کانال تلگرامی «تفکر استراتژیک» یادداشتی از دکتر مجتبی لشکر بلوکی را به اشتراک گذاشت. در این یادداشت میخوانیم: حکیمی روی شنها نشسته و در حال نیایش و تفکر بود، مردی به او نزدیک شد و گفت: مرا به شاگردی بپذیر. حکیم با انگشت، خطی راست روی شن کشید و گفت: «کوتاهش کن!» مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد. حکیم گفت: «برو هفته آینده بیا.» یک هفته بعد باز حکیم خطی کشید و گفت: «کوتاهش کن»! مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند. حکیم نپذیرفت و گفت: «برو هفته بعد بیا». هفته بعد باز حکیم خطی روی شن کشید و از مرد خواست آن را کوتاه کند. مرد این بار گفت: نمیدانم و از حکیم خواهش کرد تا پاسخ را بگوید. حکیم خط بلندی کنار آن خط کشید و گفت حالا کوتاه شد.
تحلیل راهبردی:
یکی از آموزههای مدیریت استراتژیک این است از مواجهه رودررو پرهیز کنید. قرار نیست که ما همیشه بخواهیم بهتر از دیگران باشیم، دیگران را کنار بزنیم، دیگران را نابود کنیم. فقط کافی است خودمان باشیم و در مسیری که برای خود تعریف میکنیم حرکت کنیم. تسخیر و تصاحب بخشهایی از بازار رقبا همواره حاصل یک کشمکش و مواجهه مستقیم نیست. اگرچه موارد فراوانی را میتوان یافت که برخورد رودررو جهت تسخیر قلمروی رقبا ناگریز بوده است.
این آموزه در زندگی شخصی، راهبری شرکتها و کشورداری کاربرد دارد:
در زندگی شخصی: بهجای اینکه بخواهیم جای دیگران را تصاحب کنیم و حسادت بورزیم و زیرآب زنی کنیم، کافی است توانمندیهای خود را بروز دهیم و موقعیتهایی را بیابیم که خالی مانده است و ما کاملاً در آن فیت میشویم. در راهبری سازمانی: بهجای آنکه محصول فعلی رقبا را باز تولید کنیم و سهم بازار را بگیریم، بر نیازهای بیان نشده یا ارضا نشده مشتریان و همچنین غیرمشتریان متمرکز شویم. در کشورداری: قرار نیست که اگر برخی از همسایگان ما بر ترانزیت مسافر و گردشگری تفریحی متمرکز شدهاند ما نیز چنین کنیم. فرصتهای بینظیر ایران در زمینه ترانزیت تجاری و ارتباطی و همچنین توریسم ترکیبی ما را از مواجهه مستقیم بینیاز میکند.