کد خبر: 1106574
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۰
هر چند دولت کنونی به شکل واقع‌بینانه در تلاش است مشکلات اقتصادی کشور حل‌وفصل شود، اما باید اعتراف کرد بخشی از جامعه در رابطه با رفع تمامی مشکلات به واسطه احیای برجام دچار خوش‌بینی اعتیادگونه شده است.
هادی غلامحسینی

هر چند دولت کنونی به شکل واقع‌بینانه در تلاش است مشکلات اقتصادی کشور حل‌وفصل شود، اما باید اعتراف کرد بخشی از جامعه در رابطه با رفع تمامی مشکلات به واسطه احیای برجام دچار خوش‌بینی اعتیادگونه شده است.
تاریخ ایران، دولت و سیاستمداری را به خاطر دارد که دوران رفع تحریم و برجام یا احیای برجام را عاری از بحران‌ها و مشکلات ریزودرشت توصیف می‌کرد، به طوری که وقتی نرخ دلار در بازار آزاد حدود ۳۳ هزار تومان بود، آن سیاستمدار به یکباره وسط دعوا و جدال برای دلار دوران پسابرجام نرخ ۱۵ هزار تومان را تعیین می‌کرد و بار‌ها و بار‌ها به همراه دولتمردانش افکار عمومی را برای پذیرش قریب‌الوقوع برجام و رفع مشکلات دعوت کرد و دست آخر نیز دولتش به اتمام رسید و هزینه‌های تمام امید‌ها و وعده‌ها و بدهی‌هایی که ایجاد کرد برای دیگری ماند.
اگر نگاهی به دهه اخیر بیندازیم، متوجه می‌شویم در رابطه با روزگار بعد از رفع تحریم‌ها و احیای برجام چقدر در جامعه خوش‌بینی پمپاژ شد، این امر تا جایی ادامه یافت که رئیس دولت دوازدهم در دورانی که نرخ دلار در بازار آزاد در محدوده ۳۳ هزار تومان به سر می‌برد، در اقدامی تعجب‌برانگیز حتی برای دلار پسابرجام نیز نرخ ۱۵ هزار تومان را تخمین زد یا در جای دیگر ادعا می‌شد که با احیای برجام مشکل آب و نان هم حل می‌شود، هر چند از این دست نمونه‌ها بسیار است، اما قصد نداریم در این مقال خاطر را مکدر کنیم، ولی ارائه کوهی از وعده‌های سر خرمن، شاید صرفاً به جهت کنشگری سیاسی و جلب نظر طرفداران و مردم بود، اما ارائه وعده و شعار‌های دل‌خوش‌کننده به یک رویداد، فضایی در جامعه ایجاد می‌کند که وقتی به هر علتی شرط تحقق این وعده‌ها به وقوع نمی‌پیوندد، جامعه دچار یأس و ناامیدی می‌شود.
بله سخن از اعتیاد اقتصاد ایران به شرطی شدن است و اصلاً بسیاری از بازار‌ها هنوز هم نسبت به ماجرای برجام حساسیت دارند. شاید عاملان خبری و رسانه‌ای به جهت ایجاد نوسان در یک بازار نگاه صرفاً ابزاری به مقوله برجام داشته باشند، اما باید دید کف جامعه نگاه و باورشان نسبت به ماجرای برجام چیست؟ این امر هر چند نیاز به بررسی و پژوهش آماری دارد، اما مشاهدات میدانی نشان می‌دهد هنوز بخشی از مردم جامعه در انتظار احیای برجام و حل و فصل مشکلات اقتصادی و به ویژه وقوع ارزانی در حوزه کالا و خدمات هستند و این موضوع مختص طبقه خاصی در جامعه نیست، کمااینکه سرمایه‌داران نیز مدت‌هاست بخشی از دارایی خود را به وجوه نقد و کالا‌هایی با نقدشوندگی بالا تبدیل کرده‌اند تا در صورت احیای برجام و کاهش نرخ ارز و طلا بتوانند سریعاً در کف قیمت در این بازار‌ها سرمایه‌گذاری کنند.
هر چند دولت سیزدهم تلاش زیادی کرده است اقتصاد را از وابستگی شرطی به ماجرای برجام خارج کند و رهبر معظم انقلاب نیز در اولین دیدار دولتمردان دولت سیزدهم با ایشان فرمودند که دولت اولاً اقتصاد را به نتیجه برجام گره نزند و ثانیاً از راه‌حل‌های کم‌اثر و مسکن‌وار برای حل مسائل پرهیز شود، اما در این میان باید توجه داشت که دولت گذشته سالیان سال افکار عمومی جامعه را با مقوله برجام مدیریت کرد و طبیعی است که جامعه هنوز نسبت به این موضوع امید و حساسیت داشته باشد.
