رفتار ناشایست خداداد عزیزی روی آنتن زنده تلویزیونی و تکرار آن با این توجیه که همه از این حرفها میزنند جوان آنلاین: رفتار ناشایست خداداد عزیزی روی آنتن زنده تلویزیونی و تکرار آن با این توجیه که همه از این حرفها میزنند، موجی از نگرانیها را به دنبال داشت و بار دیگر سقوط اخلاق در فوتبال ایران را به رخ کشید. فوتبالی که امثال دهداریها را به عنوان اخلاق داشته، اما امروز به جای آنکه وامدار میراث آنها باشد، با امثال خداداد عزیزی مواجه است. یکی از فوتبالیستهای نامدار دهه ۷۰ که در دوران بازی همه از او به عنوان یک بازیکن رکگو نام میبردند. رکگوییهایی که در بسیاری مواقع حاشیهساز میشد، اما عمدتاً صادقانه، بیپیرایه و بیپرده بود، اما امروز آنچه که از خداداد میبینیم هیچ شباهتی به رکگویی ندارد. در واقع امروز که خداداد پسوند پیشکسوت را یدک میکشد به بدترین شکل ممکن با رفتار و گفتارش همه را متعجب و حتی شرمسار میکند، اما نه با رکگویی که با زشتگویی!
خداداد عزیزی بخواهد یا نخواهد، یکی از فوتبالیستهای بزرگ ایران بوده که رفتار و گفتارش بازتاب گستردهای دارد، اما گویا مسئولیت اجتماعی خود را فراموش کرده است، زیرا نمیتوان پذیرفت یکی مثل خداداد با آن تجربه بالایی که از حضور در فوتبال ایران و دنیا دارد، به تبعات اجتماعی رفتار و گفتار خود واقف نباشد و نداند که در حوزهای، چون فوتبال که میلیونها جوان آن را با اشتیاق دنبال میکنند، رفتارها تا چه اندازه میتواند تأثیرگذار و حتی الگو باشد.
خداداد نام بزرگی در فوتبال ایران است. نامی گره خورده به صعود تاریخی فوتبال ایران به جام جهانی. نامی که هر سال هشت آذر نگاهها را به خود جلب میکند، اما ظاهراً او یا فراموش کرده یا هنوز نمیخواهد بپذیرد که بزرگی در فوتبال صرفاً به گلهای خاطرهانگیز، دریبلهای هیجانی یا شوتهای سرکش و سهمگین نیست که نتایج را تغییر میدهند و اخلاقمداری هنوز هم یک اصل قابل توجه است، حتی امروز که به وضوح شاهد سقوط اخلاق در فوتبال هستیم، بهطوریکه خداداد عزیزی که هنوز خاطره بازیهای خوبش را به یاد داریم، جای عذرخواهی بابت جملات ناشایست و الفاظ رکیکی که به زبان آورده و افکار عمومی را جریحهدار کرده در عین ناباوری با قیافهای حق به جانب میگوید که همه از این حرفها میزنند! البته حرف او را نمیتوان صراحتاً رد کرد. شاید هم اوضاع اخلاقی جامعه آنقدر بد شده که بسیاری اینگونه صحبت میکنند، اما قرار نیست هر کس هر آنچه که در جمعهای خصوصی و دوستانه خود به زبان میآورد را در انظار عمومی و آنتن زنده تلویزیون هم به زبان آورد، خصوصاً وقتی خوب میداند صحبتهایش نه فقط در ایران که در خارج از مرزهای آن نیز بازتاب دارد.
مسئله این است که آنچه خداداد و امثال او این روزها به هر بهانهای به زبان میآورند یک اشتباه لحظهای نیست که بتوان نادیده گرفت، چراکه هر انسانی ممکن است گاهی دچار اشتباه شود، اما آنچه او در برنامه زنده تلویزیونی به زبان آورد، حرفی نبود که از دهانش پریده باشد، بلکه استایل گفتاری اوست که گویی بدان افتخار هم میکند. با وجود این انتظار میرفت خداداد به عنوان یکی از بزرگان فوتبال ایران که خاطرات فراموش نشدنی را برای ما رقمزده با قبول اشتباه از مردم عذرخواهی میکرد تا خط قرمزی کشیده باشد بین بیاخلاقی و اخلاقمداری، نه آنکه با توجیه اینکه همه از این حرفها میزنند عادیسازی کند این نوع گفتار زشت و ناپسند را، بهخصوص که خوب میدانیم بسیاری از هواداران فوتبال، بهویژه نسل جوان چشمشان به دهان پیشکسوتان است و از روی دست آنها الگوبرداری میکنند و بیتردید صحبتی که در رسانه ملی انجام میشود گاهی حتی از تأثیر آموزش در مدارس و دانشگاهها نیز بیشتر است و میتواند در جایجای جامعه، بهخصوص محیطهای آموزشی
بازتولید شود.
اما مسئله مهمتر این است که رفتار خداداد عزیزی و همچنین توجیه آن میتواند یک پیام برای جامعه و البته جوانان آن داشته باشد؛ اینکه اخلاق اهمیتی ندارد و این عادیسازی بیاخلاقی، آنهم از سوی قهرمانان ملی و پیشکسوتانی که انتظارات از آنها بسیار بالاست، نه قابل هضم است و نه پذیرفتنی. به همین دلیل پیشکسوتانی، چون خداداد باید به جوانب صحبتهای خود بیندیشند و هر حرفی را به زبان نیاورند، خصوصاً وقتی خوب میدانند که صحبتهای ناشایست آنها چه تأثیر و بازخوردی میتواند در جامعه داشته باشد. اما اگر آنها نتوانستند با قبول مسئولیت، رفتار و گفتار درستی از خود به نمایش بگذارند باید با برخورد قاطعانه نهادهای انضباطی مواجه شوند تا درس عبرتی شود برای سایرین که نسنجیده دهان باز نکند، حتی اگر حرفشان راست باشد، چراکه هر راست نشاید گفت، آنهم با استفاده از کلمات رکیک.