هر سال همان حرفها، همان وعدهها، و همان تخلفها. باز هم همان خبر همیشگی؛ اینکه هیچ مدرسهای حق ندارد کارنامه دانشآموز را در ازای دریافت پول و شهریه گرو نگه دارد، اما والدینی که فرزندشان را به مدرسه میفرستند، به خوبی میدانند که این جمله، بیشتر از آنکه یک قانون اجرایی باشد، تبدیل به یک شعار توخالی شدهاست. آنها، هر سال در فصل دریافت کارنامه، با درخواست غیررسمی پرداخت پول مواجه میشوند. اگر هم اعتراض کنند، ممکن است با تأخیر در ارائه کارنامه روبهرو شوند یا حتی برخوردهایی را تجربه کنند که نمیخواهند. همین مسئله باعث میشود که سال به سال این تخلف تکرار شود، بدون اینکه کسی بتواند جلوی آن را بگیرد.
محمد سلیمی، مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش، اعلام کرده که اخذ هرگونه وجه در مدارس دولتی، مگر برای بیمه دانشآموزی و هزینه کتابهای درسی، ممنوع است و ماده ۱۳۳ آییننامه اجرایی مدارس نیز به صراحت همین موضوع را تأیید میکند، اما اگر این قانون وجود دارد، پس چرا در همه مدارس اجرا نمیشود؟
همانند سالهای قبل قانون هست، اما اجرای آن لنگ میزند. در بسیاری از مدارس، دریافت شهریههای اجباری با عناوین مختلف، همچنان ادامه دارد. فرقی نمیکند که مسئولان آموزش و پرورش چند بار اعلام کنند که این کار ممنوع است؛ بسیاری از مدیران مدارس، راهی برای دور زدن این ممنوعیت پیدا کردهاند.
«شکایت از مدرسه»، راهکار پیشنهادی مسئولان برای مقابله با این تخلف است، اما واقعیت این است که کدام پدر یا مادری حاضر است از مدرسهای شکایت کند که هر روز فرزند خود را به آن میسپارد؟ آیا تضمینی وجود دارد که این شکایتها به تغییر رفتار مدرسه منجر شوند و نه ایجاد مشکلات بیشتر برای دانشآموز؟
به همین دلیل است که والدین میان دو راهی سکوت و اعتراض قرار میگیرند. آنها هر سال همین موقع با یک انتخاب سخت مواجه میشوند. از یک سو، میدانند که پرداخت این هزینهها، غیرقانونی است، از سوی دیگر اما، مقاومت و مخالفتشان در برابر این روند غیرقانونی و متخلفانه، مشکلاتی را برای فرزندشان ایجاد خواهد کرد. همین مسئله نیز موجب سکوت اجباری آنها میشود و البته عامل اصلی تداوم این تخلف! و تا وقتی که ضمانت اجرایی محکمی برای این قانون وجود نداشتهباشد و هیچ برخورد جدی با متخلفان صورت نگیرد، والدین همچنان هر سال همین تجربه ناخوشایند را از سر میگذرانند.
بدون شک اولین قدم برای حل این مشکل، صداقت در رفتار و گفتار مسئولان آموزش و پرورش است. آنها باید در مدارس حضور پیدا کنند و از نزدیک ببینند که دریافت شهریه اجباری چگونه در حال رخ دادن است. آن وقت میتوانند راهی واقعی و به دور از شعار، برای مقابله با آن پیدا کنند.
این تخلف، نه یک اتفاق جزئی، بلکه یک بحران جدی در نظام آموزشی است؛ بحرانی که هر سال تکرار میشود، بدون داشتن راهحلی واقعی. در چنین شرایطی، وعدههای تکراری و بدون عمل، اعتبار آموزش و پرورش را خدشهدار میکند و تا زمانی که والدین شاهد تغییرات واقعی نباشند، این اخبار فقط یک تکرار بیپایان هست و بس، اما آیا امسال، کسی برای تغییر این وضعیت اقدام میکند؟ یا باز هم همان خبرها، همان شکایتها، و همان سکوتها تکرار خواهند شد؟!