جنگ ترکیبی از جمله جنگهای نوین و نوپدیدی است که برخلاف برداشتهای اولیه و عامیانه، ترکیبی از جنگها نیست، بلکه نوعی جنگ فرهنگی با اهداف سیاسی و به کارگیری تمامی ظرفیتها، ابزارها و شیوههاست. بنابراین، مهمترین مؤلفههای این جنگ را نیروهای متعارف، جنگهای منظم، جنگهای نیابتی، جنگهای اقتصادی شامل تحریم و جنگ ارزی، انقلاب رنگی، جنگهای اطلاعاتی، جنگ سایبری، جنگهای دیپلماتیک و سیاسی به خود اختصاص میدهند که با محوریت جنگهای شناختی و ادراکی ساماندهی و برنامهریزی میشوند. بدون تردید اغتشاشات اخیر یکی از مصادیق بارز جنگ ترکیبی غرب علیه ایران اسلامی است که با نقشهای پیچیده و دقیق طرحریزی شده. رهبر معظم انقلاب اسلامی ضمن تحسین برنامه ریزان علت ناکامی دشمن را محاسبات غلط آنها بیان فرمودند.
بدون تردید همانگونه که محاسبه غلط دشمن در این جنگ سبب شد تا نقشه هرچند دقیق و پیچیده آنها با ناکامی مواجه شود، محاسبات غلط در برابر آن میتواند دشمن را به اهداف خویش نزدیک سازد. تمرکز بیش از حد بر یک ضلع از جنگ ترکیبی، غفلت از مؤلفههای اصلی و نرم، عدم برآورد صحیح در خصوص نحوه استمرار و چگونگی پایان آن از جمله محاسباتی میباشند که ممکن است درست نباشد؛ لذا سخن گفتن از پایان جنگ به صرف فروکش کردن ابعاد سخت و فیزیکی آن میتواند دشمن را در پیگیری و استمرار جنگ تشجیع کند.
از این رو، میتوان گفت تنها راه مقابله با جنگ ترکیبی «دفاع ترکیبی» است که کارایی کامل و کافی آن نیازمند مراحلی تکوینی است.
مرحله نخست، دفاع ترکیبی: بی شک دفاع ترکیبی باید دارای ماهیتی متناسب با تهاجم ترکیبی باشد که درک و فهم آن مستلزم تشکیل اتاق عملیاتی است که بتوان دقیقاً تمام خطوط درگیری، موقعیت دشمن، حجم نیروها، امکانات موجود و توان پشتیبانی، میزان پیشروی و نقشه عملیاتی آنها را رصد و در همه زمینهها آمادگی رزمی و پدافندی را ایجاد کرد. چالشها و موانع دفاع ترکیبی در شرایط فعلی عبارتند از:
الف) تنوع شیوهها و ابزارهای دشمن در جنگ ترکیبی که از جمله آنها میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد: عملیات روانی، تبلیغاتی، ارعاب، تخریب و ترور، هویت زدایی، فضاسازی، شایعه پراکنی، اغتشاش خیابانی، جاسوسی، نفوذ، همراهسازی عوامل داخلی، ایران هراسی، بهرهگیری از اتباع بیگانه، اراذل و اوباش، طبقات محروم، شکافهای مذهبی، قومیتی، جنسیتی، ماهواره، فضای مجازی، شبکههای اجتماعی، اعتصاب، تحصن، فحاشی و بددهنی، وسوسه و هیاهو، پولپاشی، جنگ ارزی، تحریم، تطمیع وتحریک و...
ب) غلبه ماهیت فرهنگی و اقدامات روانی و تبلیغاتی که در جریان این جنگ ترکیبی به عنوان آمادهسازی فکری و ذهنی صورت گرفته است.
ج) غفلت از اقدامات زمینه ساز فرهنگی که حداقل از دی ماه ۱۳۷۸ با تأسیس بیبیسی فارسی به منظور بلوکسازی اقشار در ایران شروع و به تدریج دارای ابعاد پیچیدهتری گردیده است.
مرحله دوم، بازدارندگی ترکیبی: اگر قرار باشد که جمهوری اسلامی همیشه در شرایط پدافندی در جنگ ترکیبی باشد، هر از گاهی شاهد تهاجم و یا عبارت دقیقتر اوجگیری این درگیری باشیم. چراکه این جنگ در مراحل اولیه خود بود و برای دراز مدت برنامه ریزی شده است. دسترسی به موقعیت بازدارندگی در جنگ ترکیبی در حالی دست یافتنی است که اتاق جنگ ترکیبی با آرایش جنگی متناسب و بسیج همه امکانات کشور در زمینههای فرهنگی، رسانهای، سیاسی، اجتماعی، امنیتی، اطلاعاتی و سایبری تشکیل شود.
مرحله سوم، تهاجم ترکیبی: اگرچه در دکترین نظامی کشورمان و پیشینه تاریخی ایران در ۲۰۰ سال گذشته حمله و تجاوز نظامی جایگاهی نداشته و ندارد، اما بازدارندگی عملی و واقعی بدون دستیابی به نقطهزنهای ترکیبی ممکن نیست. نکته مهم این است که نقطهزنهای ترکیبی بدون فتح خرمشهرهای فکری، فرهنگی و سیاسی ممکن نخواهد شد.