سرویس تاریخ جوان آنلاین: این قلم دو دهه آشنایی خویش با عالم عارف و مجاهد حضرت آیتالله حاج سیدمرتضی مستجابی را در زمره الطاف گرانسنگ حضرت حق نسبت به خویش میشمارد. آن بزرگ در زمره مبارزان دیرپای طریق استقلال و آزادی ایران در دوران پس از شهریور ۲۰ به شمار میرود و از آن رویدادها، خاطراتی ارجمند در ذهن دارد. چندی پیش و پس از سالها، همایشی برای نکوداشت وی در اصفهان برگزار شد و متعاقب آن اثری شامل زندگینامه و شمهای از خاطرات ایشان نشر یافت. آیتالله مستجابی در مقدمهای کوتاه بر این مجموعه آورده است: «سپاس بیکران پروردگار جهانیان و خداوند عالم و قادر را که بنده خاطی خود را قریب یک قرن به انواع نعمتها متنعم نمود و با عنایات ویژه خویش او را که ذرهای ناچیز بوده و هست، به خوشهچینی و سرافرازی در ورزش جسم و جان در ذکر خانه زورخانه مفتخر فرموده و او را که قدرت دفع و رفع کمترین خطر از خویش را نداشت و ندارد، در مصاف با جنود جهل و نادانی و لشکریان ناتوانی و نامردمی به قدر ظرف وجودیاش پیروز ساخت؛ در حالی که قدرت و توان کمترین سپاسگزاری از این همه عنایت و نعمت او را نداشته و ندارد و همواره خود را در مقابل دریا دریا عنایت و لطف او شرمسار و ناتوان میبیند. فلم ارا مولاً کریماً أصبر علی عبد لئیم منک علی یا رب، خداوند کریمی که طعم شیرین عنایت خاص خویش را لحظه به لحظه در تمامی طول عمر در سراسر ارکان وجود و در سیر آفاقی و انفسی به این بنده چشانده است، امشب نیز در شهرالله الاعظم و در ضیافت الهی و در شب میلاد مسعود و باکرامت سبط اکبر و کریم اهلالبیت علیهمالسلام حضرت امام حسن مجتبی علیه الصلوه و السلام، بر خوان گسترده دیگری از کرامتها و عنایات خویش نشاند و در این روزهای تنهایی و ناتوانی، به دیدار جمعی فرزندان راستین این مرز و بوم، ارادتمندان بیشائبه شاهمردان و علاقهمندان دانش و ورزش در محل چهلستون اصفهان، که خود نمادی و نمودی از چندین قرن گردش روزگار و پیچ و خم دوران و پستی و بلندی ایام است، نائل ساخت».
علی کرباسیزاده اصفهانی تدوینگر این اثر تاریخی نیز در دیباچهای بر این یادمان، به شرح ذیل به توصیف قهرمان داستان خویش پرداخته است: «آنچه در این کتاب از خاطرات و نوشتهها تا اسناد و تصاویر میخوانید و میبینید، هم مستجابی هست و هم نیست! آری، به ظاهر، نوشتههایی از او، اسنادی درباره وی و تصاویری از خود ایشان است. این که با چه کسانی بوده و چه احوالی بر او گذشته و چه کرده و چه دیده و شنیده، و چگونه زیسته و بهسر برده است اما، با این همه، مستجابی نیست! تعجب نکنید، همه این اسناد و تصاویر واقعی است و نوشتهها، از خود اوست؛ اما مگر میتوان آب دریا را در کوزه ریخت؟ به فرموده خودش، اینها، یکصدم مستجابی واقعی هم نیست و نمیتواند گویای شخصیت و منش و حیات و احوال نزدیک به یک سده زندگی پرتلاطم او باشد. آخر، چگونه یک سده تاریخ این مرز و بوم، آن هم حوادث، ماجراهای مهم اجتماعی و سیاسی و وقایع شگفتآور کشور در دوران اخیر، از تحولات نقشآفرین در قیام آیتالله کاشانی گرفته تا فعالیتهای فدائیان اسلام، مقابله با جریان کسروی، حادثه ملی شدن صنعت نفت، رفت و آمد با مراجع نامآور شیعه، رجال بزرگ علمی و سیاسی و اقدامات فرهنگی و تأسیس مراکز پزشکی و علمی و ورزشی و بسیاری دیگر از رخدادهای مهم که در هر کدام، نام و نشان مستجابی و تأثیرگذاری او دیده میشود، در یک یا دو جلد کتاب، گنجاندنی است؟! افزون بر این که، شمار بسیاری از اسناد و تصاویر و مکاتبات ایشان، از بین رفته و در دسترس نیست!
کاری بس دشوار و طاقتفرساست شناساندن چهرهای که از یک سو در صف اول مبارزات و تحولات اجتماعی و سیاسی ایران در یک سده اخیر نقشآفرینی کرده، از دیگرسو خود از علما و دانشمندان معاصر و از بزرگترین بیوت علمی و سرشناس، از خاندان علم و فقاهت (آل صدرعاملی)، و نیز پهلوان گود زورخانه، اهل شعر و ادب و هنر، خطاطی، خیّر و ساعی در امور اجتماعی و فرهنگی، و در یک کلمه، جامع علم و عمل و هنر و سیاست و کرامت و متصف به صبر و پرهیزکاری و متانت. چه میتوان گفت در وصف بزرگمردی که دست راست آیتالله کاشانی، رفیق خاص شهید نواب صفوی، محرم اسرار امام موسی صدر، یار باوفای شهید سیدمحمدباقر صدر، دوست صدیق سیدمصطفی خمینی، پناه مظلومان و پشتیبان عالمان و دانشمندان و پشت و پناه مردم بوده و هست. در وصف او بزرگانی مانند آیت الحق و العرفان علامه میرسیدعلی فانی میتوانند بگویند و بسرایند که در لابهلای این کتاب، اقوال و کلمات و اشعار بزرگان را در وصف و مدح او خواهید خواند».
نویسنده مقدمه در ادامه نوشتار خویش، به چند و، چون تدوین این اثر و نیز چالشهای آن پرداخته است. وی در این باره چنین مینویسد: «در پایان گفتنی است آنچه آیتالله مستجابی در این کتاب از خاطرات خود فرمودهاند، حاصل مشاهدات مستقیم معظمله است که پس از گذشت حدود شش دهه از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود به قلم آورده یا شفاهاً فرمودهاند و تاریخهایی که در بین گفتههایشان به چشم میخورد، از حافظه خودشان کمک گرفتهاند و آوردهاند. ارائه چنین کتابی، آن هم در نهمین دهه عمر پربرکتش، هر چند دیر به نظر میرسد، امّا باز هم جای خالیاش احساس میشود؛ البته خود همیشه به ما میفرمود این کار چه فایدهای دارد؟ و همواره نگران برداشتهای خوانندگان بود و اینکه نخواهند توانست با مطالعه این اثر، مستجابی واقعی را بشناسند و بفهمند! از ته قلب نیز هیچگاه راضی به چاپ چنین کتابی نبود! با این همه، مستجابی عزیز که عمرت را در راه خدمت به دین و آیین و ملت و کشور سپری کردی و هیچگاه چیزی برای خود نخواستی و مایه فخر و مباهات این مرز و بومی؛ بگذار تا اندکی از بسیار، مشتی از خروار و ذرهای از دنیای خدمات، آثار، مجاهدتها، حالات و کردارت را بخوانیم و مرور کنیم، باشد که روح و ذهن ما از این همه عاطفه و انسانیت و سجایای اخلاقی، به خود آید، درس آموزیم و بهکار گیریم».