کد خبر: 1044394
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۳:۰۶
در برهه کنونی سینمای ایران تبدیل به شوخی شده است. بار‌ها گفته شده ابتذال تنها برای آثار کمدی نیست چراکه در ژانر ملودرام هم ابتذال نقش دارد. اساساً بخش عمده‌ای از تولیدات سینمای ایران بر اساس تجربیات سطحی شکل می‌گیرد؛ تولیداتی که هیچ گونه نگرش یا نگاه خاصی در آن یافت نمی‌شود و فاقدِ ارزش سینمایی هستند، بنابراین در این شرایط ابتذال و ساده‌انگاری در محتوا باعث می‌شود مخاطب این گونه فیلم‌ها را پس بزند.
افشین علیار
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: فیلم «بعد از تو» به کارگردانی فرهاد نجفی که این روز‌ها در پلتفرم‌ها اکران آنلاین شده با همان شرایطی که ذکرش رفت ساخته شده است، اینکه چرا باید چنین فیلم‌هایی اجازه ساخت بگیرند و اینکه چرا فیلمی مثل بعد از تو باید ساخته شود، مشخص نیست. این فیلم عاری از قصه و فیلمنامه و روایت منسجم است. انگار فیلمساز دستش خالی بوده و تنها با یک طرح چند خطی سراغ ساخت فیلم سینمایی رفته است. نجفی پیش از ساخت بعد از تو دو فیلم بلند هم ساخته و این فیلم در جشنواره‌های مختلف جایزه گرفته است.

اساساً اتمسفر این فیلم بیشتر به شکل و شمایل فیلم‌هایی است که نگاه به جوایز خارجی دارند، بسترسازی لازم برای سیاه‌نمایی را انجام داده و موضوعی الکن با روایتی که فقط پنج دقیقه کارکرد دارد، نمی‌تواند برای مخاطب ایرانی کارساز باشد، «بعد از تو» دیالوگ‌محور است و دو بازیگر دارد که دائماً به صورت پینگ‌پنگی در حال گفتگو هستند، البته این گفتگو هم نمی‌تواند موقعیت بسازد. پیشنهاد لیلا به راننده آژانس در همان ابتدای فیلم می‌توانست بستر مناسبی برای شکل‌گیری یک اثر حادثه‌ای باشد، اما هر چه فیلم جلو می‌رود، منطقی در پیشنهاد لیلا و راننده دیده نمی‌شود. اینکه لیلا هر از چندگاهی پیاده می‌شود و با چند نفر صحبت می‌کند یا به آن خانه می‌رود که فیلم‌هایش را بگیرد، هیچ ربط دراماتیکی به اصل ماجرا ندارد و البته اصل ماجرا هم مجهول می‌ماند، لیلا در ماشین از زندگی‌اش حرف می‌زند، اما نکته خاصی احساس نمی‌شود، به طوری که انگار فلاش‌بک‌ها هیچ کارکرد مهمی ندارند. زمانی که می‌گوییم فیلم فارغ از فیلمنامه منسجم جلو می‌رود، یعنی خبری از گره‌افکنی دراماتیک وجود ندارد. ماشینی در حال حرکت است، امیرعلی رانندگی می‌کند و لیلا هم اتفاقات زندگی‌اش را شرح می‌دهد و مشخص نیست چرا باید او با یک راننده آژانس صمیمی شود و اینکه چرا باید در ازای یک کار ساده ۱۰۰ میلیون بدهد؟ چه جالب در جایی که لیلا می‌خواهد اقدام به خودکشی کند، راننده تاکسی خود را دوست صمیمی فرهاد معرفی می‌کند! که به نظر شوخی است. کارگردان سینما را به تمسخر گرفته است، همان سکانس بیابان را که لیلا می‌خواهد اقدام به خودکشی کند به یاد بیاورید، شلخته بودن میزانسن به موازات محتوای سطحی و ساده‌انگارانه مخاطب را پس می‌زند. فیلمساز جای دوربینش را نمی‌داند و در آن سکانس به اصطلاح مهم وقتی لیلا از طریق موبایل با فرهاد در حال مکالمه است به جای اینکه ما دیالوگ بشنویم، صدای موسیقی پخش می‌شود و این یعنی فاجعه در ساختار! سکانس پایانی آنقدر زود و بی‌دلیل رخ می‌دهد که انگار فیلمساز برای خودکشی لیلا عجله داشته است. آنچه در محتوا دیده می‌شود تکرار مکررات است، آن هم به بدترین شکل ممکن در اجرا. فلاش‌بک و موضوع عشق و فقر و رسیدن به ثروت آن هم از راه نادرست موضوع منسوخ‌شده‌ای است که دیگر برای یک فیلم سینمایی جواب نمی‌دهد. «بعد از تو» نگاه سیاهی به زندگی ایرانی دارد و این دلیلی می‌شود که این فیلم بتواند در جشنواره‌های خارجی مورد استقبال قرار بگیرد. در مورد یکی دیگر از نکات منفی این فیلم می‌توانیم به بازی مینا وحید و مهدی حسینی اشاره کنیم که ضعف بازی آن‌ها از ناتوانی کارگردان و شخصیت‌سازی است که از فیلمنامه (طرح چند خطی) می‌آید، این فیلم به هیچ وجه نمی‌تواند مخاطب را راضی نگه دارد، به همین دلیل اثری فراموش‌شدنی است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار