جوان آنلاین: یادم میآید در گذشته بسیاری از پدر و مادرها سواد بالایی نداشتند، اما گنجینهای از شعر و ضرب المثل در ذهنشان بود. هرگاه خطایی میکردیم پیش از هر توضیح و تذکری پدر و مادر با دو بیت شعر یا یک حکایت کوتاه راه درست را نشان میداد. پدرم وقتی میخواست مرا از انتخاب نادرست بازدارد تنها این مصرع را میخواند: «این ره که تو میروی به ترکستان است...» همین یک جمله، بیداد و قال و نصیحتهای طولانی کافی بود تا به اشتباهم پی ببرم و همزمان دل به شعر و زبان مادری بسپارم.
مادرها هم استاد روایت بودند. با قصههایی از زندگی خود یا داستانهای کهن، ادب و اخلاق را به ما میآموختند. با شنیدن این قصهها و مصرع ها، بی آنکه متوجه شویم واژههای تازه یاد میگرفتیم، ساختار درست جملهها را میآموختیم و با قافیه و ضرب المثل انس میگرفتیم. اما امروز چه؟ دنیای مدرن و سبک زندگی پرمشغله، خانوادهها را درگیر کرده است. والدین زیر بار کارهای روزمره و دغدغههای اقتصادی فرصت گفتوگوهای طولانی ندارند و کودکان ساعتهای زیادی را با تلفن همراه، تبلت و شبکههای اجتماعی میگذرانند. ارتباط زنده و صمیمانهای که زبان فارسی را به طور طبیعی به نسل بعد منتقل میکرد، حالا کم رنگتر شده است. از سوی دیگر، واژههای بیگانه بی محابا به گفتوگوی روزمره ما راه یافته است. ماجرا برای من زمانی پررنگ شد که در تله کابین نمک آبرود، عکاسی برای گرفتن عکس یادگاری حین بازی از پسرم خواست «یک لایک بفرستد.» همان لحظه گفتم: «پسرم، یعنی یک نشان پسند با دستت نشان بده.» این دسته جملات از زبان بیگانه را زیاد میشنویم. مثل «میخوای توی این بازی join بشی؟»، «این فیلم خیلی cool است!» یا «برای این کار وقت زیادی needed است» جملاتی که دارد کم کم ما را از زبان مادری و هویت خودش دور میکند.
چالش دیگر، کاهش مکالمههای واقعی است. در گذشته شبها دور هم جمع میشدیم، قصه میخواندیم و خاطره تعریف میکردیم. هر گفتوگو فرصتی برای تمرین زبان فارسی بود. امروز بسیاری از مکالمات به پیامک و شبکههای اجتماعی خلاصه میشود، رسانههایی که نمیتوانند جای گفتوگوی زنده و واژه آموزی طبیعی را بگیرند. افزون بر این، بعضی والدین آموزش زبان فارسی را تماماً بر عهده مدرسه میگذارند، در حالی که زبان مادری در خانه شکل میگیرد. کودک از رفتار و گفتار والدین الگو میگیرد. اگر پدر و مادر خود از کلمات بیگانه زیاد استفاده کنند یا کمتر شعر و داستان بخوانند، فرصت آشنایی فرزند با غنای زبان فارسی کاهش مییابد.
راهحل، پیچیده و دشوار نیست. کارشناسان بر این باورند که کتاب خوانی خانوادگی، شعر، قصه و داستانهای کهن دایره واژگان کودک را گسترش میدهد. گفتوگوی روزانه، صحبتکردن طولانی و صمیمانه، حتی درباره اتفاقات ساده روز، تمرین بیبدیل زبان است. بازیهای واژهای، حدس زدن معنی واژهها یا ساختن داستان کوتاه، زبان را زنده و شیرین نگه میدارد. الگوی والدین، احترام به زبان فارسی در گفتار پدر و مادر، بزرگترین آموزگار کودک است.
بنابراین خانه، نخستین و مهمترین نهاد پاسداشت زبان مادری است. هر جمله، هر داستان و هر بیت شعری که در جمع خانواده خوانده میشود، پلی میان نسلها و حافظ هویت فرهنگی ماست. اگر والدین این نقش را جدی بگیرند، زبان فارسی نه تنها در کتابها و کلاسهای درس، بلکه در قلب و ذهن فرزندانشان زنده میماند.