هرچه به هفتههای آخر لیگ نزدیکتر میشویم، تیمهای مدعی بیشتر از آنکه به فکر فوتبال بازی کردن و کسب نتیجه در زمین باشند، نگاهشان به بازی رقبا و نحوه داوری در آنهاست. در این هفتهها که متأسفانه هر فصل بدتر از فصل قبل هم میشود، خدا نکند اگر داوری سوت اشتباه بزند، آن وقت است که بیانیه پشت بیانیه و اتهام پشت اتهام ردیف میشود. در این هفتهها خدا نکند یک مدعی مساوی کند یا ببازد و آن دیگری ببرد، بلافاصله عنوان میشود که برد آنها ناپاک است. اعلام میشود که سر فلان تیم را بریدهاند. فریاد سر داده میشود که بالا تا پایین مملکت جمع شدهاند یک تیم خاص قهرمان شود و هزار و یک آه و فغان دیگر.
بله، این اتفاقات زشت و این ادبیات غیرحرفهای سالهاست همراه با هفتههای آخر لیگ برتر خودنمایی میکند و بیهوده نیست اگر ادعا کنیم آنقدر جلوی آن گرفته نشد که در این فصل از همان هفته اول مسابقات با چنین شرایطی روبهرو بودیم و هر چه جلوتر میآییم اوضاع وخیمتر میشود.
کار به جایی رسیده که باشگاهها به راحتی آب خوردن موفقیتهای یکدیگر را ناپاک اعلام و به گونهای رفتار میکنند که گویا فقط خودشان در مسیر درست حرکت میکنند. تصور کنید تیمی در زمین نتیجه نمیگیرد، اما مسبب آن را تیمهای حریف اعلام میکند و ماجرا وقتی بدتر میشود که این اتفاق زشت هر هفته هم تکرار شود.
لیگ برتر فوتبال در حالی یک سال دیگر را هم پشت سر گذاشت که حاصل آن جز اتهامزنی و تخریب یکدیگر نبود. نگاهی به حاشیههای همین روزهای لیگ برتر به خوبی نشان میدهد تیمها به جای فوتبال تنها درپی تخریب یکدیگر هستند و با تمام توان سعی میکنند علت نتیجه نگرفتنها و شکستهای خود را دستهای پنهان رقبا معرفی کنند. یک سال دیگر هم گذشت و فوتبال ایران همچنان درگیر این حواشی غافل از آن است که رقبای آسیایی در حال پیشرفت هستند. سال جدید پیش رو است؛ سالی که فوتبال روزهای حساسی را در آن خواهد داشت؛ سالی که ابتدایش هم فوتبالی است، سالی که فدراسیون تازه مستقر شده (هر چند با مدیران سابق) این فرصت را دارد فوتبال ایران را بازهم به دوران اوج خودش برگرداند و جلوی این همه حاشیه و بیاخلاقی را بگیرد؛ سالی که باید کاری کرد تا تیمها بیشتر از قبل به هم احترام بگذارند.