جوان آنلاین: فصل نقل و انتقالات بهار پول پارو کردن دلالهاست. این جمله تکراری را حتی اگر بنویسی و سر در فوتبال هم بکوبی باز تفاوتی در ماجرا نمیکند. دلالجماعت هر کار دلش میخواهد انجام میدهد و هر بازیکنی را که دلش بخواهد به هر تیمی که بتواند، میاندازد.
یک ماجرای تکراری در حال تکرار شدن در فوتبال ایران است، آن هم در قالب نقل و انتقالات نیمفصل. دیروز یکی از رسانهها به نکته ظریفی اشاره کرده بود و آن اینکه بسیاری از باشگاهها و تیمهای فوتبال برای خراب کردن این بازار مکاره وارد آن میشوند. این تیمها بدون اینکه نیازی به بازیکن در برخی پستها داشته باشند صرفاً برای اینکه بازیکن مدنظر به تیم رقیب نپیوندد و موجب تقویت آن تیم نشود او را جذب میکنند، یعنی اینکه تیمها بازیکن جذب میکنند برای اینکه تیم یا تیمهای رقیب قدرتمند نشوند، نه اینکه خودشان تقویت شوند. یعنی راه افتادن یک سیاه بازار، یعنی دو طرف برای اینکه روی هم را کم کنند و میدان خرید را به یکدیگر نبازند، قیمتها را بالا میبرند و اینگونه میشود بازیکنی که حتی به مفت هم نمیارزد، ناگهان قرارداد چند میلیاردی ثبت میکند. قراردادهایی که بخش اعظم آنها از بیتالمال و جیب مردم پرداخت میشود، ولی در نهایت آن که سود اصلی را میبرد و جیبش پر پول میشود، کسی نیست جز جناب دلال!
ماجرا وقتی جالبتر میشود که خود این بازیکنان هم با علم به اینکه به کار برخی تیمها نمیآیند، صرفاً برای اینکه پولی به جیب بزنند زیر بار این قراردادها میروند و اصلاً هم برایشان مهم نیست که شاید چند ماه نیمکتنشین یا حتی سکونشین باشند. این شرایط حتی ممکن است به نابودی فوتبال یک بازیکن منجر شود، اما ظاهراً حتی برای خود بازیکنان هم چنین چیزی مهم نیست، چون قرار است حتی درصدی کمی هم که شده پول بیزحمت به دست آورند و البته باز جیب آن که بیشتر از بازیکن و باشگاه پر میشود، کسی نیست جز دلالجماعت!
اتفاق دیگری که در نقل و انتقالات نیمفصل رخ میدهد، بازارگرمی برای بازیکنانی است که در ابتدای فصل نتوانستهاند برای خودشان تیمی دستوپا کنند یا اینکه نتوانستهاند در تیمهایی که حضور دارند خودشان را ثابت کنند. امروز بدون تردید میتوان گفت چنین بازیکنانی برای تیمدار شدن و در معرض دید بودن فقط و فقط به سراغ دلال و شبکه دلالی حاکم بر فوتبال میروند. طی همین چند روز گذشته خبر رسیده که یکی از تیمهای بزرگ لیگ برتر با پیشنهاد سرمربی خود تصمیم دارد دو بازیکن به خدمت بگیرد که یکی از آنها نیمکتنشین تیم صدرنشین جدول است و دومی اصلاً تیم نداشته؛ حالا چطور ممکن است بازیکنی که تیمش شانس قهرمانی لیگ برتر را دارد و احتمال بازی کردنش در نیمفصل دوم وجود دارد، حاضر شود فرصت قهرمانی را از دست بدهد یا اینکه جناب مربی چگونه درخواست جذب بازیکنی را داده که اصلاً در نیمفصل بازی نکرده، این را فقط میتوان در قدرت بیچون چرای دلالهای حاکم بر نقل و انتقالات فوتبال دید و بس.
یعنی همان دلالی که بازیکن نیمکتنشین تیم صدر جدولی را به تیمی دیگر قالب میکند یا به راحتی بازیکن بدون تیم را به عنوان ستاره به تیمی دیگر میاندازد. اگر خوشبین باشیم، میتوانیم بگوییم که اصلاً هم رقم قرارداد چنین بازیکنانی با آنچه ثبت میشود متفاوت نیست و بخش قابل توجهی از آن به جیب جناب مربی و دلال سرازیر نمیشود. تأکید میکنیم باید خوشبین باشید که چنین تصوری داشته باشید، والا واقعیتی که مشاهده میشود زمین تا آسمان متفاوت است.
این روزها نامهای زیادی در بازار نقل و انتقالات فوتبال شنیده میشود، از مهاجم ملوان گرفته تا بازیکن خیبر و استقلال خوزستان، از مدافع تراکتور گرفته تا بازیکن سابق پیکان و البته بدون تیم امروز، خریداران زیادی هم صف کشیدهاند از صدرنشین گرفته تا تیمهای میانه جدولی و حتی قعرنشینان، اما تمام این جماعت نمیدانند که بازیچه دست دلالانی هستند که نه برای اعتلای فوتبال ایران و نه برای قدرتمند شدن باشگاهها و تیمها و نه برای فرصت دادن به بازیکنان برای بازی که تنها برای پر کردن جیب خودشان این بازار را راه انداختهاند.