن پرورش يافته بيشتر از شغل و رويكرد پدري‌اش وابسته است. چند روز پيش هم رضا ملك‌زاده، معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت در سمينار تازه‌هاي هپاتيت C و تدوين پروتكل درمان آن در ايران، حجامت، اعتياد تزريقي، خالكوبي، تصادف، دريافت خون و مشتقات خوني مبتلايان به هپاتيت C را از جمله عوامل ابتلا به اين بيماري عنوان كرد. اين در حالي است كه رضا منتظر، پزشك، مؤلف و پژوهشگر طب سنتي درباره اظهارات اخير معاون تحقيقات وزارت بهداشت درباره عوامل ابتلا به هپاتيت C مي‌گويد: اين نخستين بار نيست كه يك مقام مسئول در وزارت بهداشت و درمان، حجامت را با خالكوبي يا روابط جنسي مشكوك همسنگ دانسته و آن را زمينه‌ساز ابتلا به هپاتيت و ايدز معرفي مي‌كند. از اين نظر اين خبر براي ما تازگي ندارد اما سال‌ها قبل كه اين ادعاها مطرح شد اعلام كرديم تحقيقاتي را كه رابطه حجامت با هپاتيت يا ايدز را اثبات مي‌كند ارائه دهند با وجود اين تا امروز سندي ارائه نشده است.
سهم 70 درصدي داروهاي گياهي در درمان آلمانيهاحالا ديگر تمام پژوهشگران طب نوين هم تأييد مي‌كنند كه طب سنتي با كمترين عوارض توانايي بيشتري براي درمان بسياري از بيماري‌ها دارد و از سوي ديگر چون اين طب بر پيشگيري تمركز دارد هزينه‌هاي سلامت جوامع را تا حد زيادي كاهش مي‌دهد. بر همين اساس در كشوري مانند آلمان 70 درصد از داروها گياهي هستند و در برخي كشورها مانند هند و چين نيمي از خدمات سلامت بر پايه طب سنتي انجام مي‌شود. بنا به تأكيد طاهرخاني، متوليان نظام سلامت كشور بايد بدانند كه طب سنتي در تقابل با طب نوين نيست، بلكه در كنار آن مي‌تواند سلامت جامعه را ارتقا دهد. وي مي‌افزايد: اگر تاريخ پزشكي كشور را ورق بزنيم، خواهيم ديد كه حكيمان گذشته اين سرزمين، با اصلاح «تغذيه» و «سبك زندگي» افراد، بيماري‌ها را از آنها دور مي‌كرده‌اند. و در واقع با شناسايي «عوامل اجتماعي مؤثر بر سلامت»، سلامت جامعه خويش را تدبير مي‌نمودند. طاهرخاني تأكيد مي‌كند: امروز در كشورهاي توسعه يافته، سياستگذاران سلامت مسير گذشتگان ما را در دستور كار خود قرار داده‌اند و با كمك عوامل اجتماعي مؤثر بر سلامت، تهديدهاي سلامتي جوامع را شناسايي و براي كنترل و اصلاح آنها برنامه‌ريزي مي‌نمايند. اما جاي تأسف بسيار است كه در كشور ما كه داراي غني‌ترين پيشينه در طب سنتي است، سياستگذاران سلامت اقدامي عملي براي استفاده شهروندان از اين ذخاير غني انجام نمي‌دهند.
دارو و درماني كه بيمه نيست يكي از اصلي‌ترين مصاديق بي‌مهري نسبت به طب سنتي و داروهاي گياهي عدم حمايت بيمه از خدمات اين طب و همچنين داروهاي گياهي است. همين امر هم موجب مي‌شود بيماراني كه براي اغلب خدمات طب مدرن و داروهاي شيميايي با عوارض متعدد تحت پوشش بيمه‌هاي پايه و تكميلي هستند براي درمان‌هاي طب سنتي با مشكل مواجه شوند. به گفته طاهرخاني شوراي عالي بيمه كشور هر از چند گاهي تعداد داروهاي تحت پوشش خود را افزايش مي‌دهد، اما تاكنون اقدام مؤثري براي پوشش بيمه‌اي داروهاي طب سنتي كه غالباً با منشأ طبيعي هستند و عوارض‌شان عموماً كمتر از تركيبات شيميايي است، انجام نداده است.
عضو شوراي عالي سازمان نظام پزشكي كشور با اشاره به اينكه چهره واقعي طب سنتي با آنچه كه برخي سودجويان از آن به تصوير كشيده‌اند، بسيار متفاوت است، تأكيد مي‌كند: مافياي دارويي كشور، امكان برخورداري مردم از حمايت‌هاي بيمه‌اي در رجوع به طب سنتي را بسيار دشوار نموده‌اند.
