کد خبر: 1044801
تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۳:۳۰
مرد جوانی که متهم است با همدستی زن مورد علاقه‌اش شوهر وی را به قتل رسانده در دادگاه مدعی شد زن جوان قاتل است.
محبوبه قربانی
سرویس حوادث جوان آنلاین: سال گذشته مرد سالخورده‌ای با مراجعه به اداره پلیس تهران، مأموران را از ناپدید شدن پسرش به نام رضا باخبر کرد و گفت: «پسرم همراه عروسم و فرزندشان در طبقه بالای منزل ما زندگی می‌کنند. چند روزی است که از رضا خبری ندارم. روز گذشته از عروسم سراغ او را گرفتم که گفت قرار بود رضا به سفر ترکیه برود و همراهش ۲۰ میلیون تومان طلا بوده است. او هم از پسرم خبر نداشت و به همین خاطر نگرانم اتفاق بدی برایش افتاده باشد.»

بعد از این توضیحات تحقیقات برای یافتن مرد جوان آغاز شد تا اینکه چند روز بعد جسد وی در گودالی در حاشیه باقرشهر کشف شد که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.

مأموران در نخستین گام از همسر مقتول به نام هستی تحقیق کردند. متهم در بازجویی‌ها به قتل با همدستی پسر جوانی به نام فرزین که مستأجر پدرش بود اعتراف کرد. متهم گفت: «فرزین همراه مادر و خواهرش مستأجر پدرم بودند. من و رضا باهم اختلاف داشتیم و با داشتن یک فرزند قصد داشتم از او جدا شوم، اما رضا مرا طلاق نمی‌داد. فرزین از اختلاف ما خبر داشت و وقتی با او درددل کردم ابراز علاقه کرد تا اینکه پیشنهاد داد شوهرم را به قتل برسانیم.»

زن جوان ادامه داد: «طبق نقشه فرزین چند قرص خواب‌آور خرید و من هم در غذای شوهرم ریختم. بعد از خوراندن قرص فرزین آمد و من و رضا را سوار خودرو‌اش کرد و به نزدیکی محل کارش در باقرشهر برد. وقتی به آنجا رسیدیم او ماشین را نزدیک گودالی که کنده بود متوقف کرد و از شوهرم که بی‌حال بود خواست تا از ماشین پیاده شود. وقتی رضا از ماشین پیاده شد، فرزین با چاقویی که همراه داشت چند ضربه از پشت به او زد. بعد از قتل جسد او را در گودال انداختیم و فرار کردیم.»

با اعتراف زن جوان، فرزین بازداشت شد و با اقرار به قتل وی به اتهام قتل عمد و زن جوان به اتهام معاونت در قتل راهی زندان شدند.

پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران تحت رسیدگی قرار گرفت.
ابتدای جلسه اولیای دم که پدر مقتول بود از طرف خودش و دختر هفت ساله مقتول درخواست قصاص کرد.
در ادامه مرد جوان در جایگاه ایستاد و خلاف اظهاراتش قتل را انکار کرد و گفت: «در دادسرا تحت تأثیر حرف‌های هستی به قتل اعتراف کردم، اما حالا می‌خواهم حقیقت را بگویم. زمانی که ما مستأجر پدر هستی بودیم، او به من ابراز علاقه کرد و خواست به خاطر اختلافی که با شوهرش دارد رضا را به قتل برسانیم. هستی ابتدا پیشنهاد داد شوهرش را در رودخانه بیندازیم و سنگبارانش کنیم که گفتم این کار از عهده من برنمی‌آید، سپس پیشنهاد داد در نزدیکی محل کارم در باقرشهر گودالی بکنم تا بعد از اینکه شوهرش را کشت، جسدش را داخل آن بیندازیم. او گفت به خانواده شوهرم می‌گویم رضا با ۲۰ میلیون تومان به ترکیه رفت و وقتی خبری از او نشود، احتمال می‌دهند که او به خاطر سرقت به قتل رسیده است.»

متهم ادامه داد: «به خاطر وعده‌های دروغین هستی قبول کردم و چند روز قبل از حادثه گودالی در نزدیکی محل کارم حفر کردم. روز حادثه هستی تماس گرفت و گفت قرص خواب‌آور خریده و قصد دارد شب آن‌ها را در غذای شوهرش بریزد. همان شب مقابل خانه‌شان رفتم و آن‌ها را با خودرو‌ام به محل حفر گودال بردم. رضا بی حال بود وقتی در نزدیکی گودال از ماشین پیاده شد، هستی چاقوی مرا گرفت و یک ضربه به شکم شوهرش زد. رضا در آغوش من افتاد و باهم گلاویز بودیم که هستی چند ضربه دیگر از پشت سر به او زد که کشته شد.»

او در پاسخ به سؤال هیئت قضایی درباره اقرار به قتل در دادسرا گفت: «در پلیس آگاهی برای چند دقیقه من و هستی تنها ماندیم. او قول داد اگر قتل را گردن بگیرم یک طبقه از خانه پدری‌اش و خودرویی را که دارد می‌فروشد و رضایت اولیای‌دم را جلب می‌کند. هستی می‌گفت پدر شوهرش او را دوست دارد، حتماً رضایت می‌دهد که فریب حرف‌هایش را خوردم و قتل را قبول کردم.»

سپس زن جوان نیز با قبول معاونت در قتل با تأیید اظهاراتش در دادسرا گفت: متهم دروغ می‌گوید و من ضربه‌ای به شوهرش نزدم است. در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار