اما در اين بين خلبانان هوانيروز كه دائماً در شرايط عملياتي قرار دارند، دروازه‌اي را به روي خود باز مي‌بينند كه سال‌هاي سال است، شهادت هر لحظه‌اي را برايشان نويد مي‌دهد. در سفري كه اخيراً به كرمانشاه داشتيم، فرصتي پيش آمد تا ديداري با امير يوسف قرباني فرمانده پايگاه يكم رزمي هوانيروز كرمانشاه داشته باشيم كه در ايام نوجواني در جبهه‌هاي جنگ حضور داشته و اكنون نيز در كسوت يك خلبان، همچنان شرايط عملياتي را براي خود محفوظ نگه داشته است. گفت و گوي ما با امير قرباني را پيش رو داريد.
براي شروع از خودتان بگوييد، اينكه چطور در جبهه‌هاي جنگ حضور يافتيد و از چه زماني به هوانيروز پيوستيد؟
من متولد 1342 در مسجد سليمان در استان خوزستان هستم. شهري كه در طول دفاع مقدس بارها مورد تجاوز و بمباران دشمن قرار گرفت و حتي دشمن با موشك‌هاي 12 متري خود به مسجد سليمان حمله مي‌كرد، لذا حضور در مناطق عملياتي براي ما كه بزرگ شده آن مناطق بوديم، امري مسلم بود و من هم به نوبه خودم وقتي كه توانستم اسلحه به دست بگيرم در نوجواني به جبهه رفتم و افتخار حضور در مقطعي از دفاع مقدس را يافتم. از سال 64 هم به دانشكده افسري رفتم و سال 67 كه فارغ‌التحصيل شديم، مصادف با عمليات مرصاد و اتمام جنگ بود. بنابراين توفيق حضور در جبهه‌ها به عنوان يك نظامي ارتشي را نداشتم. به هرحال از بعد فارغ التحصيلي با علاقه‌اي كه به هوانيروز داشتم، از بين 300 نفر گزينش شديم و 100 نفرمان كه زبان انگليسي قوي‌تري داشتيم را برگزيدند، البته اين پايان كار نبود و از بين برگزيدگان نيز دوباره گزينش شديم و 13 نفر انتخاب شديم. با ورود به هوانيروز من خلباني بالگرد كبري را انتخاب كردم.
در ايران نام بالگرد كبري اذهان را به ياد بزرگاني چون شهيدان شيرودي، كشوري، شمشاديان، چاغروند و... مي‌اندازد، نظرتان در خصوص قدم گذاشتن در مسير چنين بزرگاني چيست؟
ادعاي رسيدن به شهداي بزرگواري كه گفتيد از عهده بنده خارج است. اما همان طور كه خودتان هم اشاره كرديد، بالگرد كبري، يك بالگرد تهاجمي و رزمي است كه همواره در نوك پيكان عمليات‌ها حضور دارد و شهداي بزرگي چون شيرودي و كشوري و. . . خلبان همين بالگرد بودند. من هم هميشه دوست داشتم بهترين كارايي را در ميدان رزم براي كشورم داشته باشم و با چنين انگيزه‌هايي خلباني كبري را برگزيدم.
نام شهيدان پيش آمد، اين سخن كه در شهادت براي بچه‌هاي هوانيروز هميشه باز است، از نظر شما چه تفسيري دارد؟
اين حرف از واقعيت‌هاي موجود نشئت مي‌گيرد. ما همواره در شرايط عملياتي قرار داريم و از آنجايي كه يكي از وظايفمان حمايت از نيروهاي نظامي اعم از ارتش و سپاه و... است، در هر درگيري يا حادثه‌اي كه پيش آيد، طبق وظيفه وارد عمل مي‌شويم. در قضيه پژاك ما چند شهيد را تقديم كرديم، شهيدان كرمي، پرويني و... يا وقتي كه بحث داعش در كشور همسايه‌مان عراق پيش آمد، خلبانان هوانيروز عمليات تأميني و مراقبتي خود را در طول مرزها به اجرا گذاشتند. وقتي ما در مرزها و شهرهاي مرزي حضور مي‌يافتيم، مردمي كه از تحولات عراق احساس نگراني مي‌كردند، با ديدن بالگردهاي هوانيروز خوشحال مي‌شدند و صداي بالگردهاي ما برايشان نويد امنيت مي‌داد.
پايگاه يكم هوانيروز كرمانشاه وظيفه حراست از چه مرزهايي را برعهده دارد و از حيث خودكفايي در تأمين نيازها و حراست از مرزها مي‌توانيد از جانب هوانيروز اطمينان خاطري به مردم بدهيد؟
ما از مرزهاي آذربايجان غربي و كوه‌هاي دالامه برداغ( مرز ايران و تركيه) تا مرز استان خوزستان را در حيطه حراستي خودمان داريم و بر اساس دو وظيفه عمده رزمي و غير رزمي كه برعهده‌مان گذاشته شده، مشغول فعاليت هستيم. از حيث رزمي، 18 مأموريت براي ما تعيين شده است كه شامل پشتيباني از نيروهاي مسلح، ترابري و. . . است. در بخش غيرنظامي نيز عمليات‌هايي چون اورژانس در كرمانشاه ( حمل مجروحين، مصدومين و. . . ) را برعهده داريم و در ساير استان‌هاي تحت پوشش نيز اگر حوادث غيرمترقبه‌اي نظير مجروحيت بر اثر انفجار مين و. . . رخ بدهد، هوانيروز خودش را به سخت‌ترين شرايط جغرافيايي مي‌رساند و كمك حال مردم مي‌شود. امروز هوانيروز در تمامي نيازهاي خود از قبيل نگهداري، تعمير، نوسازي و بومي‌سازي تجهيزاتش به خودكفايي رسيده است و به لحاظ نيروهاي انساني نيز توان پروازي كادر ما افزايش يافته و به روز شده است. همچنين در طرح همسان‌سازي كه اجرا كرديم، خلبانان باتجربه دوران دفاع مقدس به شكل عملي و تئوري خلبانان جوان را آموزش داده‌اند و هر خلبان با تجربه حداقل دو يا سه نفر نيروي جوان را جايگزين خود ساخته است. مجموع اين عوامل در كنار ايمان و اعتقاد خلبانان هوانيروز باعث مي‌شود كه به جرئت بگويم امروز هوانيروز ما قوي‌ترين نيرو در تمام خاورميانه است.
