چند روز پیش نگارنده به همراه جمعی از مدیران رسانهها میهمان رئیس سازمان صداوسیما بودیم تا هم از کموکیف برنامههای انتخاباتی آن سازمان مطلع شویم و هم نظرات و پیشنهادهای خود را در مورد این برنامه ارائه دهیم. یکی از نکاتی که من متذکر شدم در مورد اختیارات رئیسجمهور بود. در آن جلسه اشاره کردم که برخی رؤسای جمهور در گذشته وعدههایی به مردم دادهاند و بعد از رسیدن به قدرت، چون بدانها عمل نکردهاند، تقصیر سایر قوا و نهادها انداختهاند و حتی مدعی شدهاند که اختیارات کافی برای انجام وظایفمان نداریم.
پیشنهاد عملیاتی من آن بود که برای پیشگیری از این تدلیس انتخاباتی از همین الآن از همه نامزدها پرسیده شود آیا با اختیارات موجود خود آشنایی دارید و آنها را برای عمل به تعهدات خود کافی میدانید؟ طبیعتاً پاسخ نامزدها تکلیف مردم را تا حدی روشن میکند. در ادامه جلسه، سردبیر یکی از روزنامههای شناختهشده اصلاحطلب در ضمن ارائه نظرات خود تصریح کرد که نظر من این است که این پیشنهاد مدیر روزنامه جوان را اتفاقاً عملی نکنید و این اصلاً خوب نیست که نامزدها به چنین سؤالی پاسخ دهند.
این واکنش یک روزنامهنگار باسابقه و شناختهشده اصلاحطلب در واقع نشان میدهد که در روی همان پاشنه سابق میچرخد و برخی جریانات سیاسی و بهویژه اصلاحطلبان روی بازی رسانهای اختیارات رئیسجمهور حساب خاصی باز کردهاند. البته این بازی در ایام انتخابات صورت نمیگیرد و تنها بعدازآن که نامزد موردحمایتشان پیروز میشود و از انجام تعهدات خود سر باز میزند یا در ایفای آنها ناتوان است، کار را بر دوش دیگران انداخته و از نبود اختیارات سخن میگوید. این بازی سالهاست که انجام گرفته و نخستین بار رئیس دولت اصلاحات با لایحه افزایش اختیارات رئیسجمهوری در سالهای پایانی دولتش آن را کلید زد.
ماجرا البته واضح است. اختیارات و وظایف رئیسجمهور در قانون اساسی مصرح است و البته در ۳۵سال بعد از بازنگری قانون اساسی در عمل هم حدود این اختیارات بر همگان روشن شده است.
نامزدهای ریاست جمهوری بهعنوان رجل سیاسی و دارای سابقه کارگزاری در این نظام، طبیعتاً باید اختیارات رئیسجمهور را در ایران بدانند، وگرنه نامزدی فرد غیرمطلع از مسائل کشور از اساس اشتباه است و آن فرد حتی صالح برای چنین سمتی نیست. با این پیشفرض اگر اختیارات فعلی را کافی نمیدانند نباید وعدهای فراتر از اختیارات خود بدهند، چراکه چنین وعدهای در واقع تدلیس و فریب انتخاباتی است.
پیشنهادی که من در آن جلسه ارائه کردم برای همین نکته بود که نامزدی که پیروز انتخابات خواهد بود، چند صباح دیگر مدعی نشود که نمیگذارند کار کنم یا اختیارات لازم را ندارم؛ لذا بهتر است همین امروز تصریح کند که میداند چه اختیاراتی دارد و با این اختیارات چه قولهایی را میتواند عملی کند و همان قولها را بدهد نه چیزی فراتر از آن. اما آن همکار اصلاحطلب گویا این تاکتیک سیاسی زیر زبان خود و همقطارانش مزه کرده باشد، با صراحت گفت نباید چنین چیزی از نامزدها پرسیده شود.
احتمالاً خوانندگان محترم هم مانند من نتیجه میگیرند که گویی برخی میخواهند همان تکنیک کلیشهای و تکراری گذشته را در انتخابات پیش رو به کار بندند و با وعدههای توخالی مردم را به پای صندوق بکشانند و فردا هم با یک «نمیگذارند» شانه از مسئولیت خالی کنند. نگرانی آنها از طرح چنین پرسشی در مناظرههای تلویزیونی آن است که مردم از واقعیتها مطلع شوند و اوضاع مطابق میل آنها پیش نرود.
اما شرط انتخابات سالم، رقابت سالم است و رقابت سالم با تدلیس و وعدههای توخالی متعارض. همه نامزدها باید خود را در پیشگاه خداوند متعال دیده و از هر وعدهای فراتر از توان و اختیارات خویش اجتناب کنند. صداوسیما نیز باید در برنامههای کارشناسی و مناظرههای خود همین نکته مهم را بهطور صریح و بدون هیچ مجاملهای پرسش کند تا مردم بدون هیچ ابهامی بدانند به چه کسی و برای تحقق چه وعدهای رأی میدهند و فردا خلفوعدهها به سرمایه اجتماعی کشور مانند گذشته آسیب نزند؛ و توصیه آخر به خود نامزدهاست؛ امیرالمؤمنین در فرمان خود به مالک اشتر انذار میدهد که مبادا وعدهای دهی و فردا خلفوعده کنی که چنین کاری خشم خدا و مردم را به دنبال خواهد داشت. «الْخُلْفَ یوجِبُ الْمَقْتَ عِنْدَ اللَّهِ وَ النَّاسِ. قَالَ اللَّهُ تَعَالَی کبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ ان تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ.» امید است همه نامزدهای محترم که الگوی حکمرانی علوی را مبنای کار خود قرار دادهاند این توصیه حضرت را آویزه گوش قرار دهند.