سرویس سیاسی جوان آنلاین؛ رسول سنایی راد: یرِیدُونَ لِیطْفِؤُا نُورَ الله بِأَفْواهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ (الصف: آیه ۸)
"میخواهند نور خدا را با (دم) دهانهایشان خاموش سازند و خداوند تمامکنندهی نور خود است؛ هرچند کافران را ناخوش آید. "
مقدمه
مهمترین شیوههای کفار برای مقابله با نور هدایت، تهمت ارتجاع، طعنه زدن و تحقیر، تحریف، در هم آمیختن حق و باطل و برانگیختن جنگ و ستیز است. اما تمام تلاش آنان در برخورد با اراده الهی بی نتیجه بوده و نور هدایت الهی مسیر تکامل خود را طی خواهد کرد.
آنچه از آن در فضای رسانهای، به عنوان بیانیه میرحسین موسوی یاد میشود، متنی است که توسط سایت کلمه انتشار یافته که سابقه حمایت و حتی سخنگویی فتنه ۸۸ را دارد و پساز آن یورو نیوز، رسانهی وابسته به اتحادیه اروپا آن را بازتاب و اسباب ضریب رسانهای آن را فراهم کرده است.
بعداً ادعا شد که این نوشتار موهن و سخیف، نه یک بیانیه، بلکه مقدمهای برای یک کتاب پیرامون جنبشهای منطقهای بوده که یک سال قبل تهیهشده، ولی الان انتشار یافتهاست. فارغ از چگونگی و زمان تهیه این متن، جهتگیری و پیامد رسانهای و سیاسی آن، از روایت و تحلیلی همسو و منطبق با معاندان و دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حکایت میکند که بهترین خدمت هم در این مقطع تاریخی به دشمنان قسم خورده ما به حساب میآید.
با توجه به همین ویژگی است که در عین بی مبنا بودن ادعاهای راس فتنه، نمیتوان از کنار آن گذشت و به تحلیل و رمزگشایی از این اقدام موهن و سخیف صرفنظر کرد.
الف- محورهای یا ادعاهای اصلی سرکرده فتنه
محورهای ادعایی در این سند انتشار یافته به نام میرحسین موسوی که مورد استقبال رسانههای معاندان و کینه ورزان انقلاب و نظام اسلامی قرار گرفته، عبارتاند از:
۱- تلاش رهبری نظام برای جانشینی فرزند خویش یا به ادعای موروثی کردن رهبری
۲- تحریف آنچه او جنبشهای منطقهای خوانده. توسط جمهوری اسلامی ایران (از بهار عربی به بیداری اسلامی)
۳- سرکوب آنچه حرکت اعتراضی در سوریه میخواند توسط جمهوری اسلامی ایران با کمک نیروی قدس و نیروهای نیابتی
۴- ادعای تلف شدن جان سردار همدانی به پای استبداد در سوریه
در واقع در این سند تلاش شده با ادعاهای بیاساس و متوهم گونه، چند اتهام علیه نظام، رهبری و مدافعان نظام مطرح شود؛
۱- تلاش رهبری نظام به موروثیسازی جایگاه رهبری در خانوادهاش
۲- اقدام نظام به سرکوب و استبداد در داخل و حمایت از مستبدین و سرکوب جنبشهای آزادیخواه در منطقه
۳- معرفی مدافعان حرم و بهصورت مصداقی شهید همدانی ابزار سرکوب نظام و توصیف شهادت او به تلف شدن جان به پای استبداد حاکم بر سوریه
جالب اینکه آقای موسوی یا تهیه کنندگان متن برای او، در این اتهامات تا بدان پایه از وقاحت پیش رفته اند که نقش نیابتی تروریسم تکفیری برای نظام سلطه را نادیده گرفته و جنگ نیابتی آمریکا و متحدانش در سوریه را اعتراضات مردمی معرفی کرده اند. به عبارتی برای اتهام به نظام، داعش و تروریسم تکفیری هم تطهیر شده است.
ب- نتایج و پیامدهای متصور از سوی فتنهگران
۱- دمیدن به آتش هیجان احساسات و التهاب در داخل و کلید زدن موجی دیگر برای دوقطبی شدن جامعه و گرم کردن میدان نزاع و اختلاف داخلی
۲- بیاعتبارسازی و متهمسازی رهبری نظام به قدرتطلبی انحصارگرایی و استبداد
۳- لوث کردن جایگاه و شأن مدافعان نظام و مخدوش کردن چهره و اعتبار مجاهدان و شهیدان والامقام دفاع از نظام و پیشبرد سیاستها و راهبردهای داخلی و منطقهای آن
۴- مطرح شدن و محوریت یافتن راس فتنه، برای رهبری و هدایت موج اعتراضی احتمالی و تبدیل آن به جنبشی اجتماعی و سیاسی علیه نظام
ج- زمینهها و مقدمات این حرکت انتحاری
این اقدام انتحاری راس فتنه برآمده از زمینهها و عواملی است که مهمترین آنها عبارتند از:
۱- فاصله گرفتن راس فتنه از مردم و تأثیرپذیری از عناصر نفوذی و گرفتار شدن به برآوردها و تحلیلهای غلط و القایی
۲- کینهتوزی و لجاجت افراطی نسبتبه نظام، رهبری و مدافعان نظام و گرایش به تصفیهحسابهای شتابزده و کینهای با تحریف یا نادیده انگاری واقعیتها و حقایق
۳- سابقه نفاق و بیاعتنایی به مبانی، اصول و ارزشهای حاکم بر انقلاب و نظام اسلامی و فرافکنی و تعمیم خصلتهای ذاتی خود به کلیت نظام، رهبری و مدافعان نظام
۴- محاسبه اشتباه ناشی از فرصتطلبی شتابزده برای بهره برداری از شرایط و وضعیت چالشی نظام، در مسیر دستیابی به اهداف حقیر و کثیف سیاسی
۵- برداشت اشتباه و یکبعدی از تحولات و تغییرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه و نادیدهگرفتن عمق مذهبی و گرایشات انقلابی و غیرت ملی جامعه ایرانی
۶- تأثیرپذیری از سیطره فکری - رسانهای و تحلیلی بیگانگان و گرفتاری به بیماری ادراکی و شناختی غربزدگی
د- سایر اضلاع پیدا و پنهان این خط انتحاری
این خط انتحاری و تخاصم کینه ورزانه چند ضلع و بازیگر دیگر نیز دارد که در تقاطع دشمنی با نظام و حرکت به سمت براندازی به یکدیگر رسیده و هم افزا شده اند. اضلاعی مثل؛
۱- اصلاحطلبان افراطی که پیشاز این، ادعایی مشابه را مطرح ساخته و امثال فائزه هاشمی و تاجزاده آنها را نمایندگی میکنند
۲- منافقین که از فتنه ۸۸، بهترین بهرهبرداری را از معرکه گردانی سران فتنه داشته و تاکنون همنوایی خود را حفظ کردهاند
۳- سلطنتطلبان که از هرگونه شکاف و اختلاف داخلی برای کشاندن منازعه، شورش و جنگ داخلی استقبال میکنند
۴- حلقه انحراف و زائده مدعی عدالتخواهی آنکه تلاش دارد نظام را به بیعدالتی و استبداد متهم سازد
۵- کشورهای متخاصم و سرویسهای جاسوسی آنان که سران فتنه و همراهان آنان را به بهترین ظرفیت برای پیشرفت اهداف خود در ایجاد اختلاف درونی و فرسایش قدرت نظام بهحساب میآورند
ازاینرو در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران سر میز مذاکره نشسته تا از حقوق مردم و کشور اسلامی دفاع کند و طرفهای غربی به تنظیم برگهها برای فشار بر جمهوری اسلامی نیاز دارند، تمامی مجموعههای فوق دستبهدست هم دادهاند تا خط شورش و جنگ داخلی را فعال سازنده چنین پدیدهای در مرکز اهداف قدرتهای غربی برای بردن نظام به کنج انفعال و استیصال قرار دارند که اعضای اتاقهای فکر آمریکایی از آن به تابستان داغ یاد میکنند.
درست در همین شرایط، این سند توسط جریان فتنه انتشاریافته و رسانه وابسته به اتحادیه اروپا یعنی یورو نیوز به آن ضریب رسانهای میدهد.
جالب اینکه فتنه ۸۸ بیشترین نقش را در تشویق غرب به توقف روند مذاکرات هستهای و حرکت به سمت تشدید تحریمها با تصور تشدید شکافهای داخلی، استیصال مردم و تقابل مردم به نظام و درهم شکستن اراده جمهوری اسلامی برای مقاومت و دفاع از منافع و حقوقش داشته است.
اما همانگونه که در فتنه ۸۸، نفاق پیچیده و لانه گزیده درون نظام، با صبوری و بصیرتافزایی رهبری و همراهی و حمایت مردم بصیر و متدین سیلی خورد، اینبار هم این اقدام راس فتنه که با توهم زدن تیر خلاصی، به مصداق ولایت و شهادت به میدان آمد، با خشم همراه با تحیر مردم مواجه شد و نقاب از چهره نفاق و لجاجت را به صورت کامل کنار زد.
علاوه بر این، کجتابی و بدفهمی راس فتنه و حامیان آن که به فضای عاشورایی کشور در ایام محرم حسینی بیاعتنا بودند، مجدداً کار دستشان داد و اهانت به، ولی و ولایت و شهید و شهادت در فضای تعالیبخش به ارزشهای معنوی جامعه، موجب عمقبخشی به نفرت از فتنهگران شد. به ویژه اینکه که این متن چند ماه پساز برداشته شدن محدودیتهای حصر میرحسین موسوی و همسرش ناسپاسی و لجاجت آمیخته با کینه درمانناپذیر آنان بهصورت کامل به اثبات رساند.