کد خبر: 1337553
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۴۰۴ - ۰۵:۴۰
نگاهی به نیم‌فصل نخست لیگ بیست‌و‌پنجم فوتبال ایران
حاشیه‌هایی پررنگ‌تر از متن نیم‌فصل نخست لیگ بیست‌وپنجم درحالی به پایان رسید که درست مثل همیشه، حاشیه‌ها پررنگ‌تر از متن بودند. به نظر می‌رسید امسال قرار است چهره‌ای متفاوت و حرفه‌ای‌تر از فوتبال ایران شاهد باشیم، اما این‌بار هم در رقابت میان کیفیت فنی و مسائل حاشیه‌ای، متن فوتبال نتوانست بر حواشی غلبه کند و در سایه ماند. 
دنیا حیدری

جوان آنلاین: نیم‌فصل نخست لیگ بیست‌وپنجم درحالی به پایان رسید که درست مثل همیشه، حاشیه‌ها پررنگ‌تر از متن بودند. به نظر می‌رسید امسال قرار است چهره‌ای متفاوت و حرفه‌ای‌تر از فوتبال ایران شاهد باشیم، اما این‌بار هم در رقابت میان کیفیت فنی و مسائل حاشیه‌ای، متن فوتبال نتوانست بر حواشی غلبه کند و در سایه ماند. 

حاشیه‌های بی‌پایان

داستان تکراری زیرساخت‌ها، تعمیرات تمام‌نشدنی ورزشگاه آزادی، عزل و نصب مدیران پرسروصدا، سکو‌هایی که رسماً به بحرانی جدی برای فوتبال ایران تبدیل شده و کارشان مدت‌هاست از انتقاد به عملکرد ضعیف تیم و پراشتباه مدیران گذشته و صابون‌شان در عین ناباوری به تن اسطوره‌ها نیز خورده و حتی VAR که قرار بود به کاهش اشتباهات داوری بینجامد، اما اوضاع را پیچیده‌تر کرد، از جمله حواشی‌ای بود که شرایط را به گونه‌ای رقم زد که نیم‌فصل نخست بیش از آنکه میدانی برای به نمایش گذاشتن قدرت فنی تیم‌ها باشد، به آزمونی برای مدیریت فوتبال ایران تبدیل شد؛ آزمونی دشوار که باز هم مدیریت فوتبال ایران نتوانست از آن سربلند بیرون بیایید. 

کیفیت بحث‌برانگیز

باوجود این مسائل فنی نیز خود یکی از حاشیه‌های غیرقابل انکار نیم‌فصل نخست بود، هرچند به لحاظ فنی گاهی روزنه‌هایی امیدوارکننده و بازی‌هایی هیجان‌انگیز را هم شاهد بودیم، اما به طور کلی معضلات قدیمی فوتبال ایران به خصوص در فاز هجومی همچنان به قوت خود باقی بود و تیم‌ها بیش از هر زمان دیگری تمایل به ارائه نمایشی محتاطانه داشتند، یعنی ترجیح تیم‌ها حفظ نتیجه و نباختن بود نه ریسک ارائه بازی‌هایی هجومی جهت کسب برد، به همین دلیل هفته‌های زیادی با تساوی اکثر تیم‌ها به نقطه پایان می‌رسید تا این پرسش مطرح شود که فوتبال هجومی ایران به کجا رفته و چرا دیگر خبری از یکه‌تازی مهاجمان و بازی‌هایی که با رد و بدل‌شدن گل‌های پرتعداد سکو‌ها را به وجد می‌آورد، نیست؟ در واقع ترس از اشتباه و سست و نامطمئن بودن جایگاه مربیان باعث ضعف در ساختار تهاجمی بسیاری از تیم‌ها شده و تکیه بیش از اندازه به ضربات ایستگاهی و اشتباه حریف، تصویری محتاطانه از لیگ برتر ایران به نمایش گذاشت تا هجومی؛ چیزی شبیه محاسبه‌گری به جای رقابت برای برتری فنی که جذابیت مسابقات را تا حد زیادی کاهش داده بود. 

انتظاراتی که برآورده نشد

تصور می‌شد با ورود تکنولوژی کمک‌داور ویدئویی به فوتبال ایران، شاهد کاهش قابل توجه اشتباهات داوری و افزایش نگاه حرفه‌ای‌گری باشیم و VAR که قرار بود ناجی داوری باشد و تنش‌ها را به حداقل برساند، در عین ناباوری به یکی از دلایل اصلی جنجال‌ها در اکثر بازی‌ها تبدیل شد. تصمیم‌های متناقض، زمان‌های طولانی انتظار، شائبه اعمال سلیقه در تفسیر صحنه‌ها و اشتباه تأثیرگذار در نتیجه بازی‌ها به رغم استفاده از کمک‌داور ویدئویی نه‌تنها اعتماد عمومی به این تکنولوژی را خدشه‌دار کرد که انتقاد‌ها از کمیته داوران را نیز به اوج رساند. نمونه بارز این آشفتگی را می‌شد در مواجهه با پرونده‌های داوری بحث‌برانگیز دید، از جمله استفاده دوباره از داوری که قبل از به پایان رسیدن دوران محرومیتش به چرخه مسابقات بازگشت دید؛ داوری که قرار بود یک سال از حضور در میادین محروم باشد، اما نه فقط اینطور نشد که در کمال تعجب، قضاوت یکی از دیدار‌های حساس نیم‌فصل به عهده او گذاشته شد و طبیعی بود که چنین تصمیم سؤال‌برانگیزی موجی از اعتراض‌ها و شائبه‌ها را در فوتبال ایران ایجاد کند؛ پرسش‌هایی که پاسخ قانع‌کننده‌ای هم دریافت نکردند. 

بحران جدی

سکو‌ها در نیم‌فصل نخست یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌ها بود. هوادارانی که روزگای نه چندان دور مایه مباهات فوتبال ایران بودند، سال‌هاست به ابزاری برای انتقال اعتراض‌ها تبدیل شده‌اند؛ اعتراض‌هایی که گاهی از آن به عنوان ابزار استفاده می‌شود و شاید همین مسئله بود که باعث شد کم‌کم اوضاع تغییر کند، به طوری که امسال سکو‌ها در بسیاری از بازی‌ها باعث سرافکندگی فوتبال ایران بودند چراکه شور هواداری و مطالبه‌گری از مدیران و بازیکنان جای خود را به فضایی پرتنش داده، به طوری که مرز میان نقد، بی‌اخلاقی، توهین و فشار روانی شدید کاملاً از بین رفته و اتفاقات تلخ اطراف برخی بازی‌ها، درگیری‌ها، بی‌احترامی‌ها و حتی حمله کلامی به برخی چهره‌های بزرگ و اسطوره‌های فوتبال ایران نشان داد فرهنگ سکو‌ها نیازمند بازنگری جدی است چراکه سکو‌هایی که باید پشتوانه باشند، گاهی خود به عامل تشدید بحران بدل می‌شوند. 

تغییرات زودهنگام

نیم‌فصل نخست لیگ بیست‌و‌پنجم بار دیگر ثابت کرد ثبات در فوتبال ایران دیگر معنا و مفومی ندارد و به کالایی کمیاب تبدیل شده است. این را تغییرات زودهنگام روی نیمکت برخی تیم‌ها، چون پرسپولیس ثابت کرد؛ تیمی که نیمکت آن درست از هفته چهارم تحت فشار قرار گرفت و دست آخر نیز دستخوش تغییر شد و وحید هاشمیان جای خود را به اوسمار برزیلی داد. سرمربی جوان پرسپولیس که با امید به تزریق ایده‌های تازه و نگاه مدرن سکان هدایت سرخپوشان پایتخت را به دست گرفته بود، نتوانست انتظارات را برآورده کند و خیلی زودتر از آنچه تصور می‌شد تحت فشار نتایج به سمت در خروجی باشگاه هدایت شد، هرچند بازگشت اوسمار به پرسپولیس شرایط این باشگاه را تغییر داد و سرخپوشان خیلی زود با ایجاد نظم تاکتیکی خود را به جمع مدعیان رساندند، اما این تغییرات زودهنگام نشان از نداشتن صبر و اعتماد به استعداد مربیان جوان داشت و ثابت کرد بستر حمایتی، صبر و ثباتی که برای رشد لازم است، اغلب فراهم نمی‌شود، البته این تغییرات صرفاً در حوزه فنی نبود و چند تیم نیز به لحاظ مدیریتی دستخوش تغییرات شدند که از جمله آنها پرسپولیس و استقلال بودند. در واقع در حوزه مدیریتی نیز نیم‌فصل نخست چیزی کم از میدان مین نداشت. رفت‌وآمد مدیران، تصمیم‌های ناگهانی، دستورالعمل‌هایی که یک‌شبه تغییر می‌کردند و سیاست‌هایی که ثبات لازم را نداشتند، بار دیگر نشان دادند مشکلات فوتبال ایران صرفاً به مستطیل سبز و مسائل رخ داده در آن محدود نمی‌شود؛ معضلاتی که این بار یقه مدیرانی، چون درویش و نظری‌جویباری را گرفت. 

آزادی در حصار تعمیرات

دور رفت رقابت‌های لیگ بیست‌و‌پنجم در حالی به پایان رسید که نه تعمیرات ورزشگاه آزادی به پایان رسید و نه آوارگی سرخابی‌های پایتخت. مشکلات ورزشگاه آزادی که هر فصل به شکلی جدید ظاهر می‌شود و هنوز هم به طور کامل حل نشده، بهترین مثال از این مدیریت فرسایشی است. گاهی به بهانه تعمیرات، گاهی به دلیل مشکلات ایمنی و گاهی به دلیل مسائل اجرایی، بزرگ‌ترین ورزشگاه کشور را طی چند سال اخیر شبیه به پروژه‌ای نیمه‌تمام کرده تا نماد فوتبال ملی؛ معضلی که به دلیل مرتفع‌شدن آن استقلال و پرسپولیس امسال هم آواره این ورزشگاه، آن ورزشگاه بودند، به طوری که که گاه در تختی بازی و گاه برای بازی در امام رضای مشهد تلاش کردند و دست آخر نیز به ادامه مسابقات خود در شهدای شهرقدس رضایت دادند. 

با همه اینها، نیم‌فصل نخست کاملاً هم خالی از نکات مثبت نبود. برخی تیم‌ها تلاش کردند فوتبال سازمان‌یافته‌تری ارائه دهند، چند چهره جوان خودی نشان دادند و در برخی بازی‌ها نشانه‌هایی از امید به آینده دیده شد. خیبر یکی از آن تیم‌ها بود که عملکردی قابل قبول از خود به نمایش گذاشت، همچنین چادرملوی اردکان. اعتماد به مربیان جوان داخلی بیشتر شده و شاید همین مسئله باعث شد تا بازیکنان جوان زیادی برای عرض‌اندام تلاش کنند، اما حقیقت این است که این نکات مثبت آنقدر پررنگ نیستند که بتوانند تصویری غالب از لیگ بسازند، خصوصاً وقتی حاشیه‌ها، مشکلات و ایراد‌های مدیریتی اینچنین پرقدرت ظاهر می‌شوند، در چنین شرایطی طبیعی است باوجود تمام تلاش‌های انجام‌شده، متن فوتبال ناخواسته به حاشیه برود.

لازمه تغییر

در نهایت، نیم‌فصل نخست لیگ برتر امسال بیش از آنکه یک رقابت صرفاً ورزشی باشد، آیینه‌ای از ساختار فوتبال ایران بود؛ فوتبالی که هنوز میان حرفه‌ای‌گری و مدیریت سنتی، تکنولوژی مدرن و اجرای ناقص و همچنین میان نیاز به آرامش و تولید مداوم حاشیه سرگردان و سردرگم است. بی‌تردید اگر قرار باشد نیم‌فصل دوم تفاوتی واقعی با نیم‌فصل اول داشته باشیم، راه‌حل فقط در تغییر ترکیب تیم‌ها یا تقویت خطوط فنی نیست، هرچند مسائل فنی اهمیت قابل توجهی دارند، اما فوتبال ایران بیش از هر چیز به آرامش، شفافیت، ثبات مدیریتی، اجرای دقیق قوانین و بازگشت اخلاق به سکو‌ها نیاز دارد. در غیر این صورت، حتی اگر بهترین و فنی‌ترین بازی‌ها و موفقیت‌ها هم رقم بخورد، نه به چشم می‌آید و نه تغییری رخ می‌دهد چراکه حواشی همچنان پررنگ‌تر از متن خواهند بود و ما دوباره در پایان فصل باید بنویسیم: لیگ تلاش کرد حرفه‌ای باشد، اما باز هم در میدان حاشیه‌ها مغلوب شد.

برچسب ها: فوتبال ، مدیریت ، ورزشگاه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار