کد خبر: 1321260
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
گفت‌وگوی «جوان» با تحلیلگر مسائل بین‌الملل
«نمایش قدرت امریکا» فرافکنی از افول قدرت اوست امریکا بعد از روی کار آمدن ترامپ، رویکرد جدیدی در برابر تحولات پرشتاب جهانی اتخاذ کرد. شکست‌های متعدد قدرت امپریالیستی امریکا و هر لحظه واقعی شدن دوران گذار بین‌الملل، امریکا را وادار به پیگیری سیاست‌های تهاجمی با روتوش صلح کرده است
فائزه‌سادات یوسفی

جوان آنلاین: امریکا بعد از روی کار آمدن ترامپ، رویکرد جدیدی در برابر تحولات پرشتاب جهانی اتخاذ کرد. شکست‌های متعدد قدرت امپریالیستی امریکا و هر لحظه واقعی شدن دوران گذار بین‌الملل، امریکا را وادار به پیگیری سیاست‌های تهاجمی با روتوش صلح کرده است. شعار «صلح از طریق قدرت» که در روز‌های اخیر حتی به پوستر نمایشی کاخ سفید رسیده است، تلاش می‌کند مفهومی جدید وارد عرصه جهانی کند. در همین رابطه با حمیدرضا غلامزاده، تحلیلگر مسائل بین‌الملل گفت‌و‌گو کرده‌ایم تا به چرایی اتخاذ این رویکرد و چگونگی واکنش به آن پاسخ دهیم. 

شعار «صلح از طریق قدرت» چه مفهومی دارد و امریکا از طریق آن تلاش دارد چه چیزی را به جهان القا کند؟

این اقدامات در ادامه تغییر نام وزارت دفاع به وزارت جنگ قلمداد می‌شود. همین هفته نیز وزیر به اصطلاح جنگ امریکا بیان کرد: «ما دنبال برقراری صلح با استفاده از جنگ و قدرت هستیم» یعنی در واقع با اعمال زور می‌خواهیم صلح برقرار کنیم. علت این تغییر جهت را باید در کاهش قدرت امریکا دید. امریکا دیگر مانند چند دهه قبل که ابرقدرت و تک‌قطب جهان بود، نیست. قدرت آن افول کرده است و حتی به عنوان یکی از ابرقدرت‌ها هم با فاصله زیاد، قدرتش برتر نیست. در واقع در حال تبدیل شدن به یکی از قدرت‌های دنیاست. این کاهش قدرت امریکا باعث شده است چاره‌ای جز این نداشته باشد که با اعمال زور و فشار، سعی در احیای هژمونی پیشین خود کند تا بتواند حرفش را به کرسی بنشاند. در این راستا یک ضلع، قدرت سخت نظامی است و از طرف دیگر می‌توان رویکرد تضعیف سازمان ملل را در عملکرد امریکا مشاهده کرد. ترامپ در هر دو دوره، بحث خروج از سازمان‌های بین‌المللی را آغاز و تکرار کرد. سخنان هفته پیش او در سازمان ملل نیز در راستای تضعیف این نهاد بود. وی چنین ادعا کرد: من شش‌هفت جنگ را به پایان رساندم؛ کاری که سازمان ملل باید انجام می‌داد، اما سازمان ملل هیچ گاه فعال نیست و فایده‌ای ندارد. دلیل این اقدام ترامپ آن است که می‌خواهد هژمونی خود را قوی‌تر از نظم و معیار‌های بین‌المللی جلوه دهد. در واقع می‌کوشد حرف خود را نسبت به معیار‌های بین‌المللی مقدم بداند، بدون آنکه بخواهد نظم را کاملاً از بین ببرد، بلکه می‌خواهد آن را تا حدی تضعیف کند که از قدرت مستقل امریکا ضعیف‌تر باشد، اما برای محدود و کنترل کردن کشور‌های دیگر، به این نظام نیاز دارد و از آن استفاده می‌کند.

گزینه مقاومت چقدر می‌تواند امریکا را از توسل به زور بازدارد؟

در کل می‌توان گفت رویکرد امریکا این است: از یک سو با زور نظامی و از سوی دیگر با زور سیاسی و با گنده‌گویی، سروصدا و رفتار پرطمطراق عمدی، سعی در احیای قدرت دارد و می‌کوشد حرف خود را به دیگران تحمیل کند. در برخی موارد این اتفاق می‌افتد که کشور‌ها در اثر ترس از مواضع خود عقب‌نشینی می‌کنند و به نوعی تسلیم یا سازش تن می‌دهند، اما کشور‌هایی نیز به این آگاهی رسیده‌اند که نباید در مقابل این رویکرد کوتاه بیایند. چین، روسیه و ایران نمونه‌های بارز آن هستند. نخست‌وزیر سابق استرالیا حدود ۵/۱ سال پیش، هنگامی که زمزمه‌های ورود ترامپ به قدرت مطرح بود، یادداشتی نوشت و سپس در پادکست و مصاحبه‌ای بر این نکته تأکید کرد که در مقابل چنین رویکردی، تنها کاری که می‌شود و باید کرد، «استقامت» است. اگر کسی در برابر ترامپ کوتاه بیاید، وی بر او سلطه پیدا می‌کند، اما اگر کسی در مقابل او قدرت‌نمایی کند، ترامپ به قدرتش احترام می‌گذارد و عقب‌نشینی خواهد کرد. این تجربه‌ای است که استرالیا از دوره اول ترامپ به دست آورده است و کشور‌هایی هم که این روش را پذیرفته و عمل کرده‌اند، موفق شده‌اند. 

واکنش مناسب به این رویکرد جدید چیست و چه باید کرد؟

با وجود اینکه هیاهوسازی‌ها ممکن است تعبیر به یک جنگ شود، اما ترجیح اول آنها از این اقدام «ارعاب» و ایجاد وحشت در میان کشورهاست تا جنگ واقعی. آنها با این مواضع و تغییر نام وزارتخانه دفاع به وزارت جنگ در تلاش هستند نوعی ترس را برای به عقب راندن کشور‌ها به وجود آورند. در گذشته نیز همین رویکرد وجود داشت؛ زمانی که امریکا یک ابرقدرت بود، با اعزام نمایشی ناو‌ها یا بمب‌افکن‌ها سعی در ارعاب داشت و اغلب بدون شروع جنگ به هدف خود می‌رسید. در واقع با گسیل نیرو‌ها و تسلیحات نظامی جنگ‌هایی که هنوز آغاز نشده بودند، پایان می‌یافتند، اما امروز امریکا مانند سابق ابرقدرت نیست، با این حال می‌کوشد با همان روش‌ها حرف خود را به کرسی بنشاند. آنها پیوسته در حال تهدید گروه‌ها و کشور‌هایی مانند حماس، ونزوئلا، افغانستان، عراق و حتی ایران هستند تا با ترساندن آنها و استفاده از وادادگی این کشور‌ها در برابر ترس، به خواسته‌های خود برسند، اما اگر بلوف امریکا شناسایی و در برابر آن مقاومت شود، الزاماً به جنگ منتهی نمی‌شود، بلکه می‌تواند به ابزاری برای بازدارندگی و تغییر موازنه قدرت بدل شود. امریکا از لحاظ اقتصادی با مشکلات زیادی روبه‌رو است و جنگ برایش دشوار خواهد بود و نمی‌تواند هزینه‌های سنگین جنگ را متحمل شود، بنابراین در ظاهر ممکن است القا شود که حمله نظامی می‌کند، اما لزوماً اینطور نیست. اگر کشور‌ها ضعف نشان دهند، احتمال اقدام نظامی وجود دارد، اما اگر امریکا احساس کند هزینه جنگ بالاست، قطعاً این کار را نخواهد کرد. در شرایط فعلی، هدف از این اقدامات، پیش بردن اهداف از طریق ایجاد رعب است و لزوماً جنگی در کار نخواهد بود، مگر اینکه کشور‌ها ضعف نشان دهند و امریکا احساس کند با اقدام نظامی می‌تواند از این ترس استفاده کند و به دستاوردی برسد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار