آنچه امروز در دستان هر سربازی در میادین نبرد سخت دیده میشود، سلاح انفرادی نام دارد. پرتعدادترین نوع از این سلاحها همان تفنگهای تهاجمی هستند و معروفترین سلاح هجومی در دنیا نیز کلاشنیکف است که میتواند تمام تعاریف اساسی لازم برای این نوع سلاح را در ذهن خوانندگان مجسم کند.
سابقه تولید تفنگ تهاجمی در ایران
سابقه ساخت تفنگهای تهاجمی در ایران به حدود سال ۱۳۰۹ میرسد. تولید اسلحه گرم در کشور در این سال به صورت انبوه با ساخت تفنگهای ZB آغاز شد و بعدها در جنگ جهانی دوم دولت ایران طی قراردادی تولید مسلسلهای PPSH M۱۹۴۱ محصول شوروی را که در ایران به نام «په په شه» معروف شد برای اتحاد جماهیر شوروی آغاز کرد و پس از آن نیز تولید این اسلحه را برای ارتش ایران ادامه داد.
در سالهای بعد انواع وارداتی سلاح که عموماً دست دوم بودند در اختیار نیروهای نظامی ایران قرار گرفت و تا قبل از انقلاب تفنگهای معروف ام- ۱ امریکایی و ژ ۳ آلمانی در ایران ساخته میشدند. ژ ۳ که در راستای برنامهریزیهای انجام شده برای کشورهای منطقه به همراه ایران به ترکیه و پاکستان (اعضای پیمان سنتو) داده شده بود به سلاح سازمانی ارتش این کشورها تبدیل شد، البته تعدادی سلاح کلاشنیکف هم پیش از انقلاب در کشور موجود بود که چندان مورد استفاده در نیروهای نظامی نبوده است.
ژ ۳ در دقت و قدرت زبانزد بوده و محصول کمپانی هکلر و کخ آلمان است. این سلاح پس از جنگ جهانی دوم به بازیابی وجه آلمان در زمینه تسلیحات بسیار کمک کرد. بیش از ۶۰ کشور جهان از ژ ۳ در کشور خود استفاده کرده و چندین کشور از جمله برزیل، اسپانیا، پاکستان و ایران آن را در کشور خود ساختهاند. همین سوابق که صد البته ریشه در کارایی این سلاح داشت، سبب شد جایگزینی آن در کشورهای مختلف به راحتی صورت نگیرد، زیرا هر سلاحی نمیتوانست از نظر دقت و قدرت با آن رقابت کند، اما ژ ۳ نواقص و ایراداتی هم داشت که به مرور در جنگهای مختلف خود را نشان داد و دارندگان آن را به یافتن جایگزین مناسب برای آن ترغیب کرد.
پس از انقلاب و با وقوع جنگ تحمیلی و نیاز به تأمین تفنگهای هجومی برای تجهیز رزمندگان به خرید تعداد زیادی اسلحه کلاشنیکف AK- ۴۷ از منابع مختلف اقدام و بعدها نیز خط تولید این سلاح و نمونههای مشتق شده از مکانیسم عملکرد آن از جمله نمونه تکتیرانداز و تیربار راهاندازی شد. این سلاح که پرتعدادترین اسلحه ساخته شده در تاریخ بشر است با ویژگیهایی، چون وزن کم، نرخ آتش و ظرفیت خشاب مناسب، حساسیت کم به نظافت و نگهداری آسان و برد قابل قبول به سلاح مطلوب بسیاری از نیروهای نظامی و شبهنظامی در سراسر دنیا تبدیل شده و تا امروز چندین نمونه بهسازی شده آن توسط روسیه و سایر کشورها و البته نمونههای مشتق شده از آن معرفی شده است.
تلاش برای جانشین شایسته
در ایران و پس از پایان جنگ تحمیلی هشت ساله به صورت جسته و گریخته طرحهایی برای بهسازی این سلاح اجرا شد، اما هیچ یک فراگیر نشد. یکی از مهمترین آنها بولپاپ کردن ژ ۳های موجود بود. بولپاپ به انواعی از تفنگهای تهاجمی گفته میشود که خشاب آن عقبتر از قبضه و ماشه قرار گرفته باشد که در نتیجه طول سلاح به میزانی محسوس و وزن آن هم تا حدودی کم میشود، بدون آنکه طول لوله سلاح که عامل مؤثری در برد و دقت سلاح است، کم شود. برای بهینهسازی کلاشنیکفهای موجود در ایران هم طرحهایی در سپاه به اجرا درآمد که البته آن هم فراگیر نشد.
به دنبال نیاز به تأمین یک تفنگ تهاجمی کارآمدتر نمونه چینی از اسلحه مشهور ام ۱۶ امریکایی با نام اس ۵۶/۵ در ایران تولید و در یگانهایی از سپاه خصوصاً یگان صابرین عملیاتی شد، اما این سلاح هم رفعکننده نیاز به تفنگ تهاجمی پیشرفته نبود و حتی نمونههای بهینه شده از آن نیز نتوانست جایی بیشتر از نمونه اولیه برای خود باز کند.
اما علاوه بر بهسازیهای مذکور ساخت چند نوع سلاح تهاجمی به صورت نمونه و با طراحی بومی هم در دوران پس از جنگ تحمیلی صورت گرفت. معروفترین آنها سلاح خیبر است که در سازمان صنایع دفاع وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح طراحی شده و نمونههای تکمیلی و متنوعی از آن ساخته و برای آزمایش به نیروهای مسلح تحویل داده شد، اما خیبر هم با وجود مزیتها و قابلیتهای بهتر نسبت به تسلیحات موجود به علت ضعفهای ذاتی در طراحی و مشکلاتی خصوصاً در زمینه تجهیزات جانبی نظر یگانهای نیروهای مسلح را حتی برای تولید محدود جلب نکرد.
چند طرح دیگر در زمینه تفنگهای تهاجمی در «ساصد» و جهادخودکفایی نیروی زمینی سپاه دنبال شد و جالب اینکه یک شرکت خصوصی هم در ایران چندین نوع سلاح انفرادی با طراحی بهروز و پیشرفته معرفی کرده است. آخرین سلاح خارجی ساخته شده در ایران به نام KL- ۱۰۳ که تحت امتیاز ساخته میشود، در واقع بر اساس یکی از نمونههای بهروز و اصلاح شده از کلاشنیکف با نام
AK- ۱۰۳ است. این سلاح در یک دهه گذشته به تولید انبوه رسیده و در اختیار یگانهای مختلفی در ارتش و سپاه دیده شده است.
مصاف وارد میشود.
اما در نهایت طرحی که در بهمن ۱۳۹۵ به نام مصاف توسط ساصد معرفی شد، توانست در ارتش برای جایگزینی ژ ۳ مطرح شود. سلاح تهاجمی مصاف ساخت سازمان صنایع دفاع برای اولین بار در مهر ماه آن سال شمسی در نمایشگاه تجهیزات پلیسی (ایپاس) در مصلای تهران با کالیبر ۵۶/۵ رونمایی شد. چند سال بعد نمونهای با کالیبر قویتر ۶۲/۷ که کالیبر استاندارد ژ ۳ها و کلاشنیکفهای موجود در ایران هم هستند رونمایی شد. به طور دقیقتر این سلاح تاکنون در دو کالیبر ۴۵*۵۶/۵ و ۵۱*۶۲/۷ که هر دو از کالیبرهای استاندارد ناتو هستند، ارائه شده است.
مصاف سلاحی است بر اساس پلتفرم AR که سالیان طولانی خود را در میادین نبرد و بازار تجاری ثابت کرده است. AR- ۱۵ آرمالایت و نمونه مطرحتر آن یعنی ام- ۱۶ همان سلاحی است که خوانندگان حتماً آن را در دست سربازان امریکایی در جنگ ویتنام و سایر جنگهایی که امریکا در آن حضور داشته است، دیدهاند. این پلتفرم بسیار ارگونومیک و قابل شخصیسازی است و سلاح محبوب بسیاری از نیروهای ویژه در سراسر جهان بوده و نمونههای مشتق شده از آن همچنان در حال خدمت گسترده است، ولی این پلتفرم یک مشکل داشت که به سازوکار (مکانیسم) فشار گاز مستقیم آن بازمیگشت که بقاپذیری سلاح را در محیطهای نامساعد یا در اثر نگهداری نادرست بسیار کاهش میداد.
اما شرکت نامآشنای هکلر و کخ آلمان که در ابتدای قرن جاری میلادی به دنبال ارائه سلاح جدیدی به نیروهای ویژه امریکا بود، با ارائه ترکیبی از پلتفرم AR و سازوکار کورس کوتاه گاز در سلاحی به نام HK۴۱۶ توانست این مشکل پلتفرم AR را حل کند و به بازار گستردهای دست یابد.
مصاف نیز دقیقاً بر اساس سلاح آلمانی HK۴۱۶ توسعه یافته که سلاحی بسیار موفق و البته گران است که در بسیاری از نیروهای ویژه مطرح جهان در حال خدمت است و بسیاری کشورها نیز بر اساس آن دست به توسعه سلاحهایی زدهاند. ساصد نیز بر اساس همین تجربه موفق اقدام به طراحی خانوادهای از سلاح برای تأمین نیازهای نیروهای مسلح و خصوصاً برای جایگزینی با ژ ۳ و تأمین نظر یگانهای ارتش نموده است.
مرور جزئیات سلاح مصاف
در نگاه اولیه مصاف از چهار ریل استاندارد استفاده میکند که میتوان روی آنها انواع تجهیزات جانبی را نصب کرد، این یکی از همان ضعفهای ذاتی کلاشنیکف و ژ ۳های در خدمت ایران است.
پلتفرم AR به صورت دو بخشی ساخته میشود که شامل بخش بالایی و پایینی در بدنه اصلی است. بخش پایینی مصاف برخلاف طرح کلی بر اساس سلاح M۴ که نمونه مشهور دیگری از خانواده AR است، ساخته شده و قنداق و قبضه مصاف نیز کاملاً مشابه M۴ است. به نظر میرسد در این بخش پرهیز از هزینه بیشتر سبب استفاده از بخشهای مذکور شده، با وجود اینکه دارای قدمت طراحی در حدود چهار دهه است.
مانند بقیه اسلحههای دارای سازوکار کورس کوتاه گاز، مصاف نیز دارای رگلاتور گاز برگشتی در جلوی روپوش لوله است تا کاربر بتواند گاز برگشتی را تنظیم کند، به طور مثال برای استفاده از خفهکن گاز برگشتی را کم کند تا فشار کمتری وارد شود.
در زمینه لوله سلاح، مصاف از سه نوع لوله با طولهای مختلف استفاده میکند که در کنار سایر تجهیزات جانبی قابل افزودن به آن، تشکیل یک خانواده از سلاحهای انفرادی از کارابین و اسلحه دفاعی نفرات تا سلاح تهاجمی میدان نبرد و حتی تکتیرانداز میدانی را شامل میشود. دو لوله متوسط و بلند برای مصاف به صورت شیاردار ساخته شدهاند. این حالت معمولاً در سلاحهای تکتیرانداز به کار گرفته میشود تا وزن سلاح پایین آید و سرعت خنککاری هم بالا برود تا لوله سلاح دچار تغییر شکلهای ناشی از حرارت بالا نشود و دقت خود را در طولانیمدت حفظ کند، با وجود این لوله شیاردار یک روش گران است که به ندرت در سلاحهای تهاجمی استفاده میشود، اما در مصاف مورد استفاده قرار گرفته است.
در انتهای لوله، مصاف دارای یک شعلهپوش چهار شعبه طرح Vortex است. این شعلهپوش با تقسیم فشار گاز خروجی به هر چهار طرف تعادل سلاح را هنگام شلیک رگبار بهتر حفظ میکند.
بر اساس کاتالوگ وزارت دفاع، عمر لوله سلاح مصاف ۶ هزار شلیک است که رقم متوسطی به حساب میآید. ممکن است علت ساخت لوله با این حد دوام، متعادل کردن قیمت تولیدی آن باشد، زیرا لولههای با عمر ۱۲ هزار شلیک که در برخی رقبای خارجی مصاف دیده میشود، هزینه تولید بالاتری دارند.
در زمینه خشاب، مصاف قابلیت استفاده از خشابهای ۲۰ یا ۳۰ یا ۴۰ تیر را دارد که عمدتاً از نوع استاندارد فلزی هستند و در برخی موارد خشابهای پلیمری نیز همراه مصاف دیده شده است.
در زمینه وزن کلی سلاح بدون خشاب در کاتالوگهای جدید منتشر شده از سوی وزارت دفاع، وزن سلاح ۳ هزارو ۷۰ گرم اعلام شده است که در مقایسه با HK۴۱۶ آلمانی نیز مصاف وزن مناسبی دارد و سلاحی سبک است. تفاوت وزن این سلاح با انواع قدیمی و جدید کلاشنیکف موجود در ایران بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ گرم و با ژ ۳ حدود یک کیلو و ۳۰۰ گرم است که ارقام قابل توجهی برای نفرات کاربر سلاح محسوب میشود. این وزن مناسب به مدد هندگارد یا روپوش لوله با شیارهای بزرگ و لوله شیاردار ایجاد شده است، البته با استفاده قنداقهای بهتر در آینده میتوان این وزن را کمی کمتر هم کرد.
در بخش هندگارد یا پوشش روی لوله مصاف این سلاح از طراحی فری فلوت بهره میبرد که در آن هندگارد یا روپوش لوله فاقد هرگونه ارتباط مستقیم با لوله است و این قسمت به بدنه سلاح وصل میشود، مزیت این روش دفع بهتر حرارت و تعویض سریع و راحتتر لوله در مواقع نیاز است. در نسخههای مختلف اسلحه مصاف از شیارهای هواخور بسیار بزرگی روی روپوش لوله استفاده شده است که مزیت خنککاری بهتر و سبکی وزن را به دنبال دارد، البته این مزیتها در ازای احتمال بروز برخی مشکلات برای سلاح در شرایط سخت محیطی کسب شده است.
در نهایت مصاف پلتفرمی قابل اصلاح و پیشرفت دارد که در این چند سال اخبار خوبی از رضایت نسبی بالا از سوی یگانهای آزمایشکننده آن به گوش میرسد. این سلاح قطعاً بهترین سلاح تهاجمی داخلی در بین انواع بهینه شده از طرحهای قبلی یا طراحی شده به صورت بومی توسط نیروهای مسلح است که تاکنون ارائه شده و البته باز هم جای پیشرفت دارد. در حال حاضر تحویل سلاح به برخی واحدهای ارتش آغاز شده و این سلاح حداقل در نسخه ۵۶/۵ عملیاتی است.