سرویس جامعه جوان آنلاین: دستکم در چهار دهه اخیر بدنه آموزش و پرورش در برابر اعمال مدیریت غیرآموزش و پرورشی مقاومت کرده است. به بیان دیگر فرهنگیان همواره ترجیح دادهاند مدیرانشان در تمام سطوح آموزش و پرورشی باشند تا غیرآموزش و پرورشی، اما الزامات اداره مالی آموزش و پرورش در سالهای اخیر مجبورشان کرده به مدیریت مالی یا به عبارتی سازمان برنامهای تن بدهند، آن هم در فضایی که مجموعه آموزش و پرورش هرگز در جهت تربیت مدیر آموزشی و پرورشی و اقتصاددان این حوزه اقدامی نکرده است. نتیجه اینکه اخیراً دولت برای اداره آموزش و پرورش مدیران اقتصادی را به مدیران فرهنگی ترجیح داده است. این در حالی است که همانطور که فرهنگیانی که از وزیر تا مدیر مدرسه پست میگرفتند، نمیتوانستند امور اقتصادی آموزش و پرورش را رتق و فتق کنند. در حال حاضر هم مدیران اقتصادی تحمیلی دولت به آموزش و پرورش گاهی الزامات آموزش و تربیت را پای مصالح اقتصادی قربانی میکنند.
دوراهی دولتی آموزش و پرورش اقتصادی یا اقتصاد آموزش و پرورشی؟!
به هر رو، روز گذشته در شرایطی که مدیریتهای آموزشی و اقتصاد آموزش به فصل مشترک تخصصی نرسیدهاند، اولین همایش ملی اقتصاد آموزش و پرورش در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. در این همایش از سوی برخی مدیران کشور اظهاراتی بیان شد که نشان میدهد این مدیران به این نتیجه رسیدهاند که بین تدریس و کلاسداری، اداره مدرسه و اداره ابعاد مختلف وزارت آموزش و پرورش تفاوت قائل شوند.
به بیان دیگر زمینه اداره اقتصادی آموزش و پرورش سرانجام مدیران دولتی را در زمینه کمبودهای تخصصی در این حوزه مجبور به اعتراف کرد.
چنانچه جمشید انصاری، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور با بیان اینکه چرا ۴۰ سال است برای واحدهای آموزشی، مدیر تربیت نمیکنیم، گفت: اینکه بسیاری از ادارات آموزش و پرورش و مدارس مشکل مدیریت دارند، به این دلیل است که مدیریت یک تخصص و معلمی تخصص دیگری است.
وی ادامه داد: مناقشات در آموزش و پرورش ۳۰ سال است ادامه دارد که به طور مثال به بخش حدود مداخله و تصدی در بخش غیردولتی میتوان اشاره کرد حتی وجه سیاسی هم بر مبانی اقتصادی پررنگتر بوده است.
عبور از مرزهای سوسیالیسم آموزشی
رئیس سازمان اداری و استخدامی به نامهای که در زمان مدیریت خودش در آموزش و پرورش به نجفی، وزیر وقت آموزش و پرورش نوشته بود، اشاره کرد و ادامه داد: در آن زمان مدیر میانی آموزش و پرورش بودم و در نامهام نوشتم که چرا به استان لرستان در آن روز پایینترین سرانه و به تهران و اصفهان بالاترین سرانه را اختصاص میدهند. گفتم کجای عدالت است که برای هر دانشآموز لرستانی ۳ هزار تومان و برای دانش آموز اصفهانی و تهرانی ۳ برابر هزینه میکنیم. تعریف روشنی از آموزش رایگان نداریم و برداشت پاسخ وزیر وقت این بود که اگر دنبال این ایده برویم، متهم به سوسیالیست بودن میشویم. وی با بیان اینکه نحوه اداره آموزش و پرورش دارای اشکالاتی جدی است، تصریح کرد: اگر میخواهیم مناقشات در حوزه سیاستگذاری از بین برود باید تصمیمات بزرگی اتخاذ کنیم، حتی اگر چند وزیر را قربانی کنیم باید جسارت به خرج دهیم. البته امیدوارم وزیر آموزش و پرورش سالها فعالیت کند.
سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش، در حالی که با دست خالی از برنامه برای تربیت نیروی متخصص در حوزههای مدیریتی دستگاه تعلیم و تربیت در جلسه حاضر شده بود با تأکید بر توجه به آموزش و پرورش، اصلاح روشها و اینکه اعتبارات را برای فعالیتهای اولویت بالاتر در نظر بگیریم، گفت: اقتصاد آموزش و پرورش از مؤلفههای اقتصاد مقاومتی است. بنابراین اولین مانعی که دست نیاز به سمت دانشگاهیان دراز میکنیم، این است که مفهوم علم اقتصاد آموزش و پرورش جا بیفتد. مثلاً منظور از خدمات آموزشی، واگذاری آموزش به بخش خصوصی نیست. آموزش عمومی وظیفه اصلی و اساسی تمام دولتهاست و خدمات آموزشی به این معناست که با کیفیت بالاتری خدمات آموزشی ارائه دهیم.
متهمسازی وزیر برای پوشاندن بیبرنامگی
وزیر آموزش و پرورش در عین حال که در دوره مدیریت خود هیچگاه برنامهای برای تربیت نیروی مورد نیاز آموزش و پرورش و لزوم توسعه رشتههای تخصصی مورد نیاز در دانشگاههای تربیت مدرس و فرهنگیان ارائه نداده، در حالی فرصت همایش اقتصاد آموزش و پرورش را صرف دفاع از خصوصیسازی کرد که در عمل تعریف اقتصاد آموزش و پرورش را در خصوصیسازی منحصر و محدود کرده است.
مضافاً اینکه در خصوصیسازی نیز در دسترسترین گزینه یعنی خرید خدمات و واگذاری مدرسه را برگزیده، در حالی که میتوانست خدمات تألیف و انتظار کتب یا خدمات نوسازی و تجهیز مدارس را واگذار کند، اما از آنجا که برای این منظور باید زیرساختهایی فراهم شود که در حال حاضر نیست و او به رئیسجمهور و مدیران سازمان برنامه قول داده که دولت نتیجه اداره اقتصادی آموزش و پرورش را در همین دولت ببینند، سراغ واگذاریها و خصوصیسازیها نمیرود.
در نهایت نیز منتقدان خود را تکنوکرات و سیاسیکار معرفی کرد و گفت: بخش عمدهای از سیاستگذاران کشور برداشت غلطی از این مفهوم دارند و به محض اینکه اسم اقتصاد آموزش و پرورش بیان میشود، صرفهجویی در هزینههای آموزش و پرورش و اختصاص آن به سایر بخشهای جامعه به ذهن میآید، این موضوعی است که تکنوکراتها در ذهن آموزش و پرورشیها وارد کردهاند. بطحایی با بیان اینکه در سالهای گذشته تصمیماتی گرفته شده که با اقتصاد آموزش و پرورش کاملاً بیگانه بوده و آثار زیانباری به همراه داشته است، گفت: از ذکر مصادیق به علت اینکه برچسب سیاسی به اظهاراتم زده نشود، اجتناب میکنم.