جوان آنلاین: مرحله نخست دومین دفاع مقدس تمام شد، اما آنچه ماند، اعتماد مردم به کشورشان بود. ثبات همیشه از جایی برمیگردد که مردم احساس امنیت کنند. امروز در کوچههای شهر آنچه دیده میشود، بازگشتن تدریجی زندگی به روال است. میدانهای ترهبار با میوه و صیفی تازه پر شدهاند، سوپرمارکتها لبریزند و مردم بدون شتاب خرید میکنند. این تصویر واقعی ایران امروز است؛ پس از عبور از طوفانی که میخواست ساختار زندگی ما را بلرزاند. آزمون دولت، بازار و مردم هنوز ادامه دارد. در روزهایی که دومین دفاع مقدس در حال انجام بود، آنچه دیدیم، ثبات زنجیره تأمین بود. کامیونها راه افتادند، انبارها باز ماندند و تصمیمات درست در لحظه اجرا شد.
بازار کشورمان در اولین هفته پس از تکمیل طعم تلخ شکست به دشمن زبون صهیونی، آرامشی کمسابقه را تجربه میکند. قفسهها پر از مراجعهکنندگان کماضطراب است و فروشندگان با لبخند پاسخ میدهند. در بازدید میدانی از فروشگاههای مناطق مختلف روند تأمین و توزیع کالاهای اساسی منظم و بیوقفه ادامه دارد. در میدانهای میوه و ترهبار، بارگیری شبانه با سرعت بیشتری ادامه دارد. پس از تثبیت اوضاع امنیتی، اولویت ملی، بازگشت کامل جریان لجستیک بود. گزارشها حاکی از بازگشت ۹۳ درصدی ظرفیت بارگیری به وضعیت عادی است. در بنادر، تخلیه کالا با شتاب بیشتری در حال انجام است. همچنین واگنهای باری نهادههای دامی، برنج و روغن را طبق برنامه جابهجا میکنند. دولت که پیش از این، سیاستهای پدافندی را در اولویت داشت، حالا وارد مرحله بازیابی فعالانه بازار شده است. ستاد تنظیم بازار با همکاری وزرای اقتصاد، کشاورزی، صمت و نیرو، اقدامات زیر را اجرایی کردهاند: احیای ذخایر راهبری با بارگیری از مبادی تازه وارداتی، اولویتدهی به اصناف آسیبدیده، پشتیبانی از ناوگان حمل برای تأمین سوخت و قطعات، تسریع در تخصیص ارز وارداتی از منابع جدید بانکی.
اعتماد عمومی، پیشران بیصدای آرامش
آنچه از گزارشهای میدانی مشهود است، نه فقط پایداری کالا، بلکه پایداری رفتار اجتماعی است. مردم بدون اضطراب خرید میکنند، صفها شکل نگرفته و تمایل به احتکار خانگی صفر شده است. قیمتها نیز از ثبات نسبی حکایت دارند. برنج ایرانی با میانگین قیمت تثبیت شده، قیمت مرغ کمتر از ۳ درصد نوسان داشته و نرخ تخممرغ نیز بهدلیل تأمین کافی نهادهها، کاهشی بوده است. روغن نباتی، شیر، ماکارونی و قند نیز در محدوده نرخ مصوب در حال فروش هستند. روغن خام نیز در هفته گذشته در شبکه توزیع وارد شده است و همه اینها رکوردی بیسابقه پس از جسارت رژیم کودککش به خاک ایرانمان محسوب میشود. بخش خصوصی نیز وارد فاز بازسازی شده است. مراکز توزیع با تخفیفهای مرحلهای به تقویت عرضه کمک کردهاند. بسیاری از واحدهای تولیدی کوچک، بهویژه در بخش لبنیات و کنسرو، تولید خود را بهسرعت به روال قبل بازگرداندهاند. اقتصاد کشورمان در لحظهای تاریخی ایستاده است. جایی که از دل بحران، ظرفیت نوآوری و چابکی بیرون میزند. کارشناسان معتقدند تجربه این بحران، الگویی برای مدیریت ریسک، هوشمندی در توزیع و مشارکت مردمی در پایداری بازار بهوجود آورده است. آنچه امروز در فروشگاهها و میدانها دیده میشود، نتیجهای مستقیم از ترکیب مدیریت متمرکز، تجربه نهادی و بلوغ اجتماعی است.
مردم، شریک دولت در مدیریت آرامش بازار
در سالهای گذشته، واژه «مردم» در بسیاری از متنهای اقتصادی، تنها مصرفکننده یا مخاطب سیاست بود، اما تحولات اخیر نشان داد که مردم در عمل به یک بازوی واقعی برای پایداری بازار تبدیل شدهاند. رفتار مصرفکننده در دوران دفاعمقدس۱۲روزه، نهتنها از هیجان و شتاب خالی بود، بلکه نشانهای از درک عمیق اجتماعی نسبت به منافع ملی داشت. در بسیاری از فروشگاههای زنجیرهای، میزان مراجعههای غیرضروری، حتی در روزهای اوج التهاب، کمتر از بازه مشابه سالهای قبل بود. خانوادهها برنامهریزی خرید خود را بر مبنای نیاز واقعی تنظیم کردند، حجم خرید کاهش و رعایت هموطنان افزایش یافت. این یعنی مردم، برخلاف انتظار برخی رسانههای خارجی به جای فشار بر بازار، به تعادل آن کمک کردند. رفتارهای اقتصادی با محوریت «خرید منطقی»، «تقسیم منابع» و «تقویت پشتجبهه زندگی» بهراه افتاد که نقش مؤثری در حفظ فضای روانی ایفا کرد. بخشی از این جریان، به همت جوانان سامان یافت که با انتشار اطلاعات معتبر، مقابله با شایعات و حتی کمک به تأمین مایحتاج خانوادههای کمبرخوردار، عملاً وارد میدان شدند. از سوی دیگر، دولت تنها به «توزیع کالا» اکتفا نکرد. بخش مهمی از سیاستها، به حوزه «مدیریت تقاضا» اختصاص یافت. یکی از اقدامات کلیدی، راهاندازی سامانههای پایش تقاضا و ثبت خرید خانوارها بود که بهصورت غیرمستقیم، تحلیل رفتار مصرف را ممکن ساخت. همچنین، اطلاعرسانی عمومی در رسانهها درباره ذخایر موجود، نحوه تأمین کالا و مسیرهای حمل، سبب شد اضطراب عمومی کاهش یافته و تقاضای هیجانی مهار شود. برای نخستین بار در یک بحران منطقهای، مصرف کالاهای اساسی نه با محدودیت سهمیهای، بلکه با اعتماد عمومی به کفایت منابع مدیریت شد.
در این میان، نقش رسانههای مسئول، چه در بخش دولتی و چه در بخش مردمی بیبدیل بود. بسیاری از کانالهای خبری، به جای دامنزدن به شایعات، بر پخش اطلاعات واقعی و کارشناسی تمرکز کردند. گفتوگوهای زنده با معاونان وزارتخانهها، ارائه آمار روزانه از حجم کالاهای در حال توزیع و گزارشهای میدانی از میادین و فروشگاهها، ذهن مردم را از فضای ابهام خارج کرد. این همکاری بیصدا، از آن نقاطی است که گزارشهای رسمی کمتر به آن پرداختهاند، اما در میدان واقعی، بخش مهمی از تعادل بازار را مدیون همین «همراهی» هستیم.
ضرورت بهبود معیشت در دوران آرامش
امروز که زنجیره توزیع پابرجاست، بازار آرام گرفته و مصرف در مسیر تعادل است، زمان آن رسیده که دولت، نهادهای اقتصادی و مدیران اجرایی این لحظه را نه پایان بحران، بلکه آغاز ترمیم بدانند. در تمام این روزهای سخت، مردم نهتنها بازار را بر هم نزدند، بلکه آن را نگه داشتند. نه فقط خرید نکردند که صبوری کردند. نه تنها صف ایجاد نکردند که آن را مدیریت کردند. این مردم، حالا مستحق توجهی متفاوتند؛ سیاستگذاری معیشتی باید به سمت رفاه پایدار و ملموس حرکت کند. تجربه این دوره نشان داد که در دل سختترین شرایط، میتوان سازوکارهای منصفانهتری برای توزیع، قیمتگذاری و پشتیبانی از گروههای ضعیفتر طراحی کرد. حالا که زیرساختها پابرجاست و نظم بازار برقرار، زمان آن است که سهم واقعی مردم از این استقامت پرداخت شود؛ نه فقط با بستههای حمایتی، بلکه با اراده سیاسی برای کاهش فاصله طبقاتی، مهار تورم مزمن و افزایش درآمد خانوارها. در این میانه، اعتماد عمومی بزرگترین سرمایه است. مردمی که در جنگ اقتصادی بیهیاهو جنگیدند، حالا چشمانتظار عدالت اقتصادیاند. آنان که سنگر شهر را خالی نکردند، سزاوار آنند که زندگیشان هم سنگینتر از گذشته نباشد. این آرامش باید مقدمهای برای بازسازی معیشت مردم شود.