جوان آنلاین: دنیای موسیقی در ایران روزهای عجیبی را پشت سر میگذارد. در روزهایی که بلیت کنسرتها دوباره افزایش قیمت داشته، و گاه و بیگاه نظارهگر لبخوانی و پلیبک خوانندگان تازه وارد در کنسرتها هستیم، روی صحنه رفتن بازیگران معروف و سرشناس فضای تازهای را در دنیای آشفته موسیقی این روزها باز کرده است.
این هم از مصائب فضای هنری ایران است؛ ستارههای مشهور به حوزههای کاری خودشان بسنده نمیکنند و علاقه دارند به فضاهای دیگر نیز سرک بکشند و با وجود انتقادات، همچنان به کارشان ادامه میدهند. ورود بازیگران مشهور به حوزه خوانندگی یکی از همان انتقادات همیشگی به سلبریتیهاست.
این بازیگران که در حوزه خودشان به اندازه کافی پول و درآمد دارند، باز به دنبال تب کنسرت گذاشتن و خوانندگی کردن هم هستند؛ هر چقدر هم در این راه بیاستعداد و بدصدا باشند، باز به خوانندگیشان ادامه میدهند و متأسفانه به فضای موسیقی کشور نیز آسیب میزنند.
معروف هستم پس کنسرت میگذارم
محمدرضا گلزار، معروفترین بازیگری است که با وجود انتقادات نسبت به جنس صدا و نوع خوانندگیاش، همچنان آهنگ ضبط میکند و کنسرت میگذارد. قطعات موسیقی این بازیگر معمولاً در شبکههای اجتماعی سوژه میشود و مردم نسبت به کیفیت پایین آهنگها و صدای گلزار معترض هستند، اما او که از بابت داشتن طرفدار و هوادار خیالش راحت است، بدون دغدغه کنسرتهایش را برگزار میکند!
مورد عجیب دیگر در حوزه موسیقی به کنسرت مهران مدیری و سجاد افشاریان با نام نقد کنسرت-نمایش «جان بیقرار» برمیگردد. مثل اینکه اصطلاح «کنسرت- نمایش» در این روزها بیشتر به تلهای شبیه شده تا چهرههای مشهور با خیال راحت هر چیزی را روی صحنه اجرا کنند و در نهایت هم بگویند این یک «کنسرت- نمایش» بود دیگر!
«کنسرت- نمایش» در ایران تا این اندازه رواج پیدا کرده و در طول سال کنسرتهای زیادی با این عنوان برگزار میشود که در جای خودش نیاز به بررسی دارد. کشورهای صاحب موسیقی و تئاتر در طول یک سال آنقدر «کنسرت- نمایش» برگزار نمیکنند و این هم از عجایب دنیای هنر در ایران است. این «کنسرت- نمایشها» معمولاً، چون عنوان کنسرت و نمایش را همزمان یدک میکشند، بلیتهای ارزانی به مخاطبانشان نمیفروشند.
تجربه ناموفق دیگری از مدیری
مهران مدیری که در طول سالهای اخیر علاقهاش را به موسیقی چندین بار نشان داده و معمولاً هم بازخورد خوبی از مخاطبانش نگرفته، همچنان به برگزاری کنسرت و خوانندگی علاقه نشان میدهد. اما کنسرت آخر او با عنوان «جان بیقرار» با انتقادات زیادی از بابت نحوه اجرا و کیفیت خوانندگی مواجه شده و حتی کلیپهای خوانندگی او در شبکههای اجتماعی هم وایرال شدند و کاربران نسبت به کیفیت این اجرا واکنش نشان دادند.
از طرف دیگر، سجاد افشاریان که هیچ سابقهای در خوانندگی و موسیقی ندارد با خواندن جملاتی روی سن آمد تا کار ناتمام مدیری در این کنسرت را کامل کند. مشخص نیست افشاریان بر اساس کدام منطق و ذهنیتی در کنسرت موسیقی شروع به خواندن یکسری جملات احساسی کرده و واقعاً چرا باید یک کنسرت که مردم برایش بهای کمی پرداخت نمیکنند، چنین وضعیتی داشته باشد.
خوانندگی کار شما نیست!
برخی مخاطبان کنسرت مهران مدیری و سجاد افشاریان به این کنسرت واکنشهای منفی نشان دادند و نقدهایشان را در فضای مجازی با دیگران به اشتراک گذاشتند. یکی از کاربران درباره این اجرا چنین نوشت: «آقای مدیری در این نمایش چیزی برای ارائه نداشتند. تنها چند سروده از مولانا را دکلمه کردند که حتی نمیتوان نام آوازخوانی را روی آن گذاشت. تنها دکلمه (بهخوانی) بود و آن هم در اندازه و قامت بزرگانی مثل خسرو شکیبایی نبود. من هیچگونه خلاقیتی در این نمایش از آقای مدیری ندیدم.»
دیگری چنین گفت: «تنها خوانندهای که با اشتیاق تمام بلیت خریدم و رفتم، مهران مدیری بود که بدجوری توی ذوقم خورد.ای کاش حداقل دو تا قطعه درست میخواند.» دیگران هم از بازیگری او نوشته و پیشنهاد دادهاند فقط بازیگری و کارگردانی کند: «آقای مدیری با تمام احترام، ولی خوانندگی و شما جور در نمیاد ... لطفا همان بازیگری.»
و همینطور این نظر: «استاد طنز ایران، لطفاً به کار بازیگری و ساخت سریال ادامه بدهید. خوانندگی کار شما نیست.»
برای عدهای هم فضای غمگین این پرفورمنس خوشایند نبود. یکی از تماشاگران نوشته است: «من واقعاً گریه کردم و نتوانستم جو غمناک اجرا را تحمل کنم و بیرون آمدم. متأسفانه خیلیهای دیگر هم در میانه اجرا بیرون آمدند.»
از لبخوانی تا کیفیت پایین کنسرتها
کیفیت پایین این اجرا در چند روز اخیر در رسانههای مختلف محل بحث و نقد بود. این بحثها وقتی بیشتر میشود که فیلمهای بیشتری از این کنسرت- نمایش در شبکههای اجتماعی میچرخد و این سؤال را در ذهنها تداعی میکند که چرا فضای موسیقی و هنر کشور باید تا این حد درگیر نگاه تجاری و غیرحرفهای باشد.ای کاش افشاریان، مدیری و دیگر بازیگران سرشناس به همان حوزهها و فضای کاری خودشان برگردند و بگذارند موسیقی برای اهلش بماند. مهران مدیری همان بهتر که در فضای ساختن فیلم و سریال سیر کند و سجاد افشاریان هم اگر استعدادی در نوشتن نمایشنامه و متنهای احساسی و حماسی دارد، در همان حوزه بماند و به دنبال تجربهگرایی در موسیقی نباشد.
هرچند این آشفتگی فضای موسیقی در سالهای اخیر فقط به همین مسئله محدود نشده است. اجراهای ضعیف و لبخوانی خوانندگان حرفهای نیز در حال تبدیل شدن به یک روال است و این اتفاق در بسیاری از مواقع با اعتراض مخاطبان هم روبهرو شده است. بروز چنین اتفاقاتی نشان میدهد دنیای موسیقی در ایران تا چه اندازه غیرحرفهای شده و هنوز تا حرفهای شدن واقعی فرسنگها فاصله دارد و همچنان نگاه مادیگرایانه در آن حرف اول را میزند.