رژیم منفور صهیونیستی همچنان به کشتار و نسلکشی خود در غزه ادامه میدهد. در حالی که آمار رسمی شهدای این نسلکشی بیوقفه از ۵۶ هزار نفر گذشته (و حتی در آمارهای غیررسمی به ۱۰۰ هزار نفر رسیده است)، مقامات کاخ سفید و وزارت امور خارجه امریکا در عوض مهار ماشین توحش و نسلکشی مشترک خود و تلآویو، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد را صرفاً به اتهام «تأکید بر جرایم صهیونیستها و امریکا» تحریم کردهاند! مارکو روبیو، وزیر امور خارجه امریکا در مواضعی وقیحانه مدعی شده که کشورش دیگر تحمل گزارشهای فرانچسکا آلبانزه، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور فلسطین را ندارد! آلبانزه در تازهترین گزارش خود تأکید کرده که بیش از ۶۰ شرکت امریکایی از جمله تولیدکنندگان سلاحهای سنگین و دارندگان فناوریهای نوین در نسلکشی ساکنان غزه دست دارند. گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد صرفاً از این شرکتها خواسته است همکاری خود را با رژیم صهیونیستی متوقف سازند!
اما طرح همین مطالبه حداقلی نیز به مذاق سران کاخ سفید خوش نیامده است! گویا در این معادله خونین و ضد انسانی، سازمان ملل متحد صرفاً باید به بستری برای توجیه جنایات امریکا و صهیونیستها تبدیل شود و دیگر هیچ! آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد نیز با سکوت آزاردهنده خود به واشینگتن و تلآویو جهت ادامه کشتار کودکان و زنان بیگناه فلسطینی در نوار غزه و کرانه باختری چراغ سبز نشان داده است. حتی گوترش در قبال تحریمهای وضع شده علیه گزارشگر ویژه نهاد متبوعش (سازمان ملل متحد) نیز کمترین واکنشی علیه وزارت خارجه امریکا نشان نداده تا مبادا خاطر ترامپ آزرده شود!
بشر از واقعیاتی که از نیمه قرن بیستم و متعاقب تشکیل سازمان ملل متحد شاهد آن بوده رنج میبرد. سازمانی که ساختار و کارکرد آن متناظر با اهداف کلان، میان مدت و حتی خرد ترسیم شده از سوی بازیگران سلطهگر و متوحش در نظام بینالملل و در رأس آنها واشینگتن و تلآویو شکل گرفته است. آنچه در این منظومه نامتوازن به چشم میآید حبس سنگها و رهایی سگهاست. گروکشی امریکا از سازمانهای ظاهراً بینالمللی موضوعی نیست که بتوان چشمان بیدار بشری را به روی آن بست. در جریان شیوع ویروس کرونا نیز تنها به دلیل انتقاد سازمان بهداشت جهانی از دولت ترامپ بابت عدم پایبندی به پروتکلهای مشترک و مورد توافق جمعی در جهان، کمکهای ایالات متحده امریکا به این سازمان را تعلیق کرد. نمونههای متنوع این ماجرای تلخ در طول دههها و سالهایی که از جنگ جهانی دوم سپری شده است، بارها تکرار شده است. گروکشی آشکار از سازمانهای بینالمللی، مرهون بودجه کلان و اضافه بر سازمانی است که ایالات متحده به این سازمانها اختصاص میدهد و از این طریق دبیرکل و حتی مدیران ارشد و میانی این سازمانها را تبدیل به «مهرههای بازی ضد بشری» واشینگتن میکند. وقوع جنگ غزه و اثبات ناتوانی خودخواسته یا ناخواسته سازمان ملل متحد در پشتیبانی و دفاع حداقلی از کودکان و زنان غزه میل به «بازتعریف» و بلکه «بازتأسیس» سازمانهای بینالمللی در جهان امروز را دوچندان میسازد.