کد خبر: 978975
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۹۸ - ۰۷:۲۳
جست‌وجو برای حل مسئله در جعبه رفتارمان
مهم‌ترین گام برای موفقیت در فرآیند حل مسئله این است که افراد هنگامی که با یک مشکل روبه‌رو می‌شوند آن را یک مشکل غیرقابل حل ندانند و خود را برای حل و رفع آن ناتوان و شکست‌خورده نپندارند. زمانی که افراد نگاه بدبینانه‌ای نسبت به مسائل زندگی دارند و خود را با معضلی غیرقابل کنترل و غیرقابل حل رویارو می‌بینند انگیزه‌شان را برای غلبه بر آن از دست خواهند داد
بنفشه قاسمی زاده*
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: افرادی که قادر به حل مؤثر مشکلات روزمره‌شان نیستند، نگاه مثبت و سازنده‌ای نسبت به مشکلات ندارند. زمانی که با کوچک‌ترین مسئله‌ای روبه‌رو می‌شوند، دچار آشفتگی شده و خود را در برابر مشکلات ناتوان و ضعیف می‌بینند و احساس شدید درماندگی و ناامیدی می‌کنند. این افراد بیش از آنکه به دنبال پیدا کردن راه‌حل برای مشکلاتشان باشند، معمولاً مسئولیت مشکلات خود را نپذیرفته و برای آن‌ها دنبال مقصری می‌گردند که بتوانند انگشت اتهام به سمت آن‌ها نشانه گرفته و سرزنششان کنند، وجود مشکلات را دلیلی محکم بر بدشانسی و بی‌کفایتی خود می‌دانند، معتقدند رابطه‌ای مطلوب و زندگی‌ای خوب است که بدون مشکل باشد و خود و دیگران را به خاطر وجود مشکلات سرزنش می‌کنند. خودباوری و اعتمادبه‌نفس ضعیفی دارند و بدون فکر و به شیوه تکانشی با مشکلات مواجه می‌شوند، همیشه اولین راه‌حل‌ها را انتخاب می‌کنند و قادر به پذیرش مسئولیت انتخاب‌هایشان نیستند. این افراد معمولاً هنگامی که به مشکلی برمی‌خورند دچار ترس و اضطراب شده و آرزو می‌کنند کاش مشکل هرگز پیش نمی‌آمد یا خودبه‌خود و بدون هیچ تلاشی از بین می‌رفت! اکثر قریب به اتفاق افراد در هنگام مواجه شدن با مشکل و مسائلی که آن را بیش از توان و دانش خود ارزیابی می‌کنند، معمولاً یک یا چند مورد از راهبرد‌هایی که در ادامه آمده است را به کار می‌گیرند.

اجتناب، تسلیم یا جنگ؟
گروهی از افراد از مواجهه با مشکل اجتناب و تلاش می‌کنند به آن فکر نکرده و حتی مشکلات را انکار کنند. مثل پدری که متوجه سیگار کشیدن پسر نوجوان خود می‌شود، اما آن را نادیده گرفته و با خود می‌گوید اشتباه متوجه شده و این دوست او بوده که سیگار کشیده نه فرزند خودش!

برخی افراد نیز خود را در برابر مشکلات ضعیف دانسته و خود را لایق آن مسئله می‌دانند، پس تسلیم می‌شوند و کاری برای رفع آن نمی‌کنند. مثلاً همان پدر وقتی متوجه سیگار کشیدن پسر نوجوانش می‌شود به جای برخورد سازنده مدام خود را سرزنش می‌کند تا هرچه لایقش است به سرش بیاید.
گروهی دیگر از افراد به جای پیدا کردن راه‌حل‌های مفید و سازنده، با آن مشکلات آنقدر می‌جنگند تا از پا بیفتند. مثل همان پدر که این بار با پرخاشگری، کتک زدن و محکوم کردن فرزندش تلاش می‌کند او را از شر سیگار نجات دهد و نه تنها موفق نمی‌شود بلکه فرزندش را بیشتر از دست می‌دهد!

دیگران مقصر هستند
گروه دیگری از افراد که کمی وضعیت بهتری نسبت به سه گروه قبل دارند، معدود افرادی هستند که می‌دانند باید برای حل مشکلاتی که با آن دست‌به‌گریبان هستند، کاری انجام دهند، اما نمی‌دانند چه کاری یا نمی‌توانند بین چند راه‌حلی که در ذهن دارند یکی را انتخاب کنند.

بنابراین تمام این افرادی که با مسائل اجتناب‌ناپذیر زندگی دست‌به‌گریبان می‌شوند به جای استفاده از مهارت حل مسئله و تلاش برای حل موفقیت‌آمیز مشکلات، خسته از چالش‌ها، مسائل و مشکلاتی که به آن‌ها به چشم مصائب زندگی می‌نگرند دست به انتخاب‌هایی می‌زنند که نه تنها کمکی به رفع مشکلات نمی‌کند، بلکه روزبه‌روز بر حجم مسائل افزوده و خودشان ناکام‌تر و ضعیف‌تر شده و جهان و هرچه در آن است را مقصر تمام بدبختی‌هایشان می‌دانند. آنان معمولاً به وسیله انتخاب‌های غیرمؤثری مانند سکوت کردن، گریه کردن، دوری کردن، سرزنشگری، پرخاشگری، سیگار کشیدن، پرخوری کردن، خوابیدن زیاد، مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی، پناه بردن به روابط مخرب، اعتیاد به کار و... زمان را سپری می‌کنند، به این امید که مشکل به وجود آمده خودبه‌خود حل شود.

جست‌وجوی فعالانه با مهارت حل مسئله
توانایی و مهارت حل مسئله درحقیقت شیوه‌ای است با هدف تشخیص درست مسئله موجود، جست‌وجوی راه‌حل‌ها و انتخاب درست یک راه‌حل از میان تمام راه‌حل‌های موجود به منظور حل مسائل و مشکلاتی که با آن مواجه هستیم. از این طریق ما می‌توانیم به جای تمرکز بر مشکلات و احساس عدم کنترل و ناتوانی در برطرف کردن آنها، با کسب اطلاعات صحیح مورد نیاز و یافتن راه‌حل‌های مختلف، بهترین راهبرد را برای حل مشکلات و مسائلی که با آن روبه‌رو هستیم انتخاب کنیم و بدون آنکه زمان را از دست دهیم، برای حل آن اقدامات صحیح انجام دهیم.
مهم نیست مشکل شما در حوزه‌های متفاوتی همچون مسائل اقتصادی و مالی، مسائل بین فردی و اجتماعی، مسائل فردی، مسائل زناشویی، مسائل حرفه‌ای و تحصیلی و... باشد، یادگیری مهارت حل مسئله به شما کمک می‌کند به جای غصه خوردن و احساس ناتوانی و بدبختی از روبه‌رو شدن با این مسائل، از جایگاه قربانی برخاسته، فعالانه به جست‌وجوی راه‌حل‌ها پرداخته و برای انتخاب بهترین راه‌حل ممکن اقدام کنید.

در دسترس‌ترین رفتار در جعبه رفتاری ما
نکته‌ای که در فرآیند حل مسئله لازم است به آن توجه کنیم، غلبه بر میل به انتخاب سریع‌ترین و ساده‌ترین راه‌حل ممکن است. چون ما انسان‌ها معمولاً تمایل داریم در زمان مواجهه با هر مشکل به اولین راه‌حلی که به ذهنمان می‌رسد دست بیندازیم. اولین راه‌حل معمولاً رفتاری عادتی در ماست که بیشتر مواقع از آن استفاده می‌کنیم.

به بیان دیگر یکی از اشتباهات رایج در فرآیند حل مسئله این است که افراد به راه‌حل‌های عادتی اکتفا کنند و به دنبال کشف راه‌حل‌های جدید نروند. راه‌حل‌های عادتی آن دسته از رفتار‌هایی هستند که آنقدر از آن‌ها استفاده کرده‌ایم که در دسترس‌ترین رفتار در جعبه رفتاری ما می‌باشند، بنابراین در زمان رویارویی با مسائل و مشکلات، معمولاً اولین انتخاب ما هستند و بدون فکر اقدام به انجام آن‌ها می‌کنیم. شما می‌توانید برای اینکه راه‌حل‌های عادتی خود را بشناسید به گذشته خود بیندیشید و ببینید تاکنون در زمانی که با مشکل و مسئله‌ای روبه‌رو شده‌اید، از چه شیوه‌هایی برای حل آن‌ها استفاده کرده‌اید. مثلاً آیا معمولاً در زمان مواجهه با مشکلات گریه می‌کنید، از مشکل پیش آمده فرار و سعی می‌کنید به آن فکر نکنید، منتظر معجزه می‌نشینید، دعا و نذر می‌کنید، سکوت کرده و در خود فرو می‌روید، عصبی شده و فریاد می‌زنید، به دنبال مقصر می‌گردید، با فرد خاصی مشورت یا درددل می‌کنید و...
هرکدام از رفتار‌هایی که تا به حال بیشتر از آن استفاده کرده باشید، رفتار عادتی شماست. برخی از این رفتار‌ها ممکن است رفتار‌های مفیدی برای حل برخی مشکلات باشد، اما مسلماً یک راه‌حل نمی‌تواند برای حل تمام مسائل در زندگی مؤثر واقع شود.

راهبرد‌های هیجان‌مدار و مسئله‌مدار
معمولاً رفتار‌های عادتی رفتار‌هایی مبتنی بر هیجان هستند که ما را به مقصود نمی‌رساند. مانند سکوت کردن، گریه کردن، اجتناب کردن، افسردگی کردن، اضطراب‌گری کردن، پرخاشگری کردن، یا توسل به بیماری‌های جسمی مانند میگرن، درد معده، مشکلات گوارشی، مشکلات تنفسی، آرتروز و... تمام این رفتارها، رفتار‌های مبتنی بر هیجان هستند که می‌توانند ما را از رسیدن به هدف که همان حل مسئله است دور و دورتر کنند.
درحقیقت راهبرد‌های هیجان‌مدار برای کاهش تنش، استرس و اضطراب پیش آمده به ما کمک می‌کنند، اما در جهت برطرف شدن مشکل و حل مسائل هیچ کمکی به فرد نمی‌کنند. البته بعضی از این رفتار‌ها مانند سکوت کردن، اجتناب و افسردگی کردن از جمله رفتار‌هایی است که کمک می‌کند آرام‌آرام مسئله پیش آمده را بررسی کنیم و به راه‌حلی منطقی برسیم و این در صورتی است که مدت کوتاهی را به استفاده از این رفتار‌ها اختصاص دهیم و خیلی زود در پی بررسی راه‌حل‌های دیگر برآییم.

توسل طولانی‌مدت به راهبرد‌های هیجان‌مدار نه تنها فرد را از جست‌وجو و بررسی راه‌حل‌های متفاوت بازمی‌دارد، بلکه باعث می‌شود مسئله پیش آمده روز‌به‌روز بغرنج‌تر شده و حل آن دشوار شود. از طرف دیگر زمانی که افراد برای مدت زیادی از راهبرد‌های هیجانی مانند سکوت کردن و افسردگی استفاده کنند، بیم آن وجود دارد که به‌مرور افسرده‌تر شده و انگیزه‌هایشان را برای دستیابی به اهداف از دست بدهند.

علاوه بر راهبرد‌های هیجان‌مدار، راهبرد‌های دیگری که برای حل مسئله استفاده می‌شود، راهبرد‌های مسئله‌مدار است. در راهبرد‌های هیجان‌مدار تمرکز فرد بر انتخاب رفتاری برای کاهش تنش و اضطراب و تغییر موقعیت اضطراب‌زا است، اما در راهبرد‌های مسئله‌مدار، تمرکز بر مشکل و مسئله پیش آمده است و به فرد کمک می‌کند برای حل مسئله اقدام عملی انجام دهد. مانند بررسی جنبه‌های مختلف مشکل، مشورت کردن با دیگران و دریافت اطلاعات جدید، جمع‌آوری اطلاعات، جست‌وجوی راه‌حل‌های متفاوت، انتخاب راه‌حل و برنامه‌ریزی برای حل کردن مسائل و...
در راستای فرآیند حل مسئله خوب است بدانیم وجود اختلاف نظر، سلیقه، عقیده و دیدگاه امری طبیعی است و مهم این است که بتوانیم این تفاوت‌ها را پذیرفته و برای حل آن‌ها اقدامات مؤثری انجام دهیم؛ چراکه وجود تعارضات حل نشده به مرور زمان در افراد ایجاد خشم می‌کند. با گذر زمان این خشم بیش از پیش در وجود فرد ریشه دوانده و باعث می‌شود از یک طرف مطلوبیت روابط فرد از بین رفته و از زندگی لذتی نبرد، از طرف دیگر سلامت روانی و جسمی او نیز تهدید شود.

وجود مشکل نشان‌دهنده بی‌کفایتی ما نیست
مهم‌ترین گام برای موفقیت در فرآیند حل مسئله این است که افراد هنگامی که با یک مشکل روبه‌رو می‌شوند آن را یک مشکل غیرقابل حل ندانند و خود را برای حل و رفع آن ناتوان و شکست‌خورده نپندارند. زمانی که افراد نگاه بدبینانه‌ای نسبت به مسائل زندگی دارند و خود را با معضلی غیرقابل کنترل و غیرقابل حل رویارو می‌بینند انگیزه‌شان را برای غلبه بر آن از دست خواهند داد. بنابراین چندان دور از ذهن نخواهد بود اگر نتوانند مسائل را حل کنند، اما اگر فردی به مشکلات و مسائل به چشم بخشی طبیعی از روند زندگی بنگرد و آن‌ها را فرصتی برای یادگیری و رشد شخصی ادراک کند، آنگاه برای حل آن‌ها با انگیزه بیشتر گام برداشته، خود را توانمند ارزیابی یا برای کسب مهارت‌های لازم اقدام می‌کند.

اگر به این بیندیشید که مشکلات ابداً نشان‌دهنده بی‌کفایتی ما نیست بلکه مانند شادی‌ها و لذت بردن‌ها بخش اجتناب‌ناپذیر زندگی زمینی است و به ما کمک می‌کند تا نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و هر روز به سمت کامل‌تر شدن پیش رویم، آنگاه با اعتماد‌به‌نفس بیشتری برای حل مسئله اقدام خواهیم کرد.

واقع‌بین باشیم
همواره واقع‌بین باشید! این فکر که شما از پس حل مشکلات برنمی‌آیید همان قدر غیر واقع‌بینانه است که فکر کنید تمام مشکلات انسان‌ها قابل حل هستند. گرچه بسیاری از مشکلات و مسائل زندگی‌های انسانی با کمی دقت، توجه، صبوری و بررسی صحیح قابل حل است، اما برخی مشکلات هرگز قابل حل نبوده و بهترین انتخاب آن است که آن را به دست گذر زمان بسپاریم تا زمان بر ما روشن کند آیا راهی برای حل آن‌ها وجود دارد یا نه.

برای آموزش و به‌کارگیری مهارت حل مسئله، در زمان رویارویی با مشکلات و مسائل خود به یاد داشته باشیم که همیشه اولین قدم برای ترک عادت‌های غلط و یادگیری عادات صحیح می‌تواند کمی برای هر فردی دشوار باشد، اما فراموش نکنید اولاً تکرار و تمرین رمز یادگیری هر مهارت است، ثانیاً اگر امروز در نقطه‌ای ایستاده‌اید که نمی‌خواستید، برای رسیدن به جایگاه مطلوبتان باید کاری را انجام دهید که تاکنون انجام نداده بودید. چون کار‌هایی که انجام داده‌اید شما را به جایگاهی که الان در آن قرار دارید رسانده است.
*روانشناس
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار