جوان آنلاین: کانال افق ایران در مطلبی در تلگرام نوشت:
به نظر می‌رسد، اسرائیل دکترین بازدارندگی خود را به سمت «حبس راهبردیِ مقاومت در مرحله‌ی تلاش برای بقا» سوق داده است. ترور فرمانده ارشد حزب الله و ترور‌های بعدی در همین راستا است. در این الگو، هدف فقط از میان بردن یک فرمانده یا مختل کردن یک عملیات نیست؛ هدف آن است که ارکان اصلی مقاومت – کادر‌های میانی، فرماندهان فکری، طراحان شبکه‌های پشتیبانی و مالی – دائماً در وضعیت اضطرار و دفاع از جان خود بمانند و هیچ‌گاه فرصت و تمرکز لازم برای بازسازی اهرم‌های بازدارندگی را به دست نیاورند.
نتیجه‌ی عملی این رویکرد آن است که زندگی روزمره‌ی بسیاری از چهره‌های کلیدی گروه‌های مقاومت و از جمله حزب الله باید به «مدیریت بقا» تقلیل پیدا کند.
در واقع، زمان قابل توجهی صرف تغییر مسیر‌های تردد، تغییر محل اقامت، کنترل تماس‌ها، محدود کردن حضور عمومی و مدیریت نگرانی خانواده می‌شود. هر چه انرژی بیشتری از این نیرو‌ها صرف بقا شود، انرژی کمتری برای طراحی ساختار، تدوین راهبرد و احیای اهرم‌های نظامی و سیاسی بازدارندگی باقی می‌ماند. به این ترتیب، امنیت فردی نه فقط یک موضوع حفاظتی، بلکه عملاً به ابزاری برای خنثی‌سازی ظرفیت راهبردی تبدیل می‌شود.
به بیان دیگر، اسرائیل می‌خواهد میدان بازی را از سطح «رقابت بر سر توان بازدارندگی» به سطح «نبرد بر سر بقا» تنزل دهد؛ جایی که مقاومت دائماً در موضع واکنش و ترمیمِ زخم‌ها باشد و نتواند وارد مرحله‌ی بعد – یعنی بازتعریف معادلات بازدارندگی در سطح منطقه – شود.
اگر این دکترین موفق شود، ستون‌های انسانی مقاومت به جای آن‌که معمار آینده‌ی قدرت و بازدارندگی باشند، به افرادی در تقلای بقا تبدیل می‌شوند و این دقیقاً همان نقطه‌ای است که اسرائیل می‌کوشد مقاومت را در آن متوقف و حبس کند.
