یكی از تلخترین حوادث پس از انتخابات، وقایع 25 خرداد سال 88 بود كه اغتشاشگران و فتنهانگیزان سوار بر موج احساسات نسل سوم به دنبال صید ماهی مقصود خود ضمن تعرض به اموال مردم و تخریب بیتالمال به برخی از مراكز نظامی و پایگاههای بسیج هم یورش بردند. عصر دوشنبه پس از اینكه جمعیت معترض در میدان آزادی تجمع كرد با تحریك تعداد معدودی از چهرههای منافق و خود فروخته، جمعیت كثیری به سمت حوزه 117 نینوا سرازیر شده و سعی كردند با پرتاب كوكتل مولوتف، سنگ و حتی تیراندازی و آتشسوزی حوزه را به تصرف خود درآورند. اما با وجود تعداد اندك نیروهای بسیجی حاضر در حوزه پس از 3 ساعت و نیم درگیری نتوانستند به ذرهای از اهداف شوم خود دست یابند و ناگزیر صحنه را ترك كردند.ماجرای این درگیری دست مایهای شد برای حمله رسانههای حامی فتنه و بنگاههای سخن پراكنی غرب به بسیج و زیر سئوال بردن ارزش های این نهاد مقدس، نهادی كه امام عظیمالشأن انقلاب آن را بنا نهاده بود، همان امامی كه سران فتنه مدام از شخصیت ملكوتیاش برای خرید آبرو برای خودشان خرج میكنند. ماجرای این تهاجم وحشیانه كه منجر به مصدوم شدم سهتن از بسیجیان حوزه،سوزانده شدن اموال مردم و بیتالمال و وارد شدن 150 میلیون خسارت به حوزه و تخریب بیش از 20 موتورسیكلت نیروهای ناجا و بسیج و ... شده موجی از نفرت و خشم را درمیان مردم شریف تهران به وجود آورد.ساعت 18:15 تردد مشكوك افرادحوزه مقاوت بسیج 117 نینوا ضلع شمال شرقی میدان آزادی و ابتدای خیابان محمدعلی جناح كوچه صفار واقع شده است. روز دوشنبه 25 خرداد طبق روال معمول اداری در ناحیه قدس جلسهای برگزار شد و فرمانده رأس ساعت 18 در حوزه حاضر میشود و به دوستان و بسیجیان اعلام میكند به جهت شلوغی میدان آزادی، عوامل اطلاعاتی در موقعیت به طور پراكنده مستقر و وضعیت را لحظه به لحظه گزارش كنند. از آنجا كه بنا بود حوزه در معرض دید قرار نگیرد؛ دستور این بود كه تجمعات كمتر و درها بسته و رفت و آمدی در حوزه انجام نشود تا ساختمان در معرض دید قرار نگیرد. این ماجرا ادامه داشت تا اینكه ساعت 18:15 نیروهای اطلاعاتی اعلام كردند افراد مشكوكی در اطراف حوزه با هم صحبت میكنند.فرمانده ادامه ماجرا را اینگونه نقل میكند: ما با مشاهده این وضعیت، قضیه را به مقام مافوق اعلام كردیم. آنها هم بر دستور قبلی كه رفت و آمد كمتر باشد تأكید كردند تا اینكه ساعت 30/18 نیروهای اطلاعاتی اعلام كردند تعداد افرادی كه در اطراف حوزه رفت وآمد میكنند بیشتر شده است.حس ششم ما نسبت به این وضعیت هشدار میداد. تصمیم گرفتیم اوضاع را بیشتر زیر نظر بگیریم. در ساعت 18:45 افراد مشكوكی كه دور و بر حوزه بودند و شمارشان به 16-17 نفر میرسید با صدای بلند شروع كردند به فریاد زدن و مردم را به سمت حوزه دعوت كردند. آنها فراید میزند كه بسیجیها اینجا جمعند؛ بیایید اینجا را بگیریم.همچنین برخی میگفتند تعدادی جنازه در اینجا نگهداری میشود. با تحریك این افراد، جمعیت هم با سردادن شعار علیه نظام و بسیج تجمعشان را به مقابل حوزه كشاندند. جمعیت بسیار زیادی كه شاید بیش از هزاران نفر میشد،بواسطه تحریك این افراد در مقابل حوزه صفآرایی كردند. این وضعیت حتی تصورش هم برای ما سخت و سنگین بود. ما مدام گزارش وضعیت را به رده مافوق اعلام میكردیم. در این لحظه من با بهدست گرفتن بلندگوی دستی سعی كردم در جهت آرامسازی و پراكندن جمعیت تلاش كنم. لذا با این بلندگو از بالای پشت بام شروع كردم به فریادزدن كه اینجا مقر نظامی است و تعرض به آن پیگرد قانونی دارد. از مقابل مقر حوزه پراكنده شوید، سعی كردم تا فضا را آرام كنم.متأسفانه همان منافقین و لیدرها، مدام جمعیت را به سمت حمله به حوزه تحریك میكردند و دقایقی بعد با پرتاب سنگ و كوكتل مولوتف استارت این حمله را زدند در ادامه ماجرا باز هم تا ساعت 19:40 ما فقط با تذكر، درصدد پراكندن آشوبگران بودیم و حوزه تا این ساعت در شعلههای آتش میسوخت و زیر باران سنگ و هجوم و حمله وحشیانه قرار گرفته بود و نیروهای ما هیچ عكسالعملی را تا این لحظه از خود نشان ندادند.اولین شلیك فتنهگرانگذشت تا اینكه هنگام تذكر مجدد اینجانب با بلندگو، شلیكی به بلندگوی دستی صورت گرفت كه با اصابت تیر، بلندگو از دست اینجانب رها شده و به حیاط حوزه و داخل شعلههای آتش افتاد. وقتی این حمله مسلحانه برای ما محرز شد. با توجه به اینكه ما در حوزه دارای تعداد زیادی سلاح بودیم و اگر خدای نكرده حوزه سقوط میكرد و این سلاحها به دست منافقان و لیدرهای آشوبگران میافتاد، معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار مردم بود و قطعاً آغازگر یك جنگ شهری بودیم كه كشته شدن افراد بیگناه بسیاری را بهدنبال داشت لذا تصمیم قطعی و حتمیمان حفاظت از حوزه، حتی به قیمت دادن جان بود. در این روز در كل مجموعاً 29 نفر از نیروهای بسیجی حضور داشتند و اینها بیشترشان بچههای كم سن و سال بودند و تعداد كمی هم از نیروهای با تجربه و مسنتر و پخته حضور داشتند.حمله نهایی به حوزهپس از این تیراندازی، ما به صورت ریز گزارش وضعیت را به رده مافوق اعلام كردیم. پس از این تیراندازی، حمله و هجوم مسلحانه به حوزه و ورود به این مقر نظامی توسط منافقان و آشوبگران عملیاتی شد، به طوری كه كلیه نردههای بالای دیوار حوزه را شكسته و شیشه پنجرههای سمت كوچه را هم خرد كردند. همچنین تابلوهای حوزه خواهران و برادران پایین كشیده شد و تمامی شیشههای حوزه را هم شكستند؛ در حالی كه شعلههای آتش زبانه میكشید، با بهكارگیری تمامی كپسولهای اطفای حریق تلاش كردیم آتش را خاموش كنیم بچهها هم با خیس كردن پتو سعی میكردند از سوختن اموال و وسایل حوزه جلوگیری كنند اما نتیجهای نداشت. در این اثنا، تعداد زیادی كوكتل مولوتف به داخل حوزه پرتاب شد و این موضوع نشان می داد كه از قبل، حمله به این حوزه برنامه ریزی شده بود.ما هم به جهت اینكه بتوانیم وضعیت را مهار كنیم با پرتاب نارنجك دودزا و گاز اشكآور سعی در پراكندن آشوبگران و منافقان داشتیم.اما بازهم مؤثر واقع نشد، مشاهده وضعیت بهخوبی نشان میداد لیدرها اولین هجوم را میآورند تا افراد دیگر را تحریك كنند این وضعیت ادامه پیدا كرد تا به مرز سقوط حوزه رسید. در این موقعیت ما مجبور به شلیك تیرهای مشقی شدیم كه این شلیكها بسیار زیاد بود. پس از مدت كوتاهی، وقتی مهاجمان و منافقان متوجه شدند كه تیرها مشقی است، روی دیوار حیاط حوزه كه فیلمهای آنها هم وجود است، ایستادند و فریاد میزدند ما میدانیم تیرهای مشقی است، جرأت دارید به ما شلیك كنید. در این حمله ناجوانمردانه و وحشیانه، 18 موتور از اموال حوزه و بسیجیان و یك دستگاه ماشین تویوتای سواری در آتش سوخت.یكی از موضوعات مهم، مسلح بودن مهاجمان است، در این حمله مسلحانه، شلیكهای متعددی با كلت و كلاشینكف به سمت نیروهای حوزه صورت گرفت و سه نفر از نیروهای ما را زخمی كردند كه دو نفر به صورت سطحی و یك نفر عمیق بود كه امروز (اوایل خرداد 89) بعد از گذشت نزدیك به یك سال تیر از بدن ایشان خارج شد، لذا برخی از این افراد كه دارای سلاح بودند با استفاده از شلوغی و ازدحام بعضا مردم را هم مورد اصابت گلوله قرار میدادند تا برای حمله به حوزه تحریك كنند. باید تأكید كنم با رشادت و جاننثاری بچهها، سه ساعت و نیم مقاومت و ایستادگی كردیم و تلاش كردیم تا این مقر نظام سقوط نكند. چرا كه دستور داده شد بود كه حتی اگر نیروها كشته شدند ولی حوزه نباید سقوط كند.حوزه را خدا نگاه داشت!روز بسیار سخت و دلخراشی بود از این جهت كه تصمیم گیری در این وضعیت با توجه به اینكه ما تجربه چنین موقعیتهایی را نداشتیم، بسیار سخت و بغرنج بود. بچههای حوزه همگی بر این باورند با این حادثه عظیم و حملههای سهمگین، حوزه 117 را خدا نگه داشت و حفاظت كرد. من یكی اصلاً تجربه چنین موقعیتهایی را نداشتم. اما به فضل الهی و عنایت آقا امام زمان(عج) و نظر شهدا را توانستیم با اتخاذ تدابیر لازم حوزه را حفظ كنیم. اما در ادامه این تهاجم بچهها با نهایت توان سعی كردند با گذاشتن ماشین تویوتا پشت درب در برابر سیل تهاجم مقاومت كنند و با آن همه حملهها و ضربههای شكنندهای كه آشوبگران به در وارد میكردند، در حالی كه این درها در حالت عادی با یك تلنگر باز میشد اما آن روز باز نشد و آن میله مانع بازشدن در شد.البته تعدادی از فتنهگران روی دیوارهای حوزه و پس از شكستن نردهها وارد حوزه شدند و تلاش كردند از روی دكل مخابراتی حوزه وارد پشت بام شده و بچهها را خلع سلاح كنند، اما با شلیك تیرهای مشقی متفرق شدند.16 موتور در آتش سوختند!ساعت 22:15، شانزده موتور دو ترك یگان ویژه ناجا جهت كمك به محل حوزه آمدند، ولی هر 16 موتور آنها توسط آشوبگران به آتش كشیده شد و مأموران كه 32 نفر بودند یا توسط گلوله زخمی و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. ما به كمك همسایهها حتی به مأموران ناجا هم كمك كردیم و زخمهای چند نفر را در داخل حوزه پانسمان كردیم.مقاومت با شعار الله اكبردر این مقاوت چند ساعته، بچههای حوزه با سردادن شعار اللهاكبر و خواندن زیارت عاشورا و دعای توسل دلگرم میشدند و از ادعیه نیرو میگرفتند. در ساعت 22:30 مجدداً تعدادی از مأموران یگان ویژه و بسیجیان به كمك ما آمدند و بالاخره ما توانستیم از این مهلكه نجات پیدا كنیم. و به تدریج جمعیت پراكنده شد.شلیك بچهها به سمت مردم دروغ استباید تأكید كنم شلیك به سمت مردم و كشتن جمعیت دروغ محض است و كشته شدن 7 نفر در درگیریهای آن روز توسط همان آشوبگران و فتنهگران بود كه مردم را برای حمله به حوزه تحریك كردند. مطمئن باشید اگر ما به سمت مردم تیراندازی میكردیم نه 7 نفر بلكه با آن موج عظیم جمعیت دهها نفر كشته میشدند.و باز باید تأكید كنم كه به رغم نیروهای كم ما و سیل جمعیت، آشوبگران تنها توانستند به حیاط حوزه وارد شوند و آن هم با رشادت بچهها فرار كردند.ورود به حوزه همزمان با قطع برقالبته چندین بار این ورود انجام شد. در این حمله ابتدا آشوبگران، برقهای ساختمان ما را قطع كردند. مسلماً این اقدامات كار افراد عادی و مردم عادی نیست. همچنین تلفنهای ما را هم در این بحبوحه قطع كردند و ما تنها از طریق بیسیم بصیر و تلفن همراه با ناحیه بسیج قدس ارتباط داشتیم.حوزه پس از درگیریها!فرمانده حوزه 117 در ادامه به وضعیت مجموعه تحت امرش بعد از این حوادث میپردازد و میگوید: بعد از حادثه 25 خرداد، ما دیگر درگیری خاصی نداشتیم. البته مكرر ما را با نامه و تلفن تهدید میكردند تا روحیه بچهها را تخریب كنند اما نیروها با توكل و ایمان به خدا با صلابت و شجاعت در تمامی عرصهها و صحنههای مورد نیاز حضور مییابند.حوزه 117 در سال 86 به عنوان حوزه نمونه استان تهران انتخاب شده و مورد تقدیر قرار گرفته است. حوزه 117 و 10 پایگاه زیر مجموعه، مجموعاً بیش از 450 شهید به نظام اسلامی تقدیم كرده است.شناسایی عوامل اصلی حملهتعدادی از افرادی كه به حوزه حمله كردند، توسط عوامل اطلاعاتی دستگیر ودر دادگاههای علنی پس از انتخابات محاكمه شدند. برخی از آنها به جرم خودشان و برنامهریزی بودن این تهاجم اعتراف كردهاند و تعدادی هم متواری هستند.اینها از عوامل منافقین، انجمن پادشاهی، سلطنتطلبها بودند چرا كه همزمان منافقین پیام حمله به مقرهای نظامی را صادر كرده بودند.جرثقیل نیم سوخته هنوز باقی است!یكی از آثار جرم بزرگ فتنه گران سوزاندن جرثقیل یكی از ساكنان همسایه حوزه 117 است. آنها پس از هدایت جرثقیل در مقابل حوزه سعی كردند از طریق آن وارد مقر شوند كه موفق نشدند، لذا آن را به آتش كشیدند و هنوز كه هنوز است، مالكش نتوانسته آن را برای بازسازی از داخل این كوچه منتقل كند آیا واقعاً این اقدام ناجوانمردانه برای پس گرفتن رأی یا اثبات تقلب در انتخابات لازم بود!منبع:ویژه نامه "پتک جمهوریت"روزنامه جوان