جوان آنلاین: اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، همانگونه که از نام آن پیداست، به قلمرو سوگ و خاطره در رویداد جنگ جهانی اول پرداخته است. این پژوهش از سوی جی وینتر انجام شده، علی فتحعلی آشتیانی آن را به فارسی برگردانده و انتشارات سوره مهر، روانه بازار کتابش ساخته است. تارنمای ناشر در بسط مضمون این تحقیق، به نکات پی آمده اشارت برده است:
«نگارنده در این کتاب، به بازکاوی تأثیر پیچیدهجنگ ۱۹۱۸ – ۱۹۱۴ بر تاریخ فرهنگی اروپا، با تمرکز بر یک مضمون محوری، یعنی قالب و محتوای سوگواری برای کشتگان جنگ جهانی اول پرداخته است. به تصریح کتاب، او یکی از مقاطع حساس تاریخ فرهنگی سده بیستم را، مورد ارزیابی قرار میدهد. دکتر وینتر در لابهلای اسناد و مدارک ادبی، هنری و معماری به گشتوگذار میپردازد، تا از منظری نو به فرهنگ نکوداشت جانباختگان جنگ بنگرد و ما را با راه و رسم جوامعی که پس از سال ۱۹۱۸ برای دستیابی به تسلای جمعی میکوشیدند، آشنا کند. واکنش اروپاییان به وقایع دردناک سالهای ۱۹۱۸ – ۱۹۱۴، در محاصرهتفاسیر مدرنیستی رایجی قرار دارد که دکتر وینتر به شکستن حلقه این محاصره اقدام و خود متقابلاً استدلالهایی میکند که مشخصه بارز آن ارائه تفسیرهایی از جنگ جهانی اول با تکیه بر معیارهای سنتی است. نگارنده در پایان کتاب، خاطرنشان میسازد: این فاجعهانسانی به سه طریق در اروپای این دوره، دارای شاخصههای فرهنگی شد. نخستین شاخص شیوه تجسمی بود، از طریق تصویر اموات و رجعت آنها. مجموعه استعاراتی که غالباً به تأملات و اندیشههایی درباره مضامین آخرالزمانی وارد میشد. دومین شاخص از نظم و نثر کمک میگرفت که مبین همان تمایل به دیدن اموات در میان زندگان بود. در این مقوله نیز شمایل و انگارههای مقدس تکثیر میشدند. زبانهای مقدس در هنرهای تجسمی منتفی و مطرود نبودند، بلکه در هیئتی نو عرضه میشدند. جریان خروشان روحگرایی در زمان جنگ، گواه همان جستوجو به دنبال مقدسین بود، هرچند در قالبها و روشهای غیر سنتی، روش اجتماعی سومین شاخص فرهنگی بود. به عبارت دیگر، از طریق کنش اجتماعی بیان میشد. این مقوله معمولاً در سطوح محلی صورت میگرفت، هرچند که مراسم عظیم روز آتشبس نیز همان حرکت را دربرداشت... وقتی که مسئلهای جنبه جهانی پیدا میکند، واکنش به آن نیز همین خصلت را مییابد. فیلمهای عامهپسند، هنر پوسترسازی و نقاشی آوانگارد، به اندازه نظم و نثر، نازکاندیشیها و تأملاتی درباره مقدسین را ثبت و ضبط میکردند که البته از نظر اندیشههای ژرفی که بیان میکردند دارای سطوح و مراتب مختلفی بودند، اما آلام جانکاه میلیونها انسان را که طعم تلخ فقدان را چشیده بودند، منعکس میساختند. حرکات و کلام با هم انطباق داشت، داغدیدگی را همه میفهمیدند و فردی و جمعی به احیای آن قیام میکردند. در خانوادهها، انجمنها و اجتماعاتی که ابتدا تشکیل میشد و سپس در جوار یادمانهای معروف و مهجور جنگ گرد میآمدند، تا از جانباختگان ذکر خیری به میان آورند و یادشان را گرامی دارند. پاسداشت اموات به هرشکلی که صورت میگرفت، بیتردید نشانههمانندی حیات فرهنگی اروپا در این دوره بود. فرق طبقهیا مرتبه در این اجتماعات، به اندازهفرق سادهکسانی بود که عزیزی را از دست داده بودند و حتی کسانی که چنین نبودند. در میان میراثهای به جای مانده از جنگ جهانی اول، این پیوند و علقه سوگواران از شاخصترین و ماندگارترین میراثهاست...».