کد خبر: 1279946
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
نظر و گذری بر «یادداشت‌های روزانه نیما»
اثری که هم اینک در معرفی آن سخن می‌رود، در بردارنده یادداشت‌هایی از نیما یوشیج (علی اسفندیاری)، در دهه پایانی حیات اوست
 شاهد توحیدی
جوان آنلاین: اثری که هم اینک در معرفی آن سخن می‌رود، در بردارنده یادداشت‌هایی از نیما یوشیج (علی اسفندیاری)، در دهه پایانی حیات اوست. این مجموعه از سوی عبدالرضا رضایی‌نیا تدوین یافته و انتشارات سوره مهر، آن را روانه بازار نشر کرده است. تارنمای ناشر در باب موضوعات این یادداشت‌ها به نکات پی آمده اشارت برده است:
«کتاب یادداشت‌های روزانه نیما، اثر عبدالرضا رضایی‌نیا، نوشته‌های دهه پایانی عمر نیماست، یک ماه مانده به سفر ابدی نیما در ۶۲ سالگی. با این وصف، بی‌شک فصل‌الخطاب همه حرف و حدیث‌هایی است که دیگران درباره شعر و شخصیت و عقاید نیما ساخته و پرداخته‌اند. غربت تقدیر مشترک شاعران است، اما نیما از غریب‌ترین شاعران قرن ماست، آیینه‌دار غربت‌ها و غرابت‌های بی‌انقطاع تا پایان عمر، نه تنها در شعر، در زندگی رازگونه‌اش که سرشار از آوارگی و تلخی و تنهایی و شگفتی‌هاست. نشان تام و تمام غربت بزرگ نیما، همین که دست‌کم تا سال ۱۳۶۹، یعنی سه دهه پس از درگذشت او که یادداشت‌های روزانه‌اش برای نخستین بار به چاپ می‌رسد، بسیاری بر این گمان بوده‌اند که زندگی و شعر نیما را باید در دایره‌ای تنگ از تحزب‌ها و تعصب‌های مارکسیستی و توده‌ای تأویل کرد. در این میدان برخی با تکیه بر مکالمه نیما با حافظ در پاره‌ای از منظومه افسانه، روح شعر او را به اندیشه الحادی ماورای بحار گره می‌زنند و برخی با استناد به اشاره نیما به تأثیرپذیری‌اش از زبان و ادبیات فرانسه در ایام تحصیل در مدرسه فرانسوی، مبدأ و معاد شعر و نگره شعری‌اش را غیر ایرانی و گاه ضد ایرانی می‌خوانند و گروهی دیگر با ادعای پایان تاریخ مصرف راه و نگاه نیما، ماجراجویانه به خیال خلق تئوری‌های پسانیمایی و اعلان برائت از نیما و شعر نیمایی افتاده و انگار در گسترش طنز و هزل کم‌توفیق نبوده‌اند که بگذریم. حتی می‌توان گفت تبصره‌ای است قاطع و انکارناپذیر بر تمام شعر‌ها و نوشته‌های پیشین نیما که در روشن ساختن نقاط تاریک و زوایای مبهم آنها کارساز خواهد بود، همچنین در توضیح آنها و حتی تصحیح آنها. به سبب اهمیت ویژه این یادداشت‌ها در پی بردن به سیر و سلوک نیما، این مقاله بر آن است تا به عنوان درآمدی بر بازخوانی دقیق‌تر نیما به گشت و گذاری اجمالی در یادداشت‌های روزانه‌اش بپردازد. با این تأکید که تمام سعی ما در این تصریح که به تلخ و شیرین نیما درآمیخته، برجسته‌سازی خطوط اصلی یادداشت‌ها و روایت‌پاره‌ای از آنهاست. نیما در این مکتوب مهم، فقط و فقط یادداشت می‌نویسد و بس. گاه به جد، گاه به طنز، گاه به هجو و گاه در آمیزه‌ای از همه اینها. صریح و تلگرافی می‌نویسد، بی‌شیله و پیله. دغدغه زیبایی نثر ندارد. با این همه، به‌رغم پریشانی‌ها و پراکندگی‌ها، نیما واقف است که این سطر‌های شتابزده و مشوش یادداشت‌هایی است برای آیندگانی که به مطالعه و بررسی اوضاع و احوال او می‌پردازند. این اشاره نیما در ابتدای یادداشت‌هاست به نشانه عمد و آگاهی در قلمی کردن چنین سطر‌هایی که روزی سرگشاده خواهد شد و از انبان‌اوراق آقای علی اسفندیاری، به کوچه و بازار ادبیات راه خواهد یافت. جالب اینکه او در این یادداشت‌ها بی‌آنکه تقدس پیشه کند، به اشاره و تصریح و وضع حال‌خلوت‌های خود را نیز بازمی‌گوید، اینکه به ضرب تخدیر می‌نویسد، اینکه تنگدستی‌اش شانه به شانه برخی تکدر‌های اندرونی است، اینکه به‌رغم وقوف به عظمت و رهگشایی گام‌هایش در آینده شعر و ادبیات فارسی، از تحقیر‌ها و تخفیف‌ها آزار می‌بیند و از ناجوانمردی پیرامونیان در هم می‌شکند و اینکه ساده‌دلی و بی‌دست و پایی‌اش در فروبستگی کار معاشش، نقش‌ها داشته و اینکه با همه شکیبایی و امیدواری‌اش، باز نگران آینده شعر‌هایی است که در کیسه دارد....»
برچسب ها: نیما ، نویسنده ، کتاب
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار