گزارشها و روایتهای مردمی از جایگاه شماره۱۱۷ در بلوار شهید رجایی از رفتارهای مشکوک در فرایند سوختگیری، ادعاهای غیرکارشناسی متصدیان و نبود نظارت مؤثر حکایت دارد و وزارت نفت و نهادهای صنفی نباید در برابر آن سکوت کنند گزارشها و روایتهای مردمی از جایگاه شماره۱۱۷ در بلوار شهید رجایی از رفتارهای مشکوک در فرایند سوختگیری، ادعاهای غیرکارشناسی متصدیان و نبود نظارت مؤثر حکایت دارد و وزارت نفت و نهادهای صنفی نباید در برابر آن سکوت کنند. صنف جایگاهداران سوخت که همواره منتقد سود پایین است، آیا در این مورد به وظایف خود عمل خواهد کرد؟!
جایگاه شماره۱۱۷ پمپ بنزین واقع در بلوار شهید رجایی، به دلیل مجاورت با بهشت زهرا، روزانه میزبان طیف متنوعی از شهروندان است که بسیاری از آنها در شرایطی خاص و با فشار روحی بالا به این محدوده مراجعه میکنند. انتظار طبیعی این است که چنین مکانی، بیش از هر جای دیگر، نیازمند آرامش، شفافیت و رعایت دقیق حقوق مصرفکننده باشد، اما آنچه از زبان شاهدان عینی و مراجعهکنندگان شنیده میشود، روایت متفاوتی را ترسیم میکند که با استانداردهای خدماترسانی همخوانی ندارد و شائبه سوءاستفاده از ناآگاهی و وضعیت روانی مردم را تقویت میکند.
بر اساس این روایتها، یکی از نازلهای سوختگیری این جایگاه دستکاری شده است و هنگام اعتراض مشتریان، پاسخهایی داده میشود که هیچ مبنای فنی و قانونی ندارد. متصدی جایگاه به جای توقف خدمات و بررسی فوری، روایتهایی غیرقابلاتکا مطرح کرده و حتی تلاش کرده است با توصیه استفاده از موادی نامعلوم، مسئولیت را از مجموعه سلب کند. این اتفاق، فراتر از یک تخلف ساده صنفی، به مسئلهای در حوزه سبک زندگی شهری و امنیت روانی مصرفکننده تبدیل شده است.
وقتی مشتریان موضوع را به متصدی جایگاه اعلام کردند، انتظار میرفت نازل بلافاصله از مدار خارج و موضوع به مسئول فنی گزارش داده شود، اما پاسخ مسیری کاملاً متفاوت را طی کرده است. به گفته شاهدان، متصدی با طرح این پرسش که «چه زمانی بنزین زدهاید؟» تلاش کرده مسئولیت را به مراجعه قبلی مشتریان نسبت دهد، سپس ادعا کرده بنزین ته مخزن جایگاه قبلی ممکن است باعث ورود سرب یا ناخالصی به باک خودرو شده باشد؛ ادعایی که از نظر فنی، در بنزین استاندارد امروزی، محل تردید جدی دارد. ماجرا به همینجا ختم نشده است. متصدی برای «حل مشکل» استفاده از مادهای نامشخص را پیشنهاد کرده که نه مشخصات آن اعلام و نه مجوزی برای عرضه یا توصیه آن ارائه شده است. این توصیه، واکنش طبیعی مردم را به دنبال داشته و با مقاومت و پرسشگری مواجه شده است، در نتیجه متصدی به جای پاسخگویی شفاف، از ارائه خدمات از طریق همان نازل خودداری کرده و مشتریان را به نازل دیگری ارجاع داده است که خود، تأییدی ضمنی بر وجود مشکل در نازل مورد بحث تلقی میشود.
ساختار نظارتی جایگاههای سوخت به گونهای طراحی شده است که امکان بروز چنین تخلفاتی، بدون برخورد فوری وجود نداشته باشد. هر نازل سوخت باید به صورت دورهای کالیبره و کنترل شود و در صورت بروز کوچکترین اختلال از مدار خارج شود. وقتی چنین اتفاقی نمیافتد، پرسش اصلی متوجه مدیریت جایگاه و نهادهای ناظر میشود.
انجمن صنفی جایگاهداران سوخت نهادی است که همواره در بزنگاههای اقتصادی، از سودآوری پایین و هزینههای بالا سخن گفته و مطالبات خود را با صدای بلند مطرح کرده است. در مقابل، در مواجهه با گزارشهای مردمی از تخلف یا سوءرفتار، واکنش مشخص و شفافی از این انجمن دیده نمیشود. سکوت در برابر چنین موضوعی، این شائبه را تقویت میکند که منافع صنفی بر حقوق مصرفکننده اولویت داده شده است.