کد خبر: 959424
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۹
ترامپ غیر از افزایش فشار بر ایران از طریق اعمال تحریم‌ها کاملا دست بسته است و به همین علت است که لحن رئیس جمهور آمریکا از تهدید ایران به التماس برای مذاکرات تغییر کرده است. این موضوع نشان دهنده شرایط نابسامان روانی وی است.
سرویس بین الملل جوان آنلاین: چکش اجرای موفقیت‌آمیز بخش اقتصادی معامله قرن و سندان آغاز موفق تبلیغات ستاد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باعث شده دونالد ترامپ در یکی از سخت‌ترین و پیچیده‌ترین درگیری‌های سیاسی فراروی خود و دولت آمریکا کاملاً دست‌بسته باقی بماند.

آزمون ترامپ در شرایط حساسی از تاریخ منطقه شکل گرفته است، سقوط یک هواپیمای جاسوسی آمریکا که پیشرفته‌ترین و احتمالاً گرانقیمت‌ترین هواپیما‌های جاسوسی و شناسایی آمریکا در آب‌های منطقه‌ای ایران اتفاق افتاد. در پی این حادثه می‌بینیم که رئیس جمهور آمریکا در واکنش اولیه خود سیلی ایران به دولت خود را می‌پذیرد و در عین حال سعی می‌کند آن را در روند فعالیت‌های خود به‌عنوان رئیس جمهور کنونی آمریکا و نامزد انتخابات ریاست جمهوری آینده با پیامد‌های پایین نشان دهد.

به‌نظر می‌رسد در صورتی که ترامپ اقدام به بستن دهان منتقدان و برخی مشاوران خود که تشنه جنگ هستند، نکند، و توئیت‌نویسی‌های بیهوده را که تنها باعث افزایش قیمت نفت می‌شود رها نکند، این نتیجه بدتر از این هم خواهد شد.

توصیف واقعیت‌های موجود در منطقه به‌صورت خلاصه نشان می‌دهد که منطقه به‌سمت پیچیدگی بیشتر و نه تنش بالاتر پیش می‌رود. این پیچیدگی در مواضع مستحکم و قاطع ایرانی‌ها وجود دارد، مبنی بر اینکه ایران نه جنگ و نه مذاکره با دولت کنونی آمریکا را که به‌دنبال اعمال محاصره اقتصادی ایران بوده است نمی‌پذیرد. در موضع مقابل واشنگتن جنگ اقتصادی ضدایران را ادامه می‌دهد و در عین حال التماس مذاکره با تهران را می‌کند تا بتواند بهره تحریم اقتصادی ایران را برداشت کند.

در اینجا توجه به این نکته مهم است که سیاست عدم درگیری نظامی که ایران در پیش گرفته، شامل پذیرش نقض تمامیت دریایی و هوایی یا زمینی ایران یا از بین رفتن استقلال سیاسی و آزادی تصمیم‌گیری این کشور نمی‌شود، در این رابطه می‌بینیم که ایرانی‌ها اصرار دارند هواپیمای جاسوسی که وارد حریم هوایی این کشور شده و ۳۵ نظامی آمریکایی را در درون خود دارد، در صورتی که به هشدار‌های ایران مبنی بر ترک حریم هوایی این کشور پاسخ مثبت دهند، هدف قرار نداده‌اند، بلکه یک هواپیمای بدون سرنشین همراه با آن را هدف قرار دادند.

البته توجه به این نکته لازم است که آمریکا از مذاکرات تنها نام آن را می‌خواهد و در عمل به‌دنبال آن است که ایران را از برنامه دفاعی خود و نفوذ در منطقه بازدارد، بدون اینکه هیچ امتیاز اقتصادی به این کشور بدهد، این همان چیزی است که آمریکا از مذاکرات خود با کره شمالی به‌دنبال آن بود و تلاش داشت کره‌ای‌ها را از برنامه هسته‌ای خود محروم کند و در عین حال سیاست اعمال محاصره و تحریم‌های اقتصادی این کشور را ادامه دهد، به این ترتیب مشاهده می‌شود که مذاکراتی که آقای ترامپ به‌دنبال آن است، جنجال رسانه‌ای و تبلیغاتی برای بازاریابی دور جدید انتخابات ریاست جمهوری در این کشور است.

نکته مضحک دیگر در تحولات روز‌های گذشته، توئیتی بود که رئیس جمهور آمریکا منتشر کرد و گفت که اجرای یک عملیات نظامی آمریکا به مواضع ایرانی را که باعث کشته شدن حدود ۱۵۰ نفر می‌شد متوقف کرده است. باید دید آیا واقعاً ترامپ چنین کاری را انجام داده است، این در حالی است که وی هیچ واکنشی نسبت به اقدام ارتش یمن و کمیته‌های مردمی این کشور برای ساقط کردن هواپیمای بدون سرنشین آمریکا بر فراز این کشور که دو هفته پیش انجام شد، نشان نداده بود.

نکته قطعی این است که ترامپ اهمیتی به قربانیان عملیات اجراشده توسط آمریکا یا مزدوران منطقه این کشور نمی‌دهد. مهمترین دلیل در این رابطه تعداد شهدای یمنی است که به‌صورت روزانه در نتیجه موشک‌های آمریکایی و غربی به‌دست سعودی‌های جنایتکار به‌نمایندگی از آمریکا یا به‌دستور مستقیم آمریکایی‌ها به شهادت می‌رسند؛ لذا محاسبات ترامپ مربوط به قربانیان عملیات نظامی شامل غیرنظامیان یا نظامیان نمی‌شود، بلکه وی محاسبات دیگری را در نظر گرفته است.

ما در اینجا پیامد‌های حمله احتمالی نظامی آمریکا در واکنش به سقوط هواپیمای جاسوسی این کشور را در سه بخش بررسی می‌کنیم: ۱ ــ نتایج مستقیم. ۲ ــ نتایج منطقه‌ای به‌ویژه در خصوص معامله قرن ۳ ــ نتایج مربوط به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا. در نتیجه این سه عرصه می‌توان صحنه پیچیده و تاریکی که انتظار ترامپ را می‌کشد، و برخی مطالب در سایت‌های اجتماعی آن را مطرح کرده است را شناخت.

نتایج مستقیم عملیات نظامی آمریکا را می‌توان در موارد زیر برشمرد: اول: این نتایج احتمالاً به‌صورت مادی و انسانی میان نیرو‌های مهاجم آمریکایی خود را نمایان می‌کند. در اینجا ما نمی‌خواهیم از میزان تلفات قابل پذیرش و معمولی صحبت کنیم، بلکه منظور از این مطلب تلفات بسیار بالای آمریکا در کشته شدن بسیاری از نظامیان آمریکایی می‌شود و بسیاری از برنامه‌های تسلیحاتی آمریکا را با شکست مواجه می‌کند و هزینه‌های زیادی را به ملت آمریکا تحمیل می‌کنند. این‌ها علاوه بر صد‌ها میلیون دلار هزینه‌ای است که برای تولید یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی از نوع آر کیو ۴ به این کشور تحمیل شده است.

دومین مورد این خسارت‌ها موفقیت آمریکا در تحقق اهداف کوتاه‌مدت حملات نظامی محدود به ایران در افزایش قیمت نفت تجلی می‌کند. به گونه‌ای که حمل و نقل نفت از طریق تنگه هرمز در هر دو صورت تغییر می‌شود و این موضوع پیامد‌های قابل توجهی بر اقتصاد جهانی خواهد داشت.

سومین نتیجه مستقیم این اقدام برای آمریکا بسیار بالا خواهد برد، این اتفاق زمانی است که ایران موفق شود حمله آمریکا را با شکست مواجه کند. در این صورت هیبت ارتش آمریکا و پایگاه‌های نظامی این کشور در منطقه شکست می‌خورد و عامل باج‌خواهی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از کشور‌های حاشیه خلیج فارس و غارت ثروت‌های آن‌ها به بهانه حمایت از حاکمیت‌های عربی شکسته می‌شود.

این موضوع قطعا بر اقتصاد آمریکا نیز تاثیرگذار خواهد بود. این کشور تضمین‌های لازم برای تبادل انرژی در گوشه و کنار دنیا را که از طریق حضور نظامی خود در کشور‌های حاشیه خلیج فارس به نفع خود محقق کرده، را از بین خواهد برد.

نتایج منطقه‌ای حمله احتمالی آمریکا را می‌توان در دو سناریو بررسی کرد: سناریوی اول شامل شکست حمله آمریکا است که در نتیجه این سناریو آمریکا موقعیت خود را برای حفاظت از برخی رژیم‌های عربی منطقه از دست خواهد داد. به این ترتیب خروج نیرو‌های آمریکایی در نتیجه افزایش هزینه‌های موجودیت این کشور و ناتوانی از حفظ امنیت رژیم‌های عربی باعث خواهد شد تا این رژیم‌ها در میان کشور‌های منطقه به دنبال گروهی باشند تا از امنیت آن‌ها حفاظت کند یا اینکه در برابر انقلاب‌های مردمی قرار خواهند گرفت که خاندان حاکم را ساقط خواهد کرد. در هر دو صورت آمریکایی‌ها بسیاری از قرارداد‌های تسلیحاتی که از طریق آن به بهبود بودجه خود کمک می‌کنند را از دست خواهند داد.

سناریوی دوم در زمینه بخش اقتصادی معامله قرن است که قرار است کنفرانس آن در منامه پایتخت بحرین تشکیل شود. شکی نیست که هر اقدام نظامی موفق یا شکست خورده آمریکا می‌تواند تاثیرات منفی در لغو یا تاخیر اعلام این بخش داشته باشد و در هر دو صورت اسرائیل و گروه‌های فشار صهیونیست موجود در آمریکا از روند حوادث منطقه ناراضی خواهند بود.

بخش سوم نتایج عملیات نظامی آمریکا در مورد انتخابات ریاست جمهوری این کشور مطرح است. ترامپ با روحیه کاسب کارانه خود، آگاهی کافی در علوم سیاسی ندارد و با علوم سیاسی نیز به عنوان معامله‌های تجاری بین شرکت‌ها تعامل می‌کند و این واقعیت را نادیده گرفته که هر عملیات نظامی در درجه اول باید مبتنی بر رویکرد‌های سیاسی و اقتصادی باشد و برعکس این معادله درست نخواهد بود.

ترامپ در صورتی که از مثبت بودن نتایج حمله نظامی خود به ایران اطلاع کافی داشت، قطعاً این اقدام را انجام می‌داد، اما توانمندی‌های بازدارنده ایران که نمونه‌ای از آن در ساقط کردن هواپیمای پیشرفته آمریکایی خود را نشان داده، محاسبات این کشور را به هم ریخته و آمریکایی‌ها این ارزیابی را دارند که روند مذکور می‌تواند بر ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ در دوره آینده انتخابات ریاست جمهوری تاثیرگذار باشد.

شکی نیست که ترامپ نمی‌خواهد بخشی از دستاورد‌هایی که در عرصه اقتصادی آمریکا طی دو سال گذشته محقق کرده را از بین ببرد و این در حالی است که بدهی‌های این کشور به شکل بی سابقه‌ای افزایش پیدا کرده و نقش دلار در اقتصاد جهان دچار تزلزل شده است؛ لذا هرگونه شکست اقتصادی آمریکا که ممکن است در نتیجه شکست حملات نظامی غیر حساب شده این کشور به وجود آید، دستاورد‌های ترامپ در دوران ریاست جمهوری وی را از بین خواهد برد. علاوه بر اینکه وی در پیشبرد پرونده کره شمالی نیز ناموفق عمل کرده است و این موضوع احتمال پیروزی او در انتخابات آینده را بسیار کم می‌کند.

در نتیجه می‌بینیم که دونالد ترامپ غیر از افزایش فشار از طریق اعمال تحریم‌ها کاملا دست بسته است و به همین علت است که لحن رئیس جمهور آمریکا از تهدید ایران به التماس برای مذاکرات تغییر کرده است. این موضوع نشان دهنده شرایط نابسامان روانی وی است، چرا که او می‌خواهد یک معامله تجاری را موفقیت آمیز جلوه دهد، اما نمی‌تواند این کار را انجام دهد.

این در حالی است که نفس راحت دیپلماسی ایران و تجربه این کشور در تنش‌های سیاسی درازمدت باعث شده اهرم‌های قدرت در اختیار این کشور باشد و به این ترتیب ضرباتی را یکی پس از دیگری به دولت آمریکا وارد کند. این در حالی است که اقتصاد ایران در سال آینده از فشار محاصره اقتصادی آمریکا خارج می‌شود. این موضوع را گزارش بانک جهانی مورد تاکید قرار داده است. علاوه بر اینکه جمهوری اسلامی ایران نفوذ و قدرت خود در منطقه را حفظ می‌کند.

علاوه بر این‌ها عادلانه نیست که ایران دست کم بدون بازگشت آمریکا به توافق هسته‌ای و پذیرش مسئولیت‌های اشتباهات متوالی در منطقه به میز مذاکرات با واشنگتن بازگردد.
منبع: تسنیم
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
قاسم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۳
0
0
نگارنده باید دقت بیشتری در ارزیابی و تغییر و تحول ها داشته باشد و سیاست های بین الملل و حرکت های کنجکاوانه دشمن را بخوبی تجزیه و تحلیل کند و صرف تحلیل ابکی نباشد
امیر
|
Sweden
|
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۳
0
0
مذاکره از نظر آمریکایی‌ ها، مساویست با پذیرش و قبول شرایط تسلیم، ذلت، و تعلیق در پیشرفت های فرهنگی‌، علمی‌، کشاورزی، و صنعتی کشور می‌باشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار