کد خبر: 1169633
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۴۰۲ - ۰۲:۲۰
سازمان موسوم به مجاهدین خلق از تأسیس تا تغییر
«تبار ترور» در آینه اسناد و روایت‌ها اثری که هم اینک در معرفی آن سخن می‌رود، تاریخچه، معتقدات و عملکرد سازمان موسوم به مجاهدین خلق را مورد بازخوانی قرار داده است
احمدرضا صدری

اثری که هم اینک در معرفی آن سخن می‌رود، تاریخچه، معتقدات و عملکرد سازمان موسوم به مجاهدین خلق را مورد بازخوانی قرار داده است. این پژوهش توسط دکتر محمدصادق کوشکی انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است. مؤلف در دیباچه این اثر، درباره محتوای آن می‌نویسد: «بدون شک یکی از اتهاماتی که در طول سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی قدرت‌های استکباری متوجه نظام جمهوری اسلامی شده، اتهام حمایت از تروریسم است. این در حالی است که نظام جمهوری اسلامی و شهروندان آن، قربانی وسیع‌ترین حرکت سازمان‌یافته تروریستی به شمار می‌آیند. این حرکت تروریستی که در قالب سازمان مجاهدین خلق نظام یافته بود، به اشکال مختلف از سوی دولت‌های غربی مورد حمایت قرار گرفته و عملکرد هولناک آن در طراحی و اجرای گسترده‌ترین عملیات تروریستی تاریخ معاصر جهان، نادیده گرفته شده است. اثر حاضر گام کوچکی است در مسیر اثبات پژوهشگرانه و مستند گوشه‌هایی از فعالیت‌های تروریستی سازمان مجاهدین خلق در گستره جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران، بر اساس اسناد درون‌سازمانی...».
مؤلف اثر در گفت‌و‌شنودی با تارنمای ناشر در باب ماهیت مارکسیستی سازمان از بدو تأسیس آن اشاراتی به ترتیب پی آمده دارد: «مؤسسان سازمان با اینکه نیرو‌های مذهبی سنتی بودند، اما حس می‌کردند دین اسلام نمی‌تواند پاسخگوی اندیشه‌های عدالتخواهانه و مبارزه‌جویانه باشد. به این خاطر مارکسیسم را اصل قرار دادند و اسلام و احادیث و روایات را بیشتر برای شاخ‌وبرگ و برای زینت به کار بردند. همان طور که گفتم کتاب‌های اصلی سازمان که متون تئوریک سازمان محسوب می‌شد، مثل کتاب شناخت، تکامل و اقتصاد به زبان ساده را که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم بخش اعظم‌شان از مباحث لیوشائوچی برداشت شده است. عیناً همان ادبیات را به کار گرفتند و هیچ تلاشی برای تغییر ظاهری هم نداشتند، بلکه اصرار کردند اعلام کنند ما این اصول را از کتاب لیوشائوچی، یعنی نفر دوم حزب کمونیست چین برداشته‌ایم، البته به صراحت هم می‌گفتند که ما مارکسیسم را علم مبارزه می‌دانیم، در صورتی که اساساً سازمان مبانی نظری‌اش را هم از مارکسیست گرفته بود. بخش اعظم افرادی که در سال‌های ۴۷ تا ۵۴ جذب سازمان مجاهدین خلق شدند، فریب شاخ و برگ اسلامی آن را خورده بودند، حتی در مقطعی که مجاهدین خلق با نفوذ تقی شهرام در سال ۵۲ به سمت مارکسیسم گرایش پیدا کرد، پرچم اسلامی را نگه داشته بود، آیه قرآن را نگه داشته بود! در سال ۵۴ سازمان پرچم و نماد اسلامی را کنار گذاشت و با پرچم مارکسیسم و به صورت علنی وارد میدان شد. اما از سال ۴۷ تا ۵۴، یعنی قبل از ورود علنی سازمان به فاز مارکسیستی، سازمان نماد‌های مذهبی و دینی را حفظ کرده بود. در آن دوره بخش اعظمی از کمک‌هایی که به سازمان می‌شد، از طریق افراد متشرع و متدین صورت می‌گرفت. نیرو‌هایی هم که به سازمان می‌پیوستند، افراد متدین بودند. واقعیت این است که شناخت ماهیت درونی سازمان، کار ساده‌ای نبود و تنها کسی که همان موقع این تشکل را خوب شناخت و به هیچ عنوان با آن همراهی نکرد، حضرت امام بود. ایشان متون آن‌ها را مطالعه کردند و صحبت‌های‌شان را به صورت مفصل در ۱۰ تا ۱۲ جلسه گوش کردند و در نهایت به صورت قطعی این‌ها را رد کردند...».

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار