بسیج از مهمترین عوامل قدرت درونزای نظام اسلامی است که از بدو شکلگیری تا کنون در ابعاد و حوزههای مختلف، در تقویت مؤلفههای قدرت نظام نقشآفرین بوده است. مهمترین کارویژههای بسیج در این زمینه عبارتاند از:
۱. ایجاد و تثبیت مکتب بازدارندگی همهجانبه: تفکر و فرهنگ بسیجی که برخاسته از ذخایر عمیق معرفتی شیعه مانند عاشورا و نهضت حسینی (ع) و مکتب امام خمینی (ره) است، از بدو تشکیل بسیج، بازدارندگی همهجانبه را مدنظر قرار داده و به میزانی که در این حوزهها، فرهنگ و تفکر بسیجی حاکم بوده است، بازدارندگی به معنای افزایش سطح قدرت و توانمندی به گونهای که ضمن دفع تهدیدات دشمن، اساساً تهدید را پیش از اعمال خنثی کند و مانع از اعمال آن شود، حاصل شده است. بنابراین، پیشرفتهای مختلف کشور در حوزههای متعدد را بایستی مدیون و محصول تفکر و فرهنگ بسیجی دانست که با شیوههای جهادی و انقلابی، آن هم در شرایط کمبود امکانات، وفور موانع و فشردگی فشارهای خارجی، حاصل شده است.
۲. الهامبخشی و صدور انقلاب اسلامی: در توضیح این امر که به نوبه خود نیز بازدارندگی ایجاد کرده و بنابراین، مرتبط با مورد نخست است، باید گفت که همانگونه که در خلال شکلگیری، پیروزی و تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهویژه در دوران دفاع مقدس، بسیج شکل گرفت و تثبیت شد، در طول ۴۶ سال گذشته نیز بسیج وجه الگویی و نرمافزاری قویای نیز داشته است که بهترین نمودهای آن را میتوان در الگوگیری از آن در سطح منطقه و به طور ویژه در عراق، سوریه، یمن و لبنان میبینیم. به طور دقیقتر باید گفت که حزبالله لبنان، انصارالله یمن، حشدالشعبی عراق و حشدالوطنی سوریه، در کنار برخی جنبشهای دیگر در سطح کشورهای منطقه که هنوز چندان شناخته شده نیستند، همگی سازمانهای اصلی نشئت گرفته از صدور انقلاب اسلامی به کشورهای منطقه هستند که با الگوگیری از تفکر و فرهنگ بسیجی نمود یافته در ایران شکل گرفتهاند. بر همین اساس، به موازات کارکردها و موفقیتهایی که بسیج در سطح داخلی یا در محیط ملی به دست آورده، همتایان یا الگوهای برگرفته از آن در سطح منطقه نیز کارکردها و موفقیتهای مشابه دارند. امروزه جنبشهای مذکور، ضمن دفع تهدیدهای سخت از کشورشان، یک نیروی درونزای منسجم و پا به کار محسوب میشوند که دولتهایشان در بسیاری از عرصهها میتوانند به آنها اتکا کنند. در همین راستا باید گفت که مبتنی بر همین الگوگیری و صدور انقلاب اسلامی، جنبشهای مذکور، بازوان قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران هستند که ضمن کمک به تأمین امنیت در محیط ملی خود، به تأمین امنیت جمهوری اسلامی در ابعاد مختلف (حتی اقتصادی) کمک میکنند.
۳. پشتوانه بودن برای دولتها: بسیج همواره پشتوانه و مکمل خوبی برای دولتهای مختلف بوده، به گونهای که در عرصههای مختلف، به همه دولتهای نظام کمک کرده است. هماکنون نیز علاوه بر اقدامات نرمافزاری و تبیینی برای ترویج فرهنگ انقلابی در جامعه، بسیج میکوشد تا در عرصههای عملی و پاسخگویی به نیازهای عینی (اقتصادی - عمرانی) جامعه نیز نقشآفرین باشد، از اقدامات محرومیتزدا در اقصینقاط کشور گرفته تا سایر اقدامات. این قبیل اقدامات، ضمن کمک به دولتها، در خلق سرمایه اجتماعی برای نظام تأثیر جدی دارد. به این بحث در ادامه بیشتر میپردازیم.
۴. خلق سرمایه اجتماعی برای نظام: سرمایه اجتماعی به طور عمده مبتنی بر امید و اعتماد است. این سرمایه، شرط حفظ هر نظامی است، زیرا نظامی که سرمایه اجتماعی نداشته باشد یا سرمایه اجتماعی آن تضعیف شود، دچار بحران مقبولیت میشود و بحران مقبولیت، بحران تغییر نظامهای سیاسی است. اقدامات مختلف بسیج، بهویژه در وجوه اجتماعی آن، در زنده نگه داشتن امید و اعتماد در جامعه و بنابراین، حفظ و در مواردی خلق سرمایه اجتماعی برای نظام مؤثر بوده است. این امر، وقتی با کمکاریها و سرمایهسوزیهای برخی مسئولان دیده شود، اهمیت آن بیشتر مشخص میشود. درواقع، بسیج با اقدامات اجتماعی خود مانند خدمترسانی در عرصههایی، چون محرومیتزدایی، کمهای مؤمنانه، مقابله با کرونا، رسیدگی به مردم در موقع وقوع حوادث غیرمترقبه نظام را با مردم پیوند داده و در خلق قدرت نرم و سرمایه اجتماعی برای نظام تأثیر جدی داشته است.
۵. کاستن از جاذبه برونگرایی: برونگرایی یا تلاش برای حل مشکلات کشور با اتکا به ظرفیتهای خارجی، یعنی امکانات خارجی را اصل قرار دادن و غفلت از ظرفیتهای درونزای داخلی، یکی از آسیبهای جدی در روند اداره کشور بهویژه در سالهای اخیر بوده است. در این میان، اقداماتی که در سایه تفکر و فرهنگ بسیجی انجام شده و همچنین، اقداماتی که خود سازمان بسیج انجام داده، اثبات کرده که در شرایط تحریمی و کمبود امکانات هم میتوان کشور را اداره کرد.