هر چند هنوز هم کسی نمی‌داند آینده برجام چه می‌شود، کمااینکه ایران شروط خود را صراحتاً با غربی‌ها در میان گذاشته است و اگر شروط را به عمل آوردند، امکان احیای برجام وجود دارد، اما باید توجه داشت که در رابطه با توانایی‌های برجام برای حل مسائل ایران در دولت گذشته اغراق‌ها و بزرگنمایی‌های فراوانی انجام گرفت که باید جامعه نخبگانی و عاقله و منطقی نظام در رابطه با آثار سوء این اغراق‌ها و وعده‌های ارائه‌شده از سوی دولت قبل به جامعه فکری اساسی کند، زیرا ناامیدی ناشی از یک وعده موهوم نیز اگر این وعده به شدت تکرار و بزرگنمایی شده باشد، می‌تواند برای جامعه آثار منفی به همراه داشته باشد، کمترین اثرش این است که جامعه تا مدت‌ها به توانایی‌ها و توانمندی‌های خود بی‌توجه می‌ماند و همانند روشنفکرانی که در غرب درس خوانده‌اند، پیوسته تصور می‌کنند کلید حل مسائل ایران صرفاً در ارتباط با غرب است و بس.
متأسفانه برخی سیاستمداران عالم سیاست را برای ارائه هر گونه وعده‌ای به مردم جامعه آزاد پنداشته‌اند، بدون اینکه بدانند عدم‌تحقق این وعده‌ها چه هزینه‌هایی برای اعتبار نظام حاکمیتی دارد. همان زمانی که یک سیاستمدار تصور می‌کرد با رفع تحریم‌ها تمامی مشکلات ایران حل می‌شود و بر این اساس وعده‌های عجیب و غریب به جامعه می‌داد، باید ایشان و امثال ایشان در جریان هزینه‌تراشی‌های کنشگری سیاسی‌شان قرار می‌گرفتند، نمی‌شود یک سیاستمدار برای نیل به اهدافش در جهت دستیابی به قدرت یا بقا و توسعه قدرت هر وعده‌ای که می‌خواهد به مردم بدهد و فردا روزی که آن سیاستمدار نیست و دوران خدمتش به پایان رسیده است، دولت بعدی و نظام حکمرانی هزینه‌های وعده‌های ارائه‌شده از سوی ایشان را پرداخت کند.
شاید برخی سیاستمداران دستیابی به قدرت را از هر مسیری حتی ارائه وعده‌های توخالی و پوچ و محال، هنرمندی خود در عالم سیاست تلقی کنند، اما این چگونه هنری است که هزینه آن را باید دولت بعد و نظام پرداخت کند و اساساً این چه سیاست‌ورزی است که از مخاطب خود برخورد و ارائه وعده‌های شدنی و صادقانه را دریغ می‌کند، حال آنکه شایسته این است که در نظام جمهوری اسلامی ایران سیاستمداران مصالح نظام و اسلام را در سیاست‌ورزی در نظر بگیرند.
از این رو هر چند دولت سیزدهم در تلاش است مشکلات اقتصاد ایران را با واقع‌بینی و از مسیر‌های موجود و بلامانع وتحریم برطرف کند و خوشبختانه عملکرد یکساله دولت نشان می‌دهد که توفیقات خوبی هم داشته است، اما در کنار انعکاس شایسته‌تر این دستاوردها، باید آثار سوء اغراق صورت‌گرفته در رابطه با توانمندی‌های برجام در حل تمامی مشکلات اقتصاد ایران را نیز از فکر و روح جامعه کم‌کم برطرف کرد.
شاید عده‌ای بگویند چرا این کار باید صورت گیرد چراکه شاید فردا روزی برجام احیا شد، در جواب باید گفت در آن شرایط نیز باز جامعه دچار سرخوردگی می‌شود، زیرا در رابطه با آثار احیای برجام در اقتصاد ایران و حل تمامی مشکلات آنقدر دولت گذشته اغراق کرده است که اگر برجام احیا شود نیز چنین توانایی‌ای ندارد که از پس اغراق‌های صورت‌گرفته بربیاید، از این رو مسائل اقتصاد ایران باید از مسیر‌های واقع‌بینانه و صحیح خود حل‌وفصل شود و جامعه باید بداند که مشکلات باید به دست خودمان حل شود و نباید تصور کنیم باید یک شرط خارج از اراده ما توسط دولت‌های دیگر محقق شود تا شاید آن وقت مشکلات ما نیز حل شود، آمدیم و آن کشور‌ها همچون سده اخیر چهره واقعی جهانخواری خود را به طور مجدد نشان دادند، ما که نباید دست‌مان را در پوست گردوی آن‌ها قرار دهیم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار