آنچه این روزها در فوتبال کشور میگذرد حاصل سالها پولپاشی بیهوده و بیتالمالخوری ناتمام است که امروز رخنمایی میکند. فوتبالی که هیچ پیشرفتی در آن دیده نمیشود. فوتبالی که نه زیرساخت درست دارد و نه برنامهای برای آینده، فوتبالی که مدیران ناکارآمد آن امروز به جای پاسخگویی برای افتضاحی به نام «لیگ برتر» به فکر دریافت ویزا برای مسافرت به ینگه دنیا هستند.
جای تأسف است که عنوان کنیم اگر تا دیروز مشکل فوتبال ایران در سختافزارها خلاصه میشد، امروز سطح عقبماندگی و پسرفت آن به جایی رسیده که حتی در زمین مسابقه نیز چیزی برای ارائه دادن ندارد. بحث، بحث یک تیم یا دو تیم نیست، بحث رنگها هم نیست. نگاهی به جدول رقابتهای لیگ برتر در پایان هفته ششم همه چیز را ثابت میکند. لیگی که حتی تیمهای مدعی آن کوچکترین نشانی از بزرگی ندارند. لیگی «میلیاردی» که کوچکترین شباهتی به فوتبال ندارد.
لیگی که امروز از زبان هواداران تیمهای آن به وضوح میشنوی که تنها پول مردم را به باد میدهد و جز سرافکندگی چیز دیگری عایدمان نمیکند. لیگی که حتی در مقایسه با لیگهای کشورهای همسایه هم حرفی برای گفتن ندارد، چه برسد به اینکه بخواهیم آن را با لیگهای معتبر اروپایی مقایسه کنیم. به جدول لیگهای عربستان، امارات و قطر نگاه کنید و بعد یک مقایسه ساده انجام دهید. به راحتی میتوان به این نتیجه رسید که سطح تیمهای ایران تا حد تیمهای ردههای پایین کشورهای عربی همسایه پایین آمده است.
خب از چنین لیگی با چنین کیفیت افتضاح و آبروبری چه توقعی میتوان داشت. باید هم نمایندگان این لیگ در فوتبال قاره ببازند و تحقیر شوند. اگر غیر از این اتفاق بیفتد که باید در عدالت خدا شک کرد. چطور ممکن است که ثمره این همه تخلف، بیتالمالخوری و پولپاشی موفقیت باشد؟! چطور ممکن است توقع داشت دیگران که در مسیر درست حرکت میکنند، ببازند و ما که اینجا با پروندهسازی و تخلف جلو میرویم، پیروز باشیم؟!
آنچه که امروز میبینیم ثمره سالها سوءمدیریت، بیتوجهی به زیرساختها، پروندهسازی برای باشگاههای متخلف، دلخوش بودن به پیروزیهای مقطعی، بیتالمالخوری و در نهایت پولپاشی به اسم حرفهای شدن فوتبال است که اینگونه شلاقوار به صورتمان و صورت هواداران فوتبال میخورد.
لیگ آینه تمامنمای فوتبال هر کشور است و آنچه امروز میبینیم، چیزی نیست که بتوان به آن امیدوار بود. لیگی که امروز مقابل چشمان همه قرار دارد، فریاد بلند نابودی فوتبال ایران است. فریادی که کل دنیا آن را شنیده، اما آنها که در ساختمان مشکی خیابان سئول نشستهاند، آنها که با پول مردم تیمداری میکنند و آنها که به اسم مربی و بازیکن میلیاردی میگیرند، اگر هم این صدا را بشنوند خودشان را به «کری» میزنند و پولشان را میگیرند، بیخیال تعصب و بیخیال رنجی که مردم از دیدن افتضاح آنها میبرند. حتماً این جماعت با خودشان میگویند به درک که مردم اذیت میشوند، مهم ما هستیم و قراردادهای میلیاردیمان. مهم ماییم و سفرمان به امریکا و مهم ماییم و کرسیهای مدیریتی که میخواهیم به آنها برسیم.
کاش یکی پیدا میشد در فوتبال را تخته میکرد. کاش یکی پیدا میشد و این افتضاح را پایان میداد و کاش یکی پیدا میشد و حداقل ما را برمیگرداند به آن سالهایی که فوتبال داشتیم.