کد خبر: 1019835
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۵:۳۰
مسئله جایگاه تعزیه در آموزش عالی ایران این روز‌ها بار دیگر با اظهار نظر مدیر گروه تئاتر دانشکده هنر‌های زیبای تهران خبر‌ساز شد.
فرزین ماندگار
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: اینکه چرا تعزیه به عنوان هنری ایرانی در بخش آموزش عالی ایران جایگاه بایسته و شایسته‌ای ندارد موضوعی است که بار‌ها به آن پرداخته شده، اما متأسفانه مسئولان وزارت علوم همواره این مطالبه را جدی نگرفته‌اند و تأسفبار است که چالش تعزیه این روز‌ها بر سر حذف یا عدم حذف آن در دانشکده‌های تئاتری است و این هنر اصیل ایرانی بر سر بقا در حال جدال با مدیران بی‌تدبیر وزارت علوم است.
در این‌باره مدیر گروه تئاتر دانشکده هنر‌های زیبا با ارائه توضیحاتی درباره واحد‌های آموزشی تعزیه تأکید کرد تعزیه از دانشگاه‌های تئاتری حذف نشده است.

بهانه‌های بنی اسرائیلی!

رحمت امینی درباره سخنان گلایه‌آمیز بعضی از هنرمندان درباره حذف تعزیه از دانشگاه‌ها به ایسنا گفت: صحبت‌های دلسوزانه دوستانی که در حوزه نمایش‌های ایرانی فعال هستند، تماماً نادرست نیست ولی قاطعانه می‌گویم تعزیه از دانشگاه حذف نشده است.

او ادامه داد: در دانشگاه تهران پیش از این درسی به نام تعزیه و تعزیه‌شناسی وجود داشت و درس دیگری هم با نام نمایش در ایران یا شیوه‌های نمایشی در ایران که معمولاً پایه و اساس آن کتاب «نمایش در ایران» بهرام بیضایی است و در کنار آن آثار استادانی مانند عنایت‌الله شهیدی، محمدحسین ناصربخت، صادق همایونی و... نیز مورد توجه قرار می‌گیرد و طبیعتاً بخش مهمی از این واحد درسی به تعزیه مربوط می‌شود.

امینی اضافه کرد: خود من ۱۵ سال است در نمایش‌های ایرانی کار می‌کنم و در این زمینه هم اجرا و هم تدریس داشته‌ام. بنابراین علاقه‌ام را به این نمایش‌ها اثبات کرده‌ام ولی هر ۱۰ یا ۱۵ سال، از طرف وزارت علوم نامه‌هایی برای تغییر واحد‌های درسی می‌آید و تاکنون چندین واحد درسی در مقطع لیسانس حذف شده‌اند، چون اعتقاد بر این بود که این واحد‌ها کارایی ندارند و تکراری هستند و فقط وقت دانشجویان را می‌گیرند.

او اضافه کرد: به همین دلیل هیئت‌های علمی دانشگاه‌های مادر مانند دانشگاه تهران چند سال یک بار عناوین واحد‌های درسی را کم و زیاد می‌کنند. در همین راستا ما چند واحد درسی داریم که در هر یک از آن‌ها تعزیه تدریس می‌شود مانند ادبیات نمایشی در شرق یا نمایش در شرق، نمایش در ایران و... در واقع واحد آشنایی با تعزیه در دل این واحد‌های درسی تکثیر شده است.

او با ابراز تأسف از اینکه در چند سال اخیر هیچ پژوهش قابل‌توجهی درباره تعزیه انجام نشده است، افزود: چند پژوهشگر بعد از بیضایی داریم که درباره تعزیه حرف‌های تازه‌ای داشته باشند؟
امینی که پیش از این مدیر گروه تئاتر دانشکده هنر و معماری بوده است، یادآوری کرد: این مشکل را در این دانشکده هم داشتیم و من و زنده‌یاد کیکاووس بالازاده درگیر این بودیم که واحد‌های درسی نمایش در ایران تکراری می‌شود.

از ادعا تا واقعیت

رحمت امینی در حالی از ضعف پژوهش به عنوان ریشه سستی آموزش عالی درباره تعزیه سخن می‌گوید که داوود فتحعلی‌بیگی پژوهشگر نمایش‌های آیینی در گفتگو با «جوان» دردمندانه درباره بی‌اعتنایی آموزش عالی به تعزیه می‌گوید: «در دانشگاه‌های ما اصلاً نمایش ایرانی تدریس نمی‌شد، دو، سه واحد یا چهار تا یا حداکثر هشت واحد ارائه می‌شد. بعد‌ها وقتی آمدند به اصلاح عناوین درس این‌ها را دانشگاه تهران حذف کرد. در شرایطی که روز به روز ما می‌بینیم ارزش‌ها و اهمیت نمایش ایرانی معلوم می‌شود، آثار متعددی در این زمینه نوشته می‌شود چه به عنوان نمایشنامه و چه به صورت تئوریک واقعیت این مسئله دارد روشن‌تر می‌شود، ولی معلوم نیست چرا اجازه نمی‌دهند درست ترویج شود. این وظیفه دانشگاه است که باید این هنر‌ها را ترویج کند نه تئاتر غربی را. تئاتر غربی چه استفاده‌ای دارد. با خودش فرهنگ آن‌طرف را می‌آورد. تئاتر غربی قرن بیستم وامدار تئاتر شرق است. حتی ما تئاتر شرق را هم در دانشگاه‌های‌مان آموزش نمی‌دهیم. وقتی شما نمایشنامه بینوایان را روی صحنه می‌برید در واقع انقلاب فرانسه را نشان می‌دهید، ولی انقلاب حسین بن علی (ع) قطعاً مخاطب بیشتری دارد و با روح فرهنگی مردم ما هم سازگارتر است.

هرگز علیه تعزیه نشوریدیم!

با این حال رحمت امینی تأکید می‌کند: «هرگز نخواستیم علیه تعزیه بشوریم و آن را کنار بگذاریم ولی باید استادان، پژوهشگران و اجراگران این مسیر را در امتداد یکدیگر طی کنند تا دانشجویان و هنرمندان نسل جدید هم برای دنبال کردن تعزیه ترغیب شوند. ضمن تأیید و تأکید بر دلسوزی‌های هنرمندانی مانند آقای فتحعلی‌بیگی؛ تحرکات کافی و همه‌جانبه‌ای برای روزآمد شدن این نمایش‌ها نمی‌بینم و مدام هم گفته‌ایم پژوهشکده‌ای عملگرا می‌خواهیم که بر تمام شیوه‌های نمایش ایرانی کار کند و روزآمد باشد تا یک پژوهشگر دانشگاهی بتواند در طول سال از آن استفاده کند مانند آنچه در کشور‌های هند، چین یا ژاپن اتفاق می‌افتد که بر یک مقطع زمانی خاص متمرکز نیست.
او با تأکید بر اینکه به عنوان بدنه تئاتر دانشگاهی به این حوزه‌ها علاقه‌مندیم و آن‌ها را رها نکرده‌ایم، از تلاش برای تأسیس انجمن علمی نمایش‌های ایرانی خبر داد و متذکر شد: این گونه نبوده که دوستانی مانند آقای سرسنگی یا خانم فریندخت زاهدی به تئاتر امریکا یا فرانسه یا هر کشور غربی دیگری بیشتر علاقه‌مند باشند و آن را جایگزین نمایش‌های ایرانی کرده باشند بلکه لازم است دانشجویان با تحرکات تئاتر غرب و شرق به طور همزمان آشنا شوند. البته قبلاً تمرکز بر تئاتر غرب بیشتر بوده و بعد از چند دوره تلاش کرده‌ایم با گنجاندن واحد‌های درسی شرق، بیشتر در این زمینه فعال شویم.

او در پاسخ به این پرسش که چرا وزارت علوم پژوهشکده‌ای برای مطالعه در زمینه تعزیه تأسیس نمی‌کند، توضیح داد: وزارت علوم شاخه نظری است و در آن عملگرایی برای خیلی از شاخه‌ها گنجانده نشده است. البته پژوهشکده‌هایی دارد و از فعالیت‌های پژوهشی حمایت می‌کند ولی در مورد تعزیه، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بیش از همه می‌تواند پیگیر این جریان باشد و ضمن حمایت از شکل موزه‌ای تعزیه، فضا را برای بروز کردن آن فراهم کند. ضمن اینکه می‌تواند به عنوان جاذبه گردشگری از آن، کسب درآمد کند. یک دست صدا ندارد همچنان که در حوزه صنعت هم همین است. درباره تعزیه هم اول باید نیاز عمومی را ایجاد کنیم و بعد به بررسی جزئیات آن بپردازیم. در حال حاضر مهم‌ترین موضوع این است که در اجرا و ارائه این‌ها هوشمندانه‌تر عمل کنیم همچنان که اول تراژدی‌های سوفوکل و اشیل و... این‌ها نوشته شد و بعد ارسطو کتاب «فن شعر» خود را نوشت. زمانی که آقای بیضایی «نمایش در ایران» را نوشت، وضعیت تعزیه بهتر از امروز بود، علاقه‌مندان بیشتری داشت و بیشتر هم اجرا می‌شد ولی امروزه دانشجویان کمتر به این حوزه گرایش دارند. بنابراین در اولین گام باید این نیاز و علاقه‌مندی را ایجاد کنیم.پیش از این داوود فتحعلی‌بیگی و ابراهیم گله‌دارزاده به عنوان دو چهره فعال در زمینه نمایش‌های ایرانی، از حذف شدن واحد آموزشی تعزیه از دانشگاه‌ها گلایه و انتقاد کرده بودند.

بی‌مهری دانشکده‌های هنر به تعزیه

داوود فتحعلی‌بیگی از فعالان پیشکسوت و دلسوخته هنر تعزیه پیش از این در این بار گفته بود: «امیدوارم و آرزو می‌کنم دانشکده‌های تئاتری ما بیشتر به نمایش ایرانی توجه کنند. متأسفانه امروزه بسیاری از دانشکده‌ها نسبت به نمایش ایرانی بی‌مهری و بی‌توجهی دارند، انگار که دانشگاهی از خارج از کشور آمده و شعبه‌ای در تهران باز کرده که تئاتر فرنگستان را تبلیغ کند، به همین علت بسیاری از دانشجویان فارغ‌التحصیل با نمایش‌های ایرانی حتی با آثار بهرام بیضایی و تئاتر شرق بیگانه هستند و زمانی که روی صحنه می‌آیند، ریتم، حرکت و طنز را نمی‌شناسند زیرا همان چیزی که به او آموزش داده شده نیز ناقص بوده و گویا فقط واحد حیات پاس کرده‌اند. من هیچ حال خوشی برای تئاتر نمی‌بینم، این شرایط به این دلیل است که متقاضیان اجرا زیاد شده و متأسفانه دانشگاه‌ها به صورت بی‌رویه دانشجو پذیرفته‌اند و از طرفی تعلیمات و آموزش‌های کافی هم به این دانشجویان داده نشده است. زمانی که اکثر این دانشجویان فارغ‌التحصیل می‌شوند، نه بازیگر و کارگردان می‌شوند نه نویسنده و کارشناس تئاتر، این‌ها فقط اطلاعاتی درباره تئاتر شنیده‌اند. من سال‌هاست در دانشگاه‌ها تدریس می‌کنم و وضعیت تدریس را می‌بینم. معلمان و اساتید تجربه استعداد و دانش زیادی دارند، اما بسیاری از زمان‌ها کلاس مفیدی ندارند به همین جهت ما در زمینه کمیت رشد کرده‌ایم نه کیفیت. «به گفته فتحعلی‌بیگی اگر به نمایش ایرانی بی‌توجهی کنیم رفته رفته از دست می‌رود به طوری که خیلی از پیشکسوتان این عرصه از بین ما رفته‌اند و همین چند نفری که حالا هم‌نسل‌های من هستند هر کدام یک گوشه از این پدیده را گرفته‌اند و روی آن کار کرده‌اند و اگر ما هم نباشیم از بین می‌رود. چرا باید یک پدیده مهم فرهنگی که میراث بزرگ ملی و معنوی ماست از بین برود؟ در دایره‌المعارف تئاتر دنیا وقتی به ایران می‌رسند، درباره تعزیه صحبت می‌کنند نه نمایش وارداتی فرنگی؛ حالا نمایش وارداتی فرنگی ارزش‌های خود را دارد به جای خود ولی تئاتر ما هم خیلی ویژگی داشته و دارد که باید به آن توجه شود و در دانشگاه آموزش داده شود. اکثر دانشجو‌های ما نمی‌توانند ۱۰ دقیقه نقالی کنند. من نمی‌گویم بروند نقال شوند، اما اگر نقالی یاد بگیرند در حوزه بازیگری می‌توانند درخشش‌های ویژه‌ای داشته باشند. مگر در آن سوی دنیا چه می‌کنند؟ چرا ژاپنی‌ها و چینی‌ها و هندی‌ها و خیلی‌های دیگر توانستند آثار خودشان را حفظ کنند و ارج بنهند، ولی ما نتوانستیم؟ خیلی‌ها می‌روند کشور‌های ژاپن و هند و اندونزی بورس مطالعاتی می‌گیرند و می‌روند در کشور خود کارگاه می‌زنند و آموزش می‌دهند، اما ما با این همه هنرمند برجسته و متفکر در کشور خودمان نسبت به این مقوله‌ها بسیار بی‌توجه رفتار کردیم. در کجای دنیا در دانشکده‌های‌شان با یک پدیده نمایشی که بیش از ۵۰۰ نمایشنامه دارد این‌طور با بی‌مهری و بی‌اعتنایی رفتار می‌کنند؟ در دنیای تعزیه ۵۰۰ قصه متفاوت داریم. در کجای دنیا این بوده، اما بی‌توجهی می‌شود؟ کی باید به غیرت فرهنگی ما بربخورد؟ چه کسی باید این توجه را بدهد؟ چه کسی باید این بها را بدهد؟

نقش دولت‌ها در به محاق رفتن تعزیه

درباره به محاق رفتن هنر ملی تعزیه به طور قطع عملکرد دولت‌ها نقش غیرقابل انکاری دارد و در این باره فتحعلی‌بیگی این‌گونه توضیح می‌دهد: «به نقل از یکی از دوستان، در ایتالیا خود دولت آنجا‌هایی که مردم نسبت به فرهنگ خود توجه دارند می‌گوید خب توجه دارند. آنجایی که نسبت به فرهنگ ملی‌شان بی‌توجهی می‌شود دولت به کمک نخبه‌های فرهنگی آن موارد مغفول را ترویج می‌کند و توسعه می‌دهد تا فراموش نشوند. پس وظیفه وزارت عریض و طویل فرهنگ و ارشاد اسلامی چیست؟ وظیفه‌اش همین است که فرهنگ ملی را حفظ و ترویج کند؟ نمایشی مانند تعزیه جایگاه خیلی ویژه‌ای از لحاظ فرهنگی دارد. یک آیینه نسبتاً تمام‌نما از فرهنگ دیرین ماست. هر کس تعزیه را می‌شناسد می‌داند ایرانی‌ها در گذشته چه بودند و چه فکر می‌کردند و به چه چیز‌هایی اهمیت می‌دادند. ضمن اینکه خود تعزیه بستری بوده که سال‌ها به عنوان یک رسانه در جامعه تأثیرگذار بوده است. حالا پدیده‌های شادی‌آور هم جای خود. نقالی هم که قرن‌ها سابقه داشته و هنر قصه‌خوانی در کل دنیا رواج داشته و سال‌هاست فستیوال قصه‌خوانی برگزار می‌شود. اگر این اهمیت ندارد چرا برگزار می‌شود؟ نقالی هم نوعی قصه‌خوانی نمایشی است دیگر.

ما اگر مرکز حفظ و اشاعه یا مرکز نمایش‌های آیینی سنتی را راه بیندازیم می‌توانیم در آنجا در اهداف پژوهش هم آموزش و هم به اصطلاح نمایش کار‌هایی انجام دهیم. البته منظورم این نیست که وزارت ارشاد یا وزارت علوم را فربه کنیم. فقط کافی است در مدیریت منابع و امکانات اولویت‌ها را بشناسیم و در آن تجدید نظر کنیم. سال‌هاست داریم داد می‌زنیم هیچ کس گوش نمی‌دهد. «اگر دانشگاه جدی نباشد تعزیه افول می‌کند

به گفته استاد هنر‌های نمایشی ایرانی تعزیه اگر تبدیل به یک رشته دانشگاهی نشود به افول می‌رود. سال‌ها بود از طریق دانشگاه سوره یک رشته‌ای تعریف کردیم، وزارت علوم پیشنهاد داد. کارشناسان وزارت علوم یک نگاه نکردند به پیشنهاد من، چون آدم‌های دلسوزی نیستند. گفته بودم چرا باید نسبت به فرهنگ ملی این‌قدر بی‌تفاوت باشند؟ اگر ما نسبت به تعزیه توجه نکنیم چه کسی باید توجه کند؟ خب این هم مثل هر پدیده فرهنگی دیگر ممکن است چهار تا ایراد هم داشته باشد، آن چهار تا ایراد قابل برطرف کردن است ولی این پدیده که به عنوان یک رسانه دارد عمل می‌کند و هنوز میلیون‌ها نفر می‌نشینند پای تعزیه چه در ایام عزاداری و چه غیرعزاداری معلوم است که با آن ارتباط برقرار می‌کنند. چرا باید بی‌توجه باشیم آن‌هم به هنری که می‌دانید ایرانیان شیعه‌مذهب تنها ملتی از مسلمان‌ها هستند که توانستند یک پدیده نمایشی منحصر به فرد را خلق و به دنیا معرفی کنند؟ امیدوارم این غربزدگی در تئاتر ما یک مقدار تقلیل پیدا کند و ما به خودمان برگردیم.

گلایه‌های فتحعلی‌بیگی به طور کلی عملکرد وزارت علوم و وزارت ارشاد را دربر می‌گیرد و این دو وزارتخانه مکمل هم برای به محاق رفتن تعزیه هستند. «برخی مدیران، تعزیه و نمایش‌های آیینی را نمی‌شناسند و منکر می‌شوند. مشکل ما این است که در دانشگاه‌ها نمی‌شناسند و منکر آن می‌شوند، اما از طرفی بزرگ‌ترین مرد تئاتر ملی ما بهرام بیضایی می‌رود امریکا و تئاتر ایرانی کار می‌کند. او عرق ملی دارد و دارد نمایش ایرانی کار می‌کند و ما در اینجا نان این نهاد‌ها را می‌خوریم، اما تئاتر فرنگی رواج می‌دهیم. اصلاً باید یک خط مشی ترسیم شود. بگویند حمایت مالی فقط از نمایش ایرانی. هر کس می‌خواهد نمایش فرنگی و غربی کار کند خودش می‌داند و همین کار را بکنیم. خیلی‌ها مجبور می‌شوند، می‌آیند نمایش ایرانی کار می‌کنند. شما برو ببین تئاتر شهر چقدر به نمایش ایرانی بی‌اعتناست. اگر هم اعتنا کنند با رویکرد روحوضی و سیاه‌بازی است. اصلاً خط مشی ندارند. خیلی جا‌ها با اکراه به ما اجازه اجرا می‌دهند؛ فرقی نمی‌کند، هر کدام از سالن‌های دولتی این طور هستند. تئاتر شهر از همه بدتر. شما بیایید پیگیر پرونده پیشنهادی نمایش‌های آیینی بشوید که از طریق حوزه هنری و مرکز سوره پیشنهاد شده بود به وزارت علوم که چرا به نتیجه نرسید. باید پاسخگو باشند. من شنیدم کارشناسان گفته‌اند ما اصلاً بررسی نمی‌کنیم و اهمیت نمی‌دهیم، خب چرا اهمیت نمی‌دهند؟ چرا دانشگاه تهران این‌ها را حذف کرده است؟ دانشگاه مادر چرا نباید با تعزیه آشنایی داشته باشد؟ چرا دشمنی داشتند؟ چرا فکر کردند به درد نمی‌خورد؟ در صورتی که دنیا دارد از اهمیت آن حرف می‌زند. سازمان یونسکو تعزیه را به نام ایران ثبت کرد، چرا دانشگاه‌های ما به این مسئله اهمیت نمی‌دهند؟»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار