سرویس تاریخ جوان آنلاین: محمدرضا کائینی، دبیر سرویس تاریخ روزنامه جوان، بمناسبت سالروز شهادت «میرزا کوچک خان جنگلی»، در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
در تاریخ معاصر ایران، دو چهره نامدار ظهور کردند که از سوی مخالفان متهم به گرایش به روسها بودند، اما واپسین برگ از زندگی ایشان، نمادی بود از ابطال این ادعا. این دو، یکی شیخ فضل الله نوری بود و دیگری میرزا کوچک خان جنگلی. رجال سیاست بیش از هر چیز، هم پیمانیها را برای حفظ خویش میخواهند، اما آن دو مرگ تلخ و فجیع در ایران را به جان خریدند تا نشان دهند که آرمان خویش را در دیار بیگانه نمیجویند، به رغم آنکه میتوانستند در دوره خطر و به سان رهبران حزب توده، به روسیه پناه بَرند!
درباره میرزا اما، موضوع آشکارتر و سهل الوصولتر است. در شعارها و تبلیغات وی، واژه "ایران" بیش از هر کلمه دیگری تکرار شده است. او گیلان را عرصه آزمون طرحها و توفیقاتی میدید که در فردایی، قرار است در تمامی ایران محقق شوند. شاید او در این فقره، از مشروطه تبریز الگو گرفته باشد که عدهای با عزم و خلوص، از نقطهای برخاستند و آرمان خویش را در کشور فراگیر و ضعف یا فساد دولت مرکزی را تدارک کردند.
اما داستان نهضت با روس ها. پیش از انقلاب اکتبر در روسیه، ایدهها و سخنان میرزا-که در اعلانیهها و نشریات او انعکاس یافته-بسا پیشروتر و مترقیتر از حاکمان جدید همسایه شمالی مینماید. مشکل این بود که او رسانه و توان تبلیغی فراگیر نداشت. به واقع میتوان گفت که این موج انقلاب روسیه بود که به تایید ایدههای پیش گفته میرزا آمد و نه بالعکس. انقلابیون همسایه شمالی ادعا میکردند که نه تنها حقوق عقب افتاده کارگران، که زمینهای غصب شده دیگر کشورها را نیز بازپس خواهند داد! آنها هنوز امتحان خود را نداده بودند. طبیعی بود که در چنین شرایطی، میان آن دو نوعی هم پیمانی طبیعی شکل گیرد، منتها این همگامی اولا: تنها سیاسی بود و ثانیا: دورهای نسبتا کوتاه داشت. بزرگترین شاهد این مدعا نیز، دوری اکثریت قوای جنگل از اندیشههای چپ و مراقب شدید میرزا در این باره بود. روسها هم فهمیده بودند که نباید در میان جنگلی ها، جهان بینی خود را تبلیغ کنند و به همکاری سیاسی اکتفا میکردند.
این مقوله دیر زمانی است که به دست پژوهندگان نهضت جنگل بازشکافی شده، تکرار آن از سر بی مطالعه گی است.
پ.ن: تصویر ذیل آمده، کوچک جنگلی را در حاشیه یک جلسه مذاکره با روسها نشان میدهد.