هر اندازه به زمان برگزاری انتخابات سراسری عراق (در ۲۰ آبانماه امسال) نزدیکتر میشویم، مصادیق مداخلهگرایی مشترک امریکا و برخی کشورهای عربی منطقه در این آوردگاه بیشتر قابل احصا میباشد. دال مرکزی منظومه خطرناکی که غرب و مهرههای آن در بغداد ترسیم کردهاند را «تضعیف مقاومت عراق» تشکیل میدهد. در این معادله، نباید صرفاً روی نامها و عناوینی که در آوردگاه سیاسی- انتخاباتی در عراق مطرح میشود متمرکز بود زیرا صورتبندی و تحلیل عمیق ماجرا پرده از توطئهای به مراتب فراتر از یک مداخله انتخاباتی در این کشور مهم منطقه غرب آسیا برمیدارد. در این خصوص سه نکته اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه عراق در معادلات کلان سیاست خارجی امریکا حکم یک «نقطه ثقل» را در تحولات منطقه غرب آسیا داشته و هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه سیاستگذاری مداخلهگرایانه خود در بغداد را بر همین مبنا تنظیم نمودهاند. حضور ترامپ در رأس معادلات سیاسی و اجرایی امریکا، نقطه آشکارساز این مداخلهگرایی خطرناک محسوب میشود؛ جایی که رئیسجمهور کنونی امریکا قصد دارد «عراق» را به کانون تحولات سلبی و بازدارنده جدید در منطقه مبدل سازد. خلق بحرانهای مزمن امنیتی- سیاسی در عراق همان هدفی است که ترامپ و همراهانش در کاخ سفید روی آن متمرکز شده و متأسفانه برخی جریانات سیاسی در داخل عراق نیز به صورت عامدانه در خدمت تکمیل این پازل شوم قرار گرفتهاند.
نکته دوم اینکه طرح معروف جو بایدن رئیسجمهور پیشین امریکا مبنی بر تجزیه عراق بر اساس مؤلفههای قومیتی و مذهبی کماکان حکم «نقشه راه اصلی سیاست خارجی امریکا» در قبال این کشور مهم در منطقه را دارد. بایدن در سال ۲۰۰۶ میلادی، زمانی در کسوت سناتور ایالت دلاویر در کنگره امریکا مشغول به فعالیت بود، پیشنهاد داد عراق یکپارچه تبدیل به سه منطقه و متعاقباً سه کشور «عراق سنینشین»، «عراق شیعهنشین» و «عراق کردنشین» شود. پس از آن، دولتهای جمهوریخواه و دموکرات در امریکا «طرح بایدن» را به نقشه راه کلان خود در قبال تحولات این کشور مسلمان تبدیل نمودند زیرا بر این باور بودند که اجرایی شدن نهایی طرح تجزیه عراق مقدمهای برای تجزیه کل منطقه و جهان اسلام خواهد بود. اکنون ترامپ قصد دارد با تکیه بر «خلق بحرانهای مزمن داخلی» و «مداخلهگرایی خارجی» جنبههای عملیاتی این طرح سلبی را عینیت بخشد. در این میان، انتخابات عراق تنها یک بستر و بهانه است.
نکته سوم به لزوم هشیاری و آگاهی گروههای عراقی نسبت به نقشه راه امریکا و دولت ترامپ بازمیگردد. نباید فراموش کرد که اتاقهای فکر غرب بارها نسبت میان «ناآرامیهای جدید در عراق» و «جنگ غزه» را تعریف نموده و قصد دارند از تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این دو مقوله از یکدیگر در راستای تحقق اهداف خود استفاده کنند. بدیهی است که در چنین شرایطی هرگونه بازی عامدانه یا غیرعامدانه در زمین واشینگتن و تلآویو هزینههای سنگینی را بر عراق و منطقه وارد خواهد آورد. حتی واشینگتن در تکمیل این پازل خونین و خطرناک، از توان تروریستهای تکفیری وابسته به خود و رژیم اشغالگر قدس (و در رأس آنها گروه داعش) نیز بهره خواهد گرفت. گروههای مختلف سیاسی و قومیتی در عراق باید با هشیاری و آگاهی جمعی این بازی از پیش طراحی شده و نقاط اتصال این منظومه مداخلهگرایانه را هدف قرار دهند.