کد خبر: 1300588
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۲:۲۰
امام خمینی (ره) روحیه استکبارستیزی را در ملت‌ها نهادینه کرد بنیانگذار انقلاب اسلامی در این رابطه می‌فرماید: «خدای تبارک و تعالی ما را مکلف کرده که با این طور اشخاص، با این طور ظَلَمه، با اینهایی که اساس اسلام را دارند متزلزل می‏کنند
فاطمه بصیری

جوان آنلاین: ظلم‌ستیزی و سازش‌ناپذیری با قدرت‌های استکباری از مهم‌ترین سیره‌های عملی امام خمینی (ره) و برخاسته از تفکر دینی و باور ناب اسلامی ایشان بود. واژه استکبار که در ادبیات سیاسی ما رایج شده است، ریشه در تعالیم قرآن کریم دارد. مبارزه با ظلم، نفی سلطه و استکبار از اصول بنیادین اندیشه سیاسی اسلام و در نتیجه از اصولی‌ترین شیوه مبارزاتی حضرت امام خمینی (ره) به شمار می‌آید. 
بنیانگذار انقلاب اسلامی در این رابطه می‌فرماید: «خدای تبارک و تعالی ما را مکلف کرده که با این طور اشخاص، با این طور ظَلَمه، با اینهایی که اساس اسلام را دارند متزلزل می‏کنند و همه مصالح مسلمین را دارند به باد می‏دهند، ما مکلفیم که با اینها معارضه و مبارزه بکنیم. اگر یک وقتی هم دست‌مان برسد، دست به تفنگ می‏بریم و معارضه می‏کنیم. خودمان تفنگ به دوش‌مان می‏زنیم و معارضه با آنها می‏کنیم‏.»
ایشان همچنین هرگونه تلاش برای نزدیکی، سازش و مصالحه با استکبار را مردود و آن را در تعارض با عزت مسلمانان می‌دانند. حضرت امام خمینی (ره)، با استناد به آیات و روایات متعددی که پذیرش ولایت کفار و مستکبران را نفی می‌کند، کسانی را که به‌دنبال سازش با دشمنان خدا هستند، خائن می‌شمرد. ایشان می‌فرماید: «کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمی‏دانیم، ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!... اگر بندبند استخوان‌های‌مان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده‌زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‏مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه کفر و شرک را امضا نمی‏کنیم.»
به طور خلاصه، مبارزه با استکبار جهانی از دیدگاه امام خمینی (ره) به معنای مبارزه با ظلم، سلطه و استبداد و تلاش برای برقراری عدالت و آزادی در جهان است. امام‌خمینی (ره) حکومت‌های غیرتوحیدی منحرف و حاکم بر ملت‌های جهان را استثمارگر و سلطه‌جو معرفی کرده و امریکا را مظهر استثمار جهانی شمرده است. از نگاه ایشان، ریشه استثمارگری این قدرت‌ها به خوی استکباری آنان برمی‌گردد، گویی غیرصاحبان قدرت و اقمار آنان، کسی حق حیات ندارد، از این رو مقابله با استعمار و استثمار به عنوان نمادی از استکبار جهانی حیاتی خواهد بود. 
اصل اساسی دیگر برای مقابله با استکبار جهانی در نگاه ژرف و دقیق حضرت امام (ره) تداوم و همیشگی بودن مقابله است. ایشان مبارزه با کفر، شرک و نفاق را که جبهه متحد نظام استکباری دنیا را به ‏وجود می‌‏آورند، مقطعی و محدود به عصر و زمان خاصی نمی‏‌دانست. 

 تأثیر فراگیر رویکرد ضداستکباری  امام خمینی (ره)
انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) خالق خیزش موفق در برابر قدرت‌های بزرگ بود و از این جهت روحیه مبارزه با ظلم و قدرت‌های استکباری را در عمق جان مردم تحت سلطه و ستم را تقویت کرد و در نتیجه، زمینه جنبش‌های رهایی‌بخش و ضداستعماری را بیش از پیش فراهم ساخت. اگرچه تا قبل از پیروزی انقلاب، مواجهه مردم یک کشور با دنیای استکباری و ایستادگی در برابر قدرت‌های بزرگی، چون امریکا از ذهنیت دور بود، اما شکل‌گیری و تثبیت انقلاب اسلامی و پیروزی‌های چندجانبه آن در برابر فشار‌ها و سنگ اندازی‌های دشمنان سبب شد ایران الگویی برای مبارزات ضد استعماری تلقی شود و قیام‌های ضدامپریالیستی در عرصه جهانی جان تازه‌ای بگیرند. شهید دکتر فتحی‌شقاقی، رهبر پیشین سازمان جهاد اسلامی فلسطین در خصوص تأثیر انقلاب اسلامی بر مبارزات مردم فلسطین می‌گوید: این انقلاب به ما فهماند که پیروزی ما در گرو پیروی از راه امام خمینی است، از همین رو ناگهان در و دیوار مساجد سرزمین‌های اشغالی به ویژه مسجدالاقصی با تصاویر حضرت امام تزئین شد. 
یکی از نکات قابل توجه این است که حتی غیرمسلمانان گوشه و کنار جهان تحت تأثیر ارزش‌های انقلاب، به مقابله با استکبار برخاستند. مانند محرومان آفریقا، امریکای‌جنوبی، امریکای‌شمالی، جنوب‌شرقی آسیا و اقیانوسیه گرفته تا خاورمیانه عربی و سرزمین‌های اشغالی فلسطین و جنوب لبنان. 
در حقیقت، انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) نظریه و گفتمان جدیدی را به دنیای سیاست و حکومت عرضه داشت که تا پیش از این وجود نداشته است؛ گفتمانی که به طور محسوس یا حتی نامحسوس منشأ بسیاری از تحولات عمیق و بنیادین در جهان امروز است. امروزه، رویگردانی کشور‌های تحت سلطه امریکا و کشور‌های مستقلی که در چارچوب نظام امریکا بر جهان دچار خسران شده‌اند، مانند کشور‌هایی تحت عنوان جنوب جهانی از قواعد تحمیلی غرب و تلاش برای ایجاد مکانیسم‌هایی برای رهایی از این نظام، چون تشکیل ائتلاف‌هایی در جهت خلاف نظام غربی، نمونه‌ای از خیزش در برابر استکبار محسوب می‌شود. 

 تحول نظام سلطه و سلطه مدرن
اگرچه پیش از این، تعریف استکبار و به تبع آن استعمار، اعمال زور آشکار و تسلط مستقیم قدرت‌های بزرگ بر کشور‌ها یا واحد‌های سیاسی بود، اما شرایط دنیای امروز، افزایش آگاهی جوامع و ناکارآمدی سیستم استثمار کلاسیک سبب شده است نظام سلطه دچار تحول شود و به طور نامحسوس و غیرمستقیم بر مجموعه دولت‌ها حکمرانی کند. 
در واقع، قدرت‌های بزرگ تلاش کردند برای کمتر کردن هزینه‌های سیاسی و به دست آوردن وجهه حامی ارزش‌های انسانی سازوکار‌هایی را تعیین کنند که وابستگی دولت‌ها به خود را افزایش دهد و هر گونه اختیار عمل آنها را کنترل کنند. ترویج لیبرال‌دموکراسی، جهانی‌سازی، حمایت دروغین از حقوق بشر و نفوذ در ساختار‌های تصمیم گیری یک کشور از جمله مصادیق استعمار مدرن به شمار می‌آیند. اما این تحول ایستا نیست و امریکا سال‌هاست شیوه‌های استعماری خود را به‌روز رسانی و متناسب با شرایط موجود تنظیم می‌کند. به طور مثال، امریکا در برهه کنونی تلاش دارد از دریچه مذاکره با ایران، شرایط خود را بر ایران تحمیل کند و با طرح درخواست‌های حداکثری و نافی استقلال کشور، پدیده تسلط بر فناوری هسته‌ای را کلید بزند، از این رو جمهوری اسلامی که شیوه سیاست خارجه خود را مبتنی بر ظلم‌ستیزی و نفی سلطه قرار داده است، باید شیوه‌ای را به کار گیرد که هم از امکان طرح این گونه درخواست‌ها جلوگیری کند و هم با رد این درخواست‌ها بر گفتمان ضداستکباری خود تأکید کند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار