یک رسانه غربی در مطلبی استراتژی امنیتی جدید آمریکا به رهبری دونالد ترامپ را یک نقطه عطف و زنگ خطر و بیدار باشی برای اتحادیه اروپا دانست. جوان آنلاین: روزنامه برلینر سایتونگ استراتژی امنیتی جدید رئیس جمهور آمریکا را زنگ خطری برای اروپا دانست و این قاره را در سایه این استراتژی بازنده ارزیابی کرد.
به گزارش تسنیم، استراتژی امنیتی جدید ایالات متحده آمریکا کاملاً بر نیمکره غربی متمرکز است که شامل اروپای قارهای نمیشود و این مسئله باید جدی گرفته شود.
این سند جمعه شب در وبسایت کاخ سفید در واشنگتن بارگذاری شد. این سند ۳۳ صفحهای شامل انتقاد شدید از متحدان اروپایی، بهویژه آلمان، است که این اتحادیه را به رکود اقتصادی، زوال تمدنی و نقصانهای دموکراتیک متهم میکند.
نویسنده در بخش دیگری از این مطلب نوشت: از دیدگاه آمریکای ترامپ، اروپاییها گروهی از بازندگان هستند. بر این اساس ما به عنوان اروپایی عقب ماندهایم، ما که ۳۵ سال پیش ۲۵ درصد از اقتصاد جهانی را تشکیل میدادیم و امروز سهم ناچیزمان ۱۴ درصد است. چه کسی میخواهد با این بازماندههای تاریخی متحد شود؟ نه آمریکاییها میخواهند و نه هواداران ترامپ.
البته این استراتژی خشم اروپا را به همراه داشت.
یوهان وادفول، وزیر امور خارجه آلمان، با بیانیهای روشن به این استراتژی پاسخ داد. وی تاکید کرد که ایالات متحده برای ناتو مهم است، اما سخنرانی در مورد آزادی و مدلهای اجتماعی نامطلوب است.
کارل بیلدت، وزیر امور خارجه سابق سوئد هم از تمرکز عجیب آمریکا بر اروپا به عنوان تهدیدی برای دموکراسی ابراز تاسف کرد.
مایکل راث، سیاستمدار حزب سوسیال دموکرات و وزیر مشاور در ائتلاف حاکم آلمان هم نسبت به تغییر رژیم در اروپا به رهبری ایالات متحده هشدار داده و گفته است: این خطر باید جدی گرفته شود.
مثل همیشه در لحظات خشم جمعی، عقبنشینی به یک موضع بیرونی توصیه میشود. این سند واشنگتن واقعاً ارزش خواندن دارد و بخصوص بینشهایی در مورد تغییرات در استراتژی بلندمدت آمریکا ارائه میدهد که بسیار فراتر از اردوگاه ترامپ است.
این چیزی کمتر از یک نقطه عطف در تاریخ نیست. با ریاست جمهوری وودرو ویلسون در سال ۱۹۱۳، ظهور آمریکا به سوی سلطه جهانی آغاز شد و با رفتن جو بایدن سالخورده، این دوران به پایان رسید.
آنچه باقی میماند، جهان به اصطلاح چندقطبی است که ایالات متحده آمریکا با آن مشکلات کمتری نسبت به اروپاییها با تصورات اغراقآمیزشان از نظم و ارزشها دارد. در این جهان چندقطبی، ایالات متحده نه کلانتر است و نه قاضی، اما ادعای هژمونی خود را دارد. نیمکره آن، نیمکره غربی است و وای بر هر کسی که در آن دخالت کند.
محور اصلی سند استراتژی جدید، احیای دکترین مونرو از سال ۱۸۲۳ است که اولین تدوین ادعای قدرت نیمکرهای است. این دکترین بیان میکند که ایالات متحده هیچ تلاشی از سوی قدرتهای اروپایی برای استعمار قاره آمریکا، چه شمالی و چه جنوبی، را تحمل نخواهد کرد و برعکس، در امور اروپا دخالت نخواهد کرد.
اشاره به دکترین مونرو، چیزی را برجسته میکند که اروپاییهای آن سوی اقیانوس اطلس اغلب نادیده میگیرند. ایالات متحده، که ۲۵۰ سال مستقل بوده، ذهنیت سیاسی کاملاً متفاوتی نسبت به اروپای قدیم دارد. ایالات متحده، مانند هر امپراتوری بزرگی، مصمم به حفظ قدرت است.
در این شرایط اروپا روز به روز ناامیدکنندهتر میشود. فقط آمریکا نیست که به اروپا شک دارد. چینیها، هندیها و بسیاری دیگر هم همینطورند و آنها قرار است با قارهای که دائماً خود را بزرگ میکند و سپس در انجام وظایفش شکست میخورد، چه کار کنند؟ قابل درک است که آمریکا در مقطعی به قطع کامل روابط با چنین متحدانی فکر کند.
در این شرایط اروپاییها بهتر است دلایل اعتبار بد خود را بررسی کنند. استراتژی امنیتی ایالات متحده فرصت مناسبی را ارائه میدهد. خشم جمعی و کامل کردن تصویر دشمنی از دونالد ترامپ یکی از این رویکردهاست. رویکرد عاقلانهتر این است که دل به دریا بزنند و سند واشنگتن را آنطور که هست بخوانند و آن را به عنوان یک زنگ بیدارباش تلقی کنند.