جوان آنلاین: آنان که هماره اخبار مربوط به حزبالله لبنان را دنبال کردهاند، چهره جذاب و پرصلابت یک روحانی اندیشمند و خوش بیان را به خاطر میآورند؛ حجتالاسلام والمسلمین شیخ نعیم قاسم. او هم اینک و در دورهای حساس، دبیرکلی این تشکل را بر عهده گرفته است. بازخوانی حالات و مقامات او میتواند به شناخت حرکت حزبالله در آینده کمک کند. مقال پی آمده نیز با این هدف به نگارش درآمده است. امید آنکه تاریخپژوهان و عموم علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
در زمانه و زندگینامه شیخ حزبالله
در آغاز سخن، مناسب است تا بر حیات علمی و عملی حجتالاسلام والمسلمین شیخ نعیم قاسم نظری بیفکنیم. در این باره بر تارنمای تابناک تک نگاشتهای وجود دارد که وافی به مقصود مینماید:
«حجتالاسلام والمسلمین شیخ نعیم قاسم در کفرفیلا زاده شد. لیسانس شیمی خود را به زبان فرانسه از دانشگاه لبنان دریافت کرد و در کنار تحصیلات دانشگاهی، در حوزه علمیه لبنان نیز دروس دینی را فرا گرفت. درجه فوق لیسانس وی نیز در رشته شیمی است. شیخ نعیم قاسم هنگام تحصیلات دانشگاهی خود و در حالی که تنها ۱۸ سال سن داشت، کلاسهایی را برای کودکان در مسجد برگزار میکرد. او همزمان مطالعات و تحصیلات حوزوی خود را نیز ادامه داد و در درس خارج فقه و اصول، شاگرد علامه سید محمد حسین فضلالله بود. وی در زمان تحصیلات دانشگاهی خود در تأسیس اتحادیه دانشجویان مسلمان در لبنان مشارکت داشت و ریاست جمعیت آموزش دینی و اسلامی را از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۸ عهدهدار بود. وی همراه سید موسی صدر در تشکیل جنبش امل یا حرکةالمحرومین و نیز در تأسیس حزبالله لبنان مشارکت داشت. او همچنین از سال ۱۹۹۱و طی پنج دوره متوالی، نایبرئیس و قائممقام حزبالله لبنان شده است. بعد از انقلاب اسلامی در ایران، شیخ نعیم قاسم از جنبش أمل استعفا کرد، مطالعات حوزوی خود را تکمیل و فعالیتهای دینی خود را از طریق برگزاری کلاسها در مساجد و حسینیهها در بیروت و ضاحیه جنوبی آن دنبال کرد. او بیش از ۱۰ سال به این کار همت گماشت و در مساجد و حسینیههای متعدد، اقدام به برگزاری کلاسهای دینی کرد. نعیم قاسم از سال ۱۹۹۱، قائممقام دبیرکل حزبالله لبنان بوده است. پس از شهادت سید نصرالله، دبیرکل فقید حزبالله لبنان از سوی رژیم صهیونیستی، شورای این حزب شیخ نعیم قاسم را به عنوان دبیرکل جدید حزبالله لبنان انتخاب کرد....»
شیخ در عرصه اندیشه و پژوهش
دبیرکل کنونی حزب الله را میتوان در زمره چهرههای اندیشمند و اهل پژوهش این گروه قلمداد کرد. شاهد این امر، تألیفاتی است که از او روانه بازار نشر شده است. یکی از شاخصترین و پر آوازهترین این آثار «الولی المجدد» نام گرفته است که به تبیین زندگی و اندیشههای راهبردی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی میپردازد. این اثر به زبانهای گوناگون ترجمه و بازتابهای فراوان را موجب شد. مؤلف در دیباچه این پژوهش درباره موضوع آن مینویسد: «انقلاب اسلامی با امام خمینی (ره) آغاز شد و با هدایت و ایستادگی آن بزرگمرد تکرار ناشدنی، شکل گرفت و در دل سرزمین دلیران ریشه دواند. انقلاب اسلامی در هنگامه انزوای دین و جولان مکاتب غربی و شرقی، نقش دین در بسیج و قدرت بخشی به تودهها برای مقابله با استبداد و استعمار را به رخ جهانیان کشاند و خیلی زود پنجه در پنجه ابرقدرتها افکند، بهطوری که در دهه اول حیات خود تحت زعامت خمینی کبیر، ابهت پوشالی ابرقدرت غرب را از یک طرف با سقوط دیکتاتور دستنشانده آنها و از سوی دیگر با تسخیر لانه جاسوسی و شکست مفتضحانه آنها در تهاجم نظامی به انقلاب نوپای اسلامی در صحرای طبس شکست. در پایان همین دهه بود که با پیشبینی پیر جماران، انقلاب اسلامی نویدبخش پایان کمونیسم و فروپاشی ابرقدرت شرق شد. بدینسان تصور بقای انقلاب اسلامی بدون خمینی، کابوس وحشتناکی بود که دلهای انقلابیون را که در برابر دشمن کالجبل الراسخ بودند، میلرزاند! اما خداوند اراده کرده بود از آتش فراق خمینی، ققنوسوار خمینی دیگری سر برآورد و شب هجران پیر جماران را با طلوع خورشید انقلاب به روشنی سحر دولت خامنهای عزیز پیوند زند و چشمان انقلابیون را که میهمان ژالههای اشک عزای خمینی بود، به انتخاب خلف صالح او روشن ساخته و گل لبخند بر لبانش نشانده و سرود خوش الیوم یئس الذین کفروا را ورد زبانشان سازد. امام خامنهای احیاگر واقعی اسلام در بعد فکری است و این نوآوری منحصر به حوزه خاصی نیست، بلکه در زمینه فرهنگ و فکر و فقه و سیاست و مدیریت و برنامهریزی راهبردی قابل مشاهده است. علاوه بر همه اینها امام خامنهای نظریه متکاملی درباره مردم سالاری دینی ارائه کرده که در سالیان اخیر ابعاد نظری و عملی آن بیشتر تبیین شده است....»
فهرست دیگر آثار شیخ نعیم قاسم به قرار پی آمده است: «سبیل الله/ القرآن منهج الهدایه/ مجتمع المقاومة/ المهدی المخلص/ الشاب شعلة تحرق أو تضیئ/ قصّتی مع الحجاب/ سبیلک إلی مکارم الأخلاق/ حزبالله، المنهج، التجربة، المستقبل/ فی رحاب رسالة الحقوق/ شرح رساله حقوق امام زینالعابدین (ع) / حقوق الناس/ الحقوق الثلاثة/ حقوق المعلم والمتعلم/ حقوق الزوج والزوجة/ حقوق الافعال/ حقوق الوالدین والولد/ حقوق الجوارح/ عاشوراء مدد وحیاة/ معالم للحیاة من نهج أمیر المؤمنین (ع).»
تبیینگر چیستی روابط حزبالله با ایران
بیشک یکی از مهمترین نکات در شکلگیری و تداوم حیات حزبالله، اهداف این گروه و چیستی ارتباط آن با کشور ایران است. شیخ نعیم قاسم در عداد چهرههایی است که از سالیان دور به این مسئله توجهی ویژه مبذول داشته و آن را به تبیین نشسته است. در مقالی از وی که بر تارنمای مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار دارد، موضوع چنین مورد بازخوانی قرار گرفته است:
«از آنجا که هر فعالیتی با ویژگیها و شرایط خاص یک کشور ارتباط مییابد، فعالیتهای حزبالله نیز تلفیقی از روشهای اسلامی و تابعیت لبنانی است. حزبالله در همهسطوح از رهبران تا کادرها و اعضای حزبی، لبنانی است و به مسائل این کشور در عرصههای جهادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توجه دارد و در عین حال، حامل پرچم اسلام است که هم این حزب و هم دیگران را در نقاط مختلف جهان زیر لوای خود قرار داده است. پرداختن به مسائل جهان اسلام و مستضعفان نیز در تعارض با اهتمام به مسائل ملی - که باید در جهت مردود شمردن ستم و تجاوز و تلاش برای تحقق عدالت و رعایت اولویتها و مصالح باشد- نخواهد بود. از سوی دیگر، هیچ گروهی در جهان نیست که بر اساس دیدگاهش نسبت به منافع خود و هماهنگ با باورهایی که دارد، نقاط مشترک داخلی و خارجی نداشته باشد. چنین امری هرگز منفی تلقی نمیشود، مگر آنکه به وابستگی بینجامد و قدرت انتخاب و تصمیمگیری آزاد را سلب کند، یا منجر به سرسپردگی آشکار در خدمت به اهداف دشمنان شود، یا فعالیتهایی را موجب شود که با استفاده از قدرت و سلطه، در پی نقض حق دیگران باشد. روابط ایران با حزبالله، روابطی نزدیک، استراتژیک و پایدار بوده و نوسانات کمی داشته و جمهوری اسلامی ایران همواره از حزبالله حمایت کرده است. در واقع باید تأکید نمود حمایت از حزبالله لبنان قسمت مهمی از ساخت اساسی سیاست خارجی ایران بوده است. جمهوری اسلامی ایران در اصول کلی سیاست خارجی خود، دارای ثبات بوده و به همین دلیل سیاست خارجی ایران نسبت به حزبالله با تغییر و روی کار آمدن رؤسای جمهور، تغییر معناداری نکرده است. مهمترین دلایل این رابطه بسیار نزدیک و صمیمانه به قرار ذیل است:
۱- ایمان حزبالله و ایران به نظریه ولایت فقیه و اینکه امام خمینی (قدس سره)، ولی و رهبری است که در عصر کنونی ما تجلیبخش این نظریه است. چنین دیدگاهی به اتفاق نظر در چارچوب رهبری شرعی و واحد جهانی انجامیده است.
۲- انتخاب نظام جمهوری اسلامی بهعنوان شیوه حکومت در ایران که هماهنگ با اصول اسلامی مورد اعتقاد حزبالله است. چنین هماهنگی و اتفاق نظری در عرصه نظری و خطوط کلی وجود دارد.
۳- انسجام و هماهنگی سیاسی ناشی از دستاوردهای ایران در مخالفت با سلطه استکبار و تأکید بر استقلال و حمایت از جنبشهای آزادیبخش بهویژه در مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل. این همان دیدگاهی است که حزبالله در طرح اولویت مبارزه علیه اشغالگران اسرائیلی و الزامات آن از قبیل عدم پذیرش نقشههای استکباری، بدان معتقد است....»
در طریق ایفای نقشی مهم و تاریخی
شورای راهبری حزبالله لبنان پس از شهادت علامه سیدحسن نصرالله و با ابتنا بر رأی اکثریت، شیخ نعیم قاسم را به دبیرکلی این گروه برگزید و این تصمیم تاریخی را طی بیانیهای به اطلاع همگان رساند:
«با ایمان به خداوند متعال و تعهد و التزام به اسلام اصیل محمدی (ص) و تمسک به اهداف و مبانی حزبالله لبنان و عمل در مسیر سازوکار انتخاب دبیر کل جدید، شورای حزبالله آیتالله شیخ نعیم قاسم را به عنوان دبیرکل حزبالله انتخاب کرد و این پرچم مقدس را در این مسیر به ایشان سپرد. از خداوند متعال میخواهیم ایشان را در این مأموریت بزرگ و فرماندهی حزبالله و مقاومت اسلامی موفق گرداند. با خداوند بزرگ و با روح بلند شهید سیدحسن نصرالله و شهدای دیگر مقاومت و مجاهدان آن و با ملت قهرمان و صبور و وفادار خود پیمان میبندیم که همراه با یکدیگر برای تحقق مبانی و اهداف حزبالله لبنان تلاش کنیم. والله غالب علی أمره، إن الله قوی عزیز....»
ما به نیابت از هیچ کشوری نمیجنگیم!
لقب نیروی نیابتی بودن در عداد آن طیف از دستاویزهای تبلیغی است که از سوی اسرائیل و اقمار آن و علیه حزبالله لبنان ساخته و تبلیغ شده است. جالب اینجاست که فرقهای به یک نیروی مدافع کشور خود چنین وصفی دادهاند که درصددند تا اغلب یا تمام کشورهای جهان را به ابواب جمعی خویش تبدیل کنند! شیخ نعیم قاسم در آغازین نطق خویش به عنوان دبیرکل حزبالله لبنان به این مسئله و دیگر مقولات کلان در حوزه مدیریتی خویش واکنش نشان داد و درباره آنها خاطرنشان کرد:
«من از اعتماد شورای حزبالله رهبری تشکر میکنم که مرا برای این بار سنگین انتخاب کردند. مقاومت ما برای مقابله با اشغال و اهداف توسعه طلبانه آن و برای آزادسازی این سرزمین، همواره وجود داشته است. برخی معتقدند اسرائیل تحریک شده است، اما آیا اسرائیل نیاز به بهانه دارد؟ و آیا ما ۷۵ سال کشتار و آواره کردن فلسطینیها، دزدی زمین و مقدسات و کشتار مردم را فراموش کردهایم؟ مقاومت همان چیزی است که در گذشته و با همکاری ارتش و مردم، اسرائیل را از سرزمین ما بیرون کرد. قطعنامههای بینالمللی، اسرائیل را از سرزمین ما حذف نکرد، بلکه مقاومت آن از سرزمین ما حذف کرد. ما در مسیر تحولات برنامهریزی شده در مسیر جنگ باقی خواهیم ماند. نتانیاهو زمانی که تجاوزات خود را به لبنان آغاز کرد، گفت این به خاطر ایجاد خاورمیانه جدید است، با این همه ما گروهی از شگفتیها را ایجاد کردیم! ما با مقاومت پروژه اسرائیل را مختل میکنیم، اما با انتظار همه چیز را از دست میدهیم. ما با یک پروژه بزرگ در منطقه روبهرو هستیم، جنگی که محدود به لبنان و غزه نیست، بلکه جنگ جهانی علیه مقاومت است. در این تهاجم از تمام وحشیگریها برای عبور از مقاومت استفاده میشود و ما باید به مقابله بپردازیم و فقط نظارهگر نباشیم. استواری افسانهای مقاومت در غزه و لبنان، حماسه سرافرازی است و آینده نسلهای ما را رقم خواهد زد. ما بارها گفتهایم که جنگ نمیخواهیم، اما اگر به ما تحمیل شود، آمادهایم و با سربلندی با آن مقابله خواهیم کرد. هیچ کس از طرف ما نمیجنگد و ما هم به نمایندگی از کسی نمیجنگیم. پروژه ما، حفاظت از سرزمین و دفاع از کشورمان است. ایران از ما حمایت میکند، اما از ما چیزی نمیخواهد. ما از هر کشور عربی و اسلامی که بخواهد در مقابله با اسرائیل از ما حمایت کند، استقبال میکنیم. ایران به بهایی که به خاطر حمایت از مقاومت میپردازد، واقف است و از طریق شهید سردار قاسم سلیمانی، آنچه را که هیچ کس به مقاومت نداده، به آن بخشیده است. ما در سرزمین خود میجنگیم و سرزمین اشغالی خود را آزاد میکنیم و هیچ کس از ما چیزی نمیخواهد و ما را موظف به انجام کاری نمیکند....»
زبان بدن آقای دبیرکل در آغازین نطق خویش
نخستین نطق شیخ نعیم قاسم در مقام دبیرکلی حزبالله لبنان از جنبههای گوناگون در خور بررسی و استنتاج مینماید. از جمله این موارد، زبان بدن او هنگام ایراد این سخنرانی مهم بود. گروه بینالملل خبرگزاری شبستان، طی یادداشتی در این موضوع اذعان میدارد:
«شیخ نعیم قاسم حین سخنرانی، چندین بار دست راست خود را تکان داد. به خصوص هنگام تسلیت برای شهید یحیی السنوار و هنگام تشکر از شورای حزبالله که او را به عنوان دبیرکل انتخاب کردند. همچنین هنگام سخن از حمایت از غزه، انگشت اشاره خود را به کار گرفت. در طول سخنرانی که ۵۷ دقیقه به طول انجامید، در چند نوبت انگشت اشاره خود در پشتیبانی از غزه تکان داد. او هنگام تأکید بر تهدید دشمن چندین بار حرکاتی را با انگشت اشاره خویش تکرار کرد که معانیای تهدیدآمیز داشت. به خصوص در بخشی که آیه کریمه سیهزم الجمع ویولون الدبر را نیز قرائت نمود. لبخند دبیرکل حزبالله برای حدود نیم ساعت هنگام تسلیت و سخن از شهدایشان که توسط اشغالگران صهیونیستی ترور شدند، محو شد. این نشانه عزاداری، برای این عزیزان از دست رفته بود، اما در قسمت دوم سخنرانیاش، زمانی که تعداد تلفات اشغالگران را بر اساس دادههای مقاومت عنوان میکرد، مشاهده شد او لبخندی غرورآمیز بر لب دارد. در حال صحبت در مورد ادامه موشکباران اهداف رژیم صهیونیستی از سوی اعضای حزبالله، شیخ قاسم باز لبخندی آمیخته به اعتماد به نفس دارد. او در حالی که شادی و فرح کسانی که آنها را برخی توصیف میکند به یاد مخاطب میآورد، با لحنی قاطع میگوید حزبالله پیروز از جنگ بیرون خواهد آمد و خوشحالی آن گروه بیمورد است. سپس در باره سؤالی که در مورد ساختار حزبالله از او پرسیده شده بود، با شوخی و مزاح سخن میگوید. همانگونه که فیلم نشان میدهد، او در این باره به زبان یک فرد با اعتماد به نفس سخن میگفت. شیخ نعیم از روی یک تکه کاغذ، با نکات از پیش تعیین شده صحبت میکرد. اما آنچه قابل توجه بود، این است که به لهجه عامیانه صحبت مینمود و این مسئله در مورد شهید سیدحسن نصرالله نیز صدق میکرد، به خصوص هنگامی که خطابش به داخل لبنان بود. دبیرکل حزب الله هنگام سخنرانی، نشانی از تنش و استرس نداشت که در سخنرانیهای قبلیاش نیز اینگونه مینمود. علاوه بر این کیفیت فیلمبرداری و نورپردازی هم بالا بود. همچنین او عرق نمیکرد و به صورتش نیز دست نمیزد که این موارد نشانههای اضطراب است. در مورد حرکت چشمها، قاسم زیاد پلکهایش را تکان نمیداد که نشان دهنده آرامش اوست. به گفته جو ناوارو متخصص زبان بدن امریکایی، تکان دادن مکرر پلکها، نشانه اشتباه، اضطراب فراوان و شاید ناامیدی است. میتوان گفت شیخ نعیم قاسم در اولین سخنرانی خود با قدرت و صلابت ظاهر شد و بسیاری از سخنان خود را خطاب به مقامات لبنانی، عربی، رژیم صهیونیستی، حتی مبارزان حزبالله و حامیان مقاومت بیان کرد....»