بحران کمآبی سالهاست گریبان کشورمان را گرفته است و هر سال با شدت بیشتری خودنمایی میکند. در این میان، بار دیگر مردم با صرفهجویی قابلتوجه خود، بخشی از این بحران را مهار و در پایتخت تاکنون ۱۳درصد در مصرف آب صرفهجویی کردهاند. این رویه نشان از حس مسئولیتپذیری و همراهی مردم با شرایط دشوار است، اما وزارت نیرو، بهعنوان متولی اصلی مدیریت منابع آب، دقیقاً چه اقداماتی برای حل این بحران انجام داده است؟ قطعاً! بنا نیست بار سنگین مدیریت مصرف صرفاً روی دوش مردم باشد چراکه اگر چنین است، پس چه نیازی به نهاد عریضوطویلی مثل وزارت نیروست!
تهران با جمعیتی رو به رشد و منابع آبی محدود، سالهاست با چالش کمآبی دستوپنجه نرم میکند. امسال، اما وضعیت از همیشه وخیمتر شد. کاهش بارندگیها، افزایش دما و رشد تقاضای آب، شرایطی را رقم زد که حتی موضوع مافیای پمپ و مخزن نیز مطرح شد. در این میان، مردم با درک شرایط، بار دیگر در لحظات حساس، نقشی کلیدی ایفا کردند. صرفهجویی ۱۳درصدی در مصرف آب، نتیجه مشارکت جمعی شهروندانی است که با تغییر الگوی مصرف، از شستوشوی غیرضروری خودرو تا کاهش زمان استحمام، تلاش کردند شهرشان از تنش آبی عبور کند.
طبق گفته سخنگوی صنعت آب، اگر شهروندان ۱۲درصد دیگر در مصرف آب صرفهجویی کنند، میتوان پاییز پیشرو را با تنش قابلقبول پشت سر گذاشت. تلاش مردم تا همینجا هم نشاندهنده عزم جدی برای همراهی با برنامههای مدیریت بحران است. این تلاش ثابت میکند با مشارکت مردم میتوان گرههای بزرگی را باز کرد، اما آیا این کافی است؟ و مهمتر از آن، آیا وزارت نیرو به همان اندازه که از مردم انتظار دارد، خود نیز در این میدان نقشآفرینی کرده است؟
وزارت نیرو در سالهای اخیر بارها از برنامههای خود برای مدیریت بحران آب سخن گفته است. از اصلاح شبکههای فرسوده گرفته تا انتقال آب بینحوضهای و توسعه منابع جدید، اما وقتی پای عمل به میان میآید، گزارشهای شفاف و ملموس کمتر به گوش میرسد. همین چند هفته قبل، شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور در واکنش به یادداشت «جوان» با عنوان «اعتماد مردم را آب نکنید»، جوابیهای ارسال و هدررفت فیزیکی آب در شبکههای توزیع را حدود ۱۵درصد اعلام کرد، البته این رقم بدون احتساب هدررفت غیرفیزیکی ناشی از برداشتهای غیرمجاز، شمارشگرهای معیوب و حوادث است. بنابراین همچنان بخش قابلتوجهی از منابع آبی هدر میرود.
حالا وزارت نیرو باید پاسخ دهد برای کاهش هدررفت فیزیکی و مدیریت هدررفت غیرفیزیکی چه اقدامات مشخصی انجام داده است؟ یکی از اقدامات مورد اشاره وزارت نیرو، انتقال آب از سد طالقان به تهران است که گفته میشود میتواند نیاز آبی ۳میلیون نفر را تأمین کند. وزیر نیرو، اعلام کرده است این طرح مصوبه قانونی دارد و پیش از اجرای آن، مدیریت مصرف در تهران سه برابر ظرفیت این انتقال آب اثرگذاری داشته است. این ادعا، هرچند امیدوارکننده است، اما جزئیات بیشتری میطلبد. اینکه این انتقال آب، راهحلی پایدار است یا تنها مسکنی موقت برای تسکین بحران؟ و مهمتر از همه، چرا همچنان بخش عمده فشار مدیریت بحران بر دوش مردم است، در حالی که وزارت نیرو باید نقش محوری را در برنامهریزیهای بلندمدت و زیرساختی ایفا کند؟
کاهش هدررفت آب، نیازمند سرمایهگذاریهای کلان برای نوسازی خطوط لوله، استفاده از فناوریهای پیشرفته برای تشخیص نشتی و اصلاح زیرساختهاست، اما واقعیت این است که چنین پروژههایی زمانبر و پرهزینهاند و به نظر میرسد وزارت نیرو هنوز نتوانسته است برنامهای منسجم و قابلاجرا برای این منظور ارائه دهد. بخش دیگری از هدررفت آب، به عوامل غیرفیزیکی مثل برداشتهای غیرمجاز و خرابی کنتورها مربوط میشود. این بخش، به گفته مسئولان، با همکاری مردم و گزارشدهی به سامانه ۱۲۲ قابلکنترل است، اما آیا وزارت نیرو باید برنامهای مشخص برای شناسایی و برخورد با برداشتهای غیرمجاز داشته باشد و نباید صرفاً انتظار داشته باشد مردم با گزارشدهی، این مشکل را حل کنند. به نظر میرسد اینجا هم بار مسئولیت به سمت شهروندان پاس داده شده است، بدون اینکه شاهد اقدامات قاطع و ساختاری از سوی متولیان باشیم.
به نظر میرسد بخش عمده فشار مدیریت بحران آب، روی دوش مصرفکنندگان است. این در حالی است که عوامل ریشهای مثل افزایش جمعیت، مهاجرتهای غیررسمی و توسعه بیرویه شهری، تقاضای آب را بهصورت تصاعدی بالا برده است. تهران با جمعیتی که هر سال رشد میکند، نمیتواند صرفاً با صرفهجوییهای کوتاهمدت مردم از بحران آب عبور کند. بدون برنامهریزیهای کلان برای مدیریت منابع، توسعه منابع پایدار و کاهش وابستگی به انتقال آب بیناستانی، این چرخه معیوب ادامه خواهد یافت. وزارت نیرو باید پاسخ دهد که برای مدیریت این ناترازی چه برنامههای مشخصی در دست اجرا دارد؟ آیا پروژههای توسعه منابع جدید، مثل بازچرخانی آب یا استفاده از پساب تصفیهشده، در دستور کار است؟ آیا برای کاهش وابستگی به منابع آبی خارج از تهران، مثل سد طالقان، طرحهای جایگزینی وجود دارد؟ و از همه مهمتر، چه برنامهای برای مدیریت رشد تقاضای آب در اثر افزایش جمعیت و توسعه شهری تدوین شده است؟
نقش مردم در مدیریت بحران آب غیرقابلانکار است. صرفهجویی ۱۳درصدی فعلی و هدفگذاری برای ۱۲درصد دیگر، نشاندهنده تعهد شهروندان به حفظ منابع آبی است، اما این مشارکت، بهتنهایی نمیتواند راهحل پایدار باشد. بدون بازسازیهای ساختاری، سرمایهگذاریهای کلان و برنامهریزیهای بلندمدت، صرفهجوییهای مردم تنها میتواند مانند یک مسکن، درد را موقتاً تسکین دهد. وزارت نیرو باید از نقش نظارهگر خارج شود و با ارائه گزارشهای شفاف، مردم را در جریان اقدامات خود قرار دهد. مردم بارها نشان دادهاند که در شرایط بحرانی، آماده همکاری هستند. حالا نوبت وزارت نیرو است که با اقدامات ملموس و برنامههای راهبردی، نشان دهد شانهبهشانه مردم در این مسیر حرکت میکند. کاهش هدررفت شبکه، توسعه منابع جدید، مدیریت تقاضای آب و برنامهریزی برای آیندهای پایدار، حداقل انتظاراتی است که از متولیان آب کشور میرود.
جان کلام آنکه بحران آب، چالش پیچیدهای است که با شعار و وعدههای کلیشهای حل نمیشود، نیاز به اقدامات عملی و ملموس دارد؛ اقداماتی که مردم را بهعنوان شریکی همدل در کنار خود و نه بهعنوان تنها راهحل، ببیند. وزارت نیرو باید از تکیه صرف بر صرفهجویی شهروندان دست بکشد و با شفافیت، گزارش روشنی از عملکرد خود ارائه کند تا مردم بدانند چه گامهای مشخصی برای کاهش هدررفت آب شبکه برداشته شده است؟ چه پروژههایی برای نوسازی زیرساختها، توسعه منابع پایدار یا مدیریت برداشتهای غیرمجاز در جریان است؟ آیا برنامهای برای بازچرخانی آب یا کاهش وابستگی به انتقال آب بیناستانی وجود دارد؟ و باید با ارائه برنامههای بلندمدت و گزارشهای دقیق، اعتماد مردم را جلب کند و نشان دهد در این بحران، شانهبهشانه شهروندان حرکت میکند، نه صرفاً نظارهگر تلاشهای آنهاست.