سرویس حقوق جوان آنلاین: فرار مالیاتی در بسیاری از کشورها جرم بزرگی به حساب میآید و مجازات سنگینی دارد. در ایران هم از سال ۱۳۳۸ تا آبان ماه سال ۱۳۸۰ فرار مالیاتی جرم محسوب میشد و مجازات حبس از سه ماه تا دو سال داشت، اما در اصلاحات انجام شده در ۱۸ سال پیش، تغییراتی رخ داد که مطالبات اکنون جامعه ایرانی را برآورده نمیکند.
فرار مالیاتی در حال حاضر یکی از معضلات جدی بسیاری از کشورهای جهان چه توسعهیافته و چه در حال توسعه است؛ چراکه درآمدهای اصلی یک دولت را بهشدت کاهش میدهد. فرار مالیاتی باعث میشود دولت به اهداف ترسیمشدهاش با اتکا به درآمدهای مالیاتی نرسد و درنتیجه عدالت مالیاتی و عدالت اجتماعی هم به حاشیه رود.
اکنون دهههاست که فرار مالیاتی اصلیترین معضل و مشکل نظامهای مالیاتی محسوب میشود. در کشور ما میزان فرار مالیاتی بر اساس آمارها تا ۴۰ درصد هم برآورد شده است.
سلبریتیهای فراری از مالیات
معافیت مطلق فعالیتهای فرهنگی از مالیات هم یکی از اشتباهات قانون مالیات در کشور ماست. به این دلیل که بسیاری از فعالیتهای فرهنگی درآمدزا آن هم به صورت کلان و شخصی هستند و نباید معاف از مالیات باشند. اکنون بسیاری از سلبریتیها و ستارگان سینما پولهای کلان به جیب میزنند بدون اینکه ریالی مالیات بدهند. همین بیعدالتی مالیاتی انگیزه برخی مؤدیان مالیاتی برای فرار از مالیات را افزایش میدهد.
از جریمه تا محرومیت
طبق اصلاحات صورت گرفته در ماده ۲۰۱ قانون مالیاتهای مستقیم، درصورتیکه به دفاتر با اسناد و مدارک خلاف حقیقت از روی علم و عمد به قصد فرار از مالیات استناد شود، متخلف علاوه بر جریمه شامل محرومیت از تمام معافیتها و بخشودگیهای قانونی میشود.
از سوی دیگر تبصره ماده ۲۰۱ میگوید که این تخلف موجب تعقیب و اقامه دعوی علیه متخلفین در مراجع قضایی از سوی سازمان امور مالیاتی میشود که آنطور که به نظر میرسد بر جعل اسناد یا جرم استفاده از سند غیرواقعی برای کم درنظر گرفتن مالیات تکیه دارد.
اجتناب مالیاتی هم داریم
جالب اینکه علاوه بر مشکل فرار مالیاتی، اصطلاح حقوقی دیگری به عنوان اجتناب مالیاتی هم هست که به استفاده از روشها و کانالهای قانونی برای نپرداختن یا کم پرداختن مالیات اطلاق میشود. اجتناب مالیاتی با فرار مالیاتی تفاوت جدی دارد زیرا اجتناب مالیاتی استفاده از روشها و راهکارهای قانونی است و جرم هم حساب نمیشود!
حال آنکه فرار مالیاتی قصد عمدی برای بهکار بردن روشهای غیرقانونی و البته جرم است. فرار مالیاتی به روشهای متفاوت صورت میگیرد که در همه آنها، اصل پرداخت نکردن مالیات به طور کلی یا جزئی است.
فرار مالیاتی همانند جرم، معضلی است که ابعاد مختلف و دلایل متفاوتی دارد. هرچقدر که قوانین مالیاتی ساده نباشند، از شفافیت برخوردار نباشند و گنگ باشند و درک آنها برای مردم مشکل باشد، سرپیچی و گریز از آنها بیشتر خواهد بود و انگیزه فرار مالیاتی را بیشتر میکند.
انگیزه برای فرار مالیاتی
اگر قوانین مالیاتی به شکلی تعییین شده باشند که مردم احساس کنند عدالت در پرداخت مالیات رعایت نشده است، انگیزه و کوشش برای فرار از مالیات در آنها بیشتر میشود. همچنین اگر تصور کنند اجرای قانون هم عادلانه انجام نمیشود به انگیزه آنها دامن میزند.
درصورتیکه مالیات درنظر گرفته شده مبلغ قابل توجهی باشد و با درآمد مؤدی همخوانی نداشته باشد، تمایل و انگیزه برای فرار مالیاتی را بیشتر میکند. به همین دلیل در بسیاری از نهادهای تصمیمساز مالیاتی سعی میکنند با گسترش شاخههای مالیاتی مقدار معافیتها را کاهش دهند درنتیجه نرخهای مالیاتی و تعداد آنها کم میشود و بالطبع انگیزه فرار مالیاتی نیز کم شود.
احترام نگذاشتن به حقوق شهروندی مؤدیان مالیاتی در قوانین و عدم رعایت این حقوق از سوی ممیز یا کمک ممیز مالیاتی بر همکاری مؤدیان تأثیر زیادی دارد. هر نوع توجه نکردن قانونگذاران به این مسئله در انگیزه و عملکرد مؤدیان مالیاتی تأثیر جدی به همراه خواهد داشت.
جلب مشارکت در قوانین
از طرف دیگر در قوانین مربوط به مالیات باید روشهای مختلف جلب مشارکت و همکاری و تبعیت داوطلبانه مؤدیان مالیاتی هم درنظر گرفته شود. در قوانین مالیاتی روشهایی نظیر امتیازهای مالیاتی و سیستم خوداظهاری موجب بیانگیزه شدن مؤدیان به پرداخت مالیات و رشد انگیزههای فرار مالیاتی در آنها میشود.
ضرورت ضمانتهای اجرایی
قوانین مالیاتی هم مانند دیگر قوانین نیازمند ضمانتهای اجرایی مانند جرم محسوب کردن فرار مالیاتی و روشهای تبعیت اجباری مؤدیان مالیاتی به پرداخت مالیات هستند. توانمند نبودن و کم بودن این ضمانت اجراها تأثیر جدی در رشد انگیزه فرار مالیاتی دارد.
فساد مأموران
نباید فراموش کرد که سیستم مالیاتی و کارمندان مالیاتی هم در نارسایی و ناتوانی نظام اجرایی و اداری مالیات نقش مهمی دارند. شناسایی فعالیتهای اقتصادی مؤدیان مالیاتی به وصول بهموقع مالیات کمک بزرگی میکند. به همین دلیل ضعف مأموران مالیاتی، فرار مالیاتی برای مؤدیان را سادهتر میکند.
در کشور ما بخش بزرگی از اقتصاد از مشکل فرار مالیاتی رنج میبرد. کارشناسان عدم وجود بانک اطلاعات مالیاتی، استفاده نکردن از نرمافزارهای نوین مالیاتی و خدمات الکترونیکی و نبود کارکنان آموزشدیده و متخصص را از مشکلات مهم فرار مالیاتی در این بخش میدانند.
از هنگامی که سیستم مالیات ایجاد شده، تاکنون فساد مأموران دولت در نهاد مالیاتی یکی از عمومیترین انواع فساد مالی محسوب میشود. سازمان امور مالیاتی به عنوان یک دستگاه قضاوت اقتصادی برای مؤدی عمل میکند، درنتیجه فسادپذیری هم بخشی از آن محسوب میشود.
پرداخت رشوه به کارکنان مالیاتی یکی از اصلیترین دلایل ایجاد فساد در سیستم مالیات است و تمایل نداشتن مؤدیان به پرداخت مالیات در این زمینه بهراحتی میتواند بروز کند. مشکلی که به بیعدالتی مالیاتی هم دامن میزند.
فرهنگی که هنوز نیست
از سوی دیگر نبود فرهنگ مالیاتی در جامعه که میتواند از آموزش در مدارس شروع شود، بر فرار مالیاتی افراد تأثیر جدی دارد. فرار مالیاتی در جامعه عیب به شمار نمیآید و مؤدیان به خاطر فرار از پرداخت مالیات احساس شرمندگی ندارند و حتی این فرار را به پای زرنگی خود هم میگذارند! بسیاری از ورزشکاران در کشور پروندههای مالیاتی مشکلدار دارند ولی هرگز بابت این قضیه مؤاخذه نشدهاند و حتی رسانهها هم نسبت به این مشکل بیاعتنا هستند.
از منظر اجتماعی اینکه مبالغ دریافت شده از مالیات مردم چگونه برای رفع نیازهای اساسی و خدمات عمومی جامعه، گسترش و توسعه زیربناهای عمرانی، رفع فقر و نابرابریهای اجتماعی هزینه میشود در حساس شدن مردم جامعه به مالیات تأثیرگذار است.
همه این موضوعات نیازمند قانونگذاریهای جامع و مانع است که بتواند ضمن داشتن ضمانت اجراهای قوی، خود شهروندان را متقاعد کند که کمتر مرتکب جرم فرار مالیاتی شوند.