دیروز گفتیم آقای نعمت‌زاده خوشبختانه به دولت رحم کرد و کنار رفت اما حالت آویزانگی را ادامه داده و رفته است وزارت نفت بغل دست آقای زنگنه، دوست و همپالکی و رفیق گرمابه و گلستان خود نشسته است و مشاور اول ایشان شده که در جریان تمام نوسانات ارزی و مسائل پتروشیمی باشد، ضمناً ناهار مفت و مجانی وزارت نفت را که شامل سوپ، غذای اول، غذای دوم، استیک و جوجه کباب و کباب برگ و کوبیده است، نوش جان کند!
من باور نمی‌کردم آداب و سنن و رسوم و تشریفات و بر و بیا را دنگ و فنگ بسیار، غذاهای شاهانه وارداتی دربار پهلوی پس از سقوط آن سلسله و آن همه سر و صدایی که شد که عصر طاغوت پایان یافته است، همچنان ادامه یابد، ولی ادامه یافته است.
ملت پدر شاه را درآوردند که چرا چندصد میلیون دلار خرج جشن‌های کذایی شاهنشاهی ملی کرده و مثلاً گوشت طاووس از پاریس آورده است. ملاحظه می‌فرمایید هویج و خیارچنبر 90هزار تومانی از امریکا می‌آورند و گوشت گاو 900هزار تومانی در فروشگاه لاکچری به گداگشنه‌های سابق که یک عمر حسرت داشتند، عرضه می‌کنند. چقدر شباهت دارد این روز‌‌ها به دوران دهه 1350 که مردم شرح تجملات را می‌خواندند و از خشم به خود فشار می‌آوردند و دندان قروچه می‌کردند. یادم می‌آید آن روز‌‌ها صحبت از مجالس بزم شبانه آقای رضایی بود با به ترازو کشیدن فلان خواننده سنگین وزن و وافور جواهرنشان آن خانم یا می‌گفتند هژبر یزدانی شش اتومبیل بنز نیز دارد که خودش وسط آنها یا در بنز هفتمی حرکت می‌کند یا 10 انگشتری به دست می‌کند که بهای آنها 85 میلیون تومان است یا رحیم علی خرم به فرمانده ژاندارمری کل کشور و معاونان و رئیس ستاد عیدی می‌دهد. (خاطرات سرتیپ نجف دری). رحیم علی خرم عمله بنایی بود که به دلیل حمایت از ارتشبد نصیری که همشهری او بود، میلیاردر شده بود. مردم می‌گفتند که به فلان خواننده زن جوان 450 هزار تومان هدیه نقدی داده بودند که در بزم سناتور رضایی خودش را داخل حوض وسط سالن بیندازد.
همه فحش می‌دادند و نفرین می‌کردند که چرا میلیارد میلیارد دلار به انگلستان بابت تأمین آب آشامیدنی لندن کمک کرده و به فرانسه بابت بدهی‌های مالی‌اش وام بدون بهره داده شده است و برای خوشامد ملکه فرح و ساختن شهری در سنگال به هزینه یک میلیارد دلار به لئو پولو سنگور بذل و بخشش می‌شود. نکند باز هم داریم اشتباهات را تکرار می‌کنید؟
در تاریخ خوانده‌ام همان نادر شاه وقتی به پیروزی سیاسی جنگی بزرگ خود نائل شد در ضیافت مرو که صاحب کتاب عالم آرای نادری شرح آن را آورده خرما و گوشت گوسفند بغدادی، نارگیل و انبه هندی، ماهیانی که در بندر در بند داغستان (ما خاج قلعه) از دریای خزر (کاسپین) صید می‌شد، گوسفند پروار کرکوک، کبک دری قندهار و هرات و قهوه ترکی که سلطان عثمانی برایش هدیه می‌فرستاد، به مهمانان می‌خوراند و این نشانه پیروزی‌های او بود. اغذیه بخارا و خوارزم و ازبک پارتی ترکستان بر خوانش چیده شده بود. این ضیافت‌های با شکوه پس از فتوحات نظامی درخشانش بود اما «نومن کلاچرهای» امروزی به چه می‌نازند؟ واقعاً شرم نمی‌کنند؟ در کشوری که این همه شکایت از تعطیلی کارخانه‌های بزرگ و نام‌آور و سودده سابق در مطبوعات، مجلس و حتی در خیابان‌‌ها به صورت تجمع‌های مردمی منعکس می‌شود، حقوق و نمایندگان و مزایای آنها افزایش می‌یابد، آخر 7 میلیون تومان، حقوق و مزایای کمی نیست. چگونه دل خانم‌‌ها و آقایان آمده که رقم‌های حیرت‌انگیز بابت حقوق و اتومبیل و راننده و دفتر تهران و دفتر شهرستان و خرج سفر و پاداش برای خود به تصویب برسانند؟
این گوشت گاو کیلویی 900 هزارتومان سر دراز دارد، خواهید دید کم‌کم بهای تمام مایحتاج مردم را افزایش خواهند داد، زیرا اغلب برای خود زندگی مرفهی تشکیل داده‌اند، یکی بهانه ژن مرغوب و دیگری به دستاویز اینکه فلان خاندان آی‌کیوی بالاتری دارند حسابشان را از مردم جدا خواهند کرد.
تاریخ عجیب تکرار می‌شود. این ژن مرغوب تازگی ندارد. در سال‌های 1310 عده‌ای چاپلوس آمدند و تبار رضا شاه را که خود کمترین ادعایی نداشت به اسپهبدان طبرستان و پادشاهان باستانی رساندند و کتاب‌ها در مورد اجداد او نوشتند. عده‌ای امروز باورشان شده که ژن مخصوص و آی‌کیوی برتر دارند و عجالتاً بر خر مراد سوارند، لابد اینان هم ناچارند گوشت گاو و دارای ژن مخصوص و هویج امریکایی و خیار چنبر کانادایی بخورند که سلامتشان حفظ شود.
خواننده عزیز لطفاً به مصاحبه آقای درودیان به آدرس اصناف نگاه کند که گفته است این فروشگاه گوشت گاو 900 هزار تومانی مجوز مخصوص از سازمانی به نام حمایت با دستور وزیر پیشین داشته که آن را به اتاق اصناف ارائه و موضوع را مجدد به سازمان حمایت احاله کرده است.
