ناکامی غرب و متحدانش در جنگ هشت ساله دفاع مقدس با بازیگری عراق، نقاط ارزشمندی از تواناییهای داخلی را در جهان به تصویر کشید. این در حالی بود که ایران به جز جبهه نظامی در عرصههای دیگر مانند اقتصاد نیز به مبارزه با نظام استکبار ادامه میداد و تحت فشارهای همهجانبه، حتی یک وجب از خاک خود را تسلیم آنها نکرد. براساس آمار ۴۰ کشور عربی غیر از سوریه و ۲۸ کشور اروپایی در جنگ، عراق را حمایت کردند.
انگیزه اصلی از آغاز این جنگ، مهار ایران یا در مراتبی به تسلیم واداشتن ایران بود. انگیزهای که تا به امروز برای احراز آن از هر وسیلهای استفاده شده، اما مؤلفه قدرت درونی و اتکا به اراده الهی، توانست با گذر از همه موانع، پیروزی را برای کشور به ارمغان بیاورد و شمایل ایران قدرتمند را بیش از ابتدای انقلاب برای آنها تقویت کند.
این موضوع در متن و فرامتن دوران جنگ تحمیلی ۱۲ روزه هم تکرار شد. امریکا برای جبران شکستهای ممتدش از تحت فشار قرار دادن ایران، همراه با بازوی نظامی منطقهای خود یعنی رژیم صهیونیستی، اقدام نظامی را علیه کشور فعال کرد. اما آثار ویرانیهای گسترده در تل آویو به واسطه موشکهای پیشرفته بومی ایران، معادلات را معکوس کرد و آنها را بالاجبار به سمت آتش بس با ایران سوق داد. ریشهیابی دلایل مشترک این پیروزی نشان میدهد که توانمندیهای داخلی ماحصل از باور درونی، تمام قد در برابر تجاوزگری و جنگهای چندمنظوره غرب از کشور محافظت کرد.
از سوی دیگر، مهمترین نتیجه این جنگهای ناهمگون، به بار نشستن خودباوری و اتکای به قدرت درونی است. تقویت اعتماد به نفس و خودباوری از برکات مهم دفاع مقدس بود و ملت ایران را به این نتیجه رساند که باید با تکیه بر توانمندیهای خود بهویژه جوانان، کشور را اداره کرد. بنابراین، چرخه خودباوری و توانمندی داخلی به عنوان موتور محرکه ایران توانست بر هر گونه تجاوز و دسیسه چینی غلبه کند و ایران را در ردیف قدرتهای منطقهای قرار دهد.
امام خمینی (ره) هم همواره بر اهمیت و ضرورت تقویت خودباوری در جامعه تأکید داشتند. ایشان در همین راستا گفتند: «اگر افکار یک ملتى وابستگى به قدرت بزرگى داشته باشد، تمام چیزهاى آن ملت، وابستگى پیدا مىکند. عمده این است که افکار شما آزاد بشود، افکار شما از وابستگى به قدرتهاى بزرگ آزاد بشود. اگر افکار شما آزاد شد و باورتان آمد که ما مىتوانیم که صنعتمند و صنعتکار باشیم، خواهید بود.» رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در همین باره میفرمایند: «جنگ هشتساله واقعاً تلخ و خسارتبار بود... امّا با همه این سختیها این حسن بزرگ را داشت که به جوان ایرانی نشان داد که قادر است که میتواند، اگر اراده بکند و در یک میدانی وارد بشود، خواهد توانست بر رقیب و حریف خودش فائق بیاید.»
با آغاز جنگ تحمیلی هشت ساله، از همان ابتدای جنگ، امریکا نه تنها حاضر نشد هیچ گونه تسلیحاتی به ایران بفروشد حتی سلاحهای خریداری شده در زمان پهلوی را هم در انبارها بلوکه کرد و از تحویل آن به ایران امتناع ورزید. علاوه بر این درست در اوج حمله نظامی عراق به ایران، از ۱۳۶۲ به بعد امریکا تحریمی یکجانبه موسوم به «قطع جریان هرگونه کمک به عملیات» را اعمال کرد که هدف آن جلوگیری از دسترسی ایران به تسلیحات یا تجهیزات دارای استفاده دوگانه در هر کجای جهان بود. همچنین، بعد از تحریم برخی از محصولات اقتصادی، نظامی و قطعات صنعتی به ایران در نیمه اول دهه ۶۰، امریکا تحریم واردات نفت ایران را کلید زد. فرانسه نیز خرید نفت خام ایران را به کلی تحریم کرد و آلمان هم واردات نفت ایران را کاهش داد.
اما به رغم تحریمهای گسترده تسلیحاتی، ایران توانست با تکیه بر توان داخلی، بخش عمدهای از نیازهای دفاعی خود را تأمین کند. صنایع دفاعی ایران در طول جنگ پیشرفت قابل توجهی داشتند. اما این پیشرفت در دوران پسا جنگ تصاعدی بود. بعد از اتمام جنگ و شناسایی ضعفها و نیازهای تسلیحاتی، نیروهای مسلح اهتمام ویژهای را برای بومیسازی مدرنترین سلاحها و حتی تسلیحاتی که به طور انحصاری در اختیار چندقدرت بزرگ بود، به کار بردند.
در حال حاضر، بازدارندگی ایران نیز بر پایه همین توانمندیهای نظامی بومی تعریف میشود. اگر قدرت نظامی ایران، به کشورهای دیگر وابسته بود و ایران نیز مانند اعراب، توانمندیهای نظامی را با خرید اسلحه و نه ساخت داخلی تأمین میکرد با هر تصمیمی دچار زوال میشد و در نتیجه مسئله دفاع از معنا تهی میگشت. در نتیجه، مقاومت و نگاه به درون تنها راه برون رفت از بحرانهای تحمیلی است. البته دیپلماسی هم به عنوان یک روش و ابزار برای کنترل منازعات را نمیتوان نفی کرد، اما اتکای صرف به آن خطاست. تجربه هم همین را میگوید. بنابراین برای مقابله با بحرانها باید قوی بود و قدرت هم عاریتی نیست. مظاهر این قدرت هم در توان دفاعی و بازدارندگی، اتحاد و انسجام ملی و دیگر مؤلفههای قدرت مصداق پیدا میکند